احكام نجاسات
(مسئله 68) «نجاسات» دوازده چيز ميباشد كه عبارت است از: ادرار ، مدفوع ، مني ، ميته و مردار ، خون ، سگ ، خوك ، كافر ، شراب و فقاع ، عرق حيوان نجاست خوار .
1 و 2 ـ حكم ادرار و مدفوع
(مسئله 69) ادرار و مدفوع انسان و هر حيوان حرام گوشتي كه خون جهنده دارد ، يعني اگر رگ آن را ببرند خون از آن ميجهد ، نجس است و بنا بر احتياط واجب بايد از ادرار حيوان حرام گوشتي هم كه خون جهنده ندارد پرهيز نمود ، ولي پرهيز از مدفوع آن لازم نيست و فضلهي حشرات كوچك مانند پشه و مگس كه گوشت ندارند پاك است .
(مسئله 70) فضلهي پرندگان حرام گوشت پاك ميباشد ، هرچند احتياط آن است كه پرهيز شود .
(مسئله 71) بنا بر احتياط واجب بايد از ادرار و مدفوع حيوان نجاست خوار و حيواني كه انسان با آن نزديكي نموده و گوسفندي كه گوشت آن از خوردن شير خوك محكم شده پرهيز نمود .
3 ـ حكم مني
(مسئله 72) مني حيواني كه خون جهنده دارد نجس است .
4 و 5 ـ حكم ميته و مردار
(مسئله 73) مردهي حيواني كه خون جهنده دارد نجس ميباشد ، خواه خودش مرده باشد يا بدون رعايت دستور اسلام آن را كشته باشند. ماهي چون خون جهنده ندارد گرچه در آب بميرد پاك است .
(مسئله 74) اجزايي از بدن حيوان مرده كه در اصل روح نداشته مانند: پشم ، مو و كرك پاك ميباشد ، استخوان و دندان نيز اگر روح نداشته باشد پاك است ، ولي همين اجزا از حيوان نجس العين يعني سگ ، خوك و كافر نجس ميباشد .
(مسئله 75) اگر از بدن انسان يا حيواني كه خون جهنده دارد در حالي كه زنده است گوشت يا چيز ديگري را كه روح دارد جدا كنند نجس ميباشد .
(مسئله 76) پوستهاي مختصر لب و جاهاي ديگر بدن كه هنگام افتادن آن رسيده ، گرچه آن را جدا كنند پاك است ، ولي بنا بر احتياط واجب بايد از پوستي كه زمان افتادنش نرسيده و آن را جدا كردهاند اجتناب نمود .
(مسئله 77) تخم مرغي كه از شكم مرغ مرده بيرون ميآيد ، اگر پوست روي آن سفت شده باشد پاك است ؛ ولي ظاهر آن را بايد آب كشيد .
(مسئله 78) اگر بره و بزغاله پيش از آنكه علفخوار شوند بميرند ، پنير مايهاي كه در شيردان آنها ميباشد پاك است ، ولي بايد ظاهر آن را آب كشيد .
(مسئله 79) داروهاي روان ، عطر ، روغن ، واكس و صابوني كه از كشورهاي خارج وارد ميكنند ، اگر انسان به نجس بودن آنها يقين ندارد پاك ميباشند .
(مسئله 80) گوشت ، پيه و چرمي كه در بازار مسلمانان فروخته ميشود پاك است ، ولي اگر فروشنده كافر باشد و ندانيم آن را از مسلمان گرفته يانه ، نجس ميباشد همچنين اگر فروشنده مسلمان باشد و بدانيم آن را از كافر گرفته و تحقيق نكرده كه از حيواني است كه مطابق دستور شرع ذبح و تزكيه شده يا نه ، نجس ميباشد .
6 ـ حكم خون
(مسئله 81) خون انسان و هر حيواني كه خون جهنده دارد [1] نجس است . پس خون حيوانات مانند ماهي و پشه كه خون جهنده ندارد پا ك ميباشد .
(مسئله 82) اگر حيوان حلال گوشتي را به دستوري كه در شرع معين شده بكشند و خون آن به مقدار معمول خارج شود ، بقيه خوني كه در بدن حيوان ميماند پاك است ؛ هر چند خوردن آن حرام ميباشد ، مگر اينكه مستهلك شده و مشخص نباشد ، ولي اگر به علت نفس كشيدن يا به واسطهي اينكه سر حيوان در جاي بلندي بوده خون به بدن حيوان برگردد ، آن خون داخل بدن نجس ميباشد و بنا بر احتياط واجب بايد از خون بستهاي كه در قلب و يا خوني كه در اجزاي حرام حيوان ـ مانند سپرز و تخمها ـ مانده است پرهيز شود.
(مسئله 83) بنا بر احتياط واجب بايد از خوني كه در تخم مرغ است اجتناب شود و خوردن آن حرام است ، ولي اگر آن خون در رگ يا در زرده باشد و پاره نشده باشد ، بقيه تخم مرغ پاك و حلال است ؛ و همچنين اگر خون استهلاك شود با تخم مرغ ، خوردن آن تخم مرغ بلامانع است .
(مسئله 84) خوني كه گاهي موقع دوشيدن شير ديده ميشود نجس است و شير را نجس ميكند .
(مسئله 85) خوني كه از لاي دندانها ميآيد اگر كم باشد و به واسطهي مخلوط شدن با آب دهان از بين برود ، اجتناب از آن لازم نيست و در اين صورت فرو بردن آب دهان اشكال ندارد .
(مسئله 86) خوني كه به واسطه كوبيده شدن زير ناخن يا زير پوست ميميرد ، اگر طوري باشد كه ديگر به آن خون نگويند پاك است ، و اگر به آن خون بگويند ، تا وقتي كه زير پوست يا ناخن است براي وضو و غسل اشكال ندارد . اما هرگاه سوراخ شود ، اگر مشقت نداشته باشد بايد براي وضو و غسل خون را بيرون آورند و الا بايد اطراف آن را به طوري كه نجاست زياد نشود بشويند و پارچه يا پلاستيك يا چيزي مثل آنها بر روي آن ببندند و روي آن دست تر بكشند و بنا بر احتياط واجب تيمم هم بكنند .
(مسئله 87) اگر انسان نداند كه خون زير پوست مرده يا گوشت به واسطه كوبيده شدن به آن حالت درآمده پاك است .
(مسئله 88) اگر موقع جوشيدن غذا ذرهاي خون در آن بيفتد ، تمام غذا و ظرف آن نجس ميشود و جوشيدن و حرارت آتش پاك كننده نيست.
(مسئله 89) زردابهاي كه در حال بهبود زخم در اطراف آن پيدا ميشود ، اگر معلوم نباشد كه با خون آميخته شده پاك است .
7 و 8 ـ حكم سگ و خوك
(مسئله 90) سگ و خوكي كه در خشكي زندگي ميكنند حتي مو و استخوان ، پنجه و ناخن و رطوبتهاي آنها نجس است ، ولي سگ و خوك دريايي نجس نميباشند .
9 ـ حكم كافر
(مسئله 91) كسي كه منكر خداست ، يا براي خدا شريك قرار ميدهد ، يا پيامبري خاتم الانبياء حضرت محمد بن عبدالله(ص) و يا معاد را قبول ندارد نجس است ، و همچنين اگر در يكي از اينها شك داشته باشد ، تمام بدن كافر حتي مو ، ناخن و رطوبتهاي او نجس است و لازم الاجتناب . البته در مورد اهل كتاب اختلاف ميباشد ؛ مشهور قائل به عدم طهارت است .
(مسئله 92) كسي كه ضروري دين را يعني چيزي را كه مثل نماز و روزه و حج مسلمانان جزء دين اسلام ميدانند منكر شود ، چنانچه بداند آن چيز ضروري دين است و انكار آن چيز برگردد به انكار خدا يا توحيد و يا نبوت نجس ميباشد ، و اگر نداند احتياطا بايد از او اجتناب كرد گرچه لازم نيست .
(مسئله 93) اگر مسلماني به يكي از 14 معصوم(ع) در حال اختيار و حالت طبيعي دشنام دهد و يا با آنان دشمني ورزد ، كافر و بنا بر مشهور و احتياط واجب نجس ميباشد .
(مسئله 94) اگر پدر و مادر بچهي نابالغ كافر باشند ، بنا بر احتياط واجب از آن بچه هم اجتناب شود ، ولي اگر يكي از آنان مسلمان باشد بچه پاك است ، واگر پدر و مادر كافر ، جد و جده مسلمان باشد نيز بچه محكوم به طهارت ميباشد .
(مسئله 95) اگر بچهي نابالغ كافر به حدي رسيده باشد كه خوبي و بدي را تشخيص دهد و در آن حال اسلام اختيار كند ، مسلمان و پاك است ؛ هر چند پدر و مادر او كافر باشند .
(مسئله 96) كسي كه معلوم نيست مسلمان است يا نه ، پاك ميباشد ، ولي احكام ديگر مسلمانان را ندارد . مثلا نميتواند زن مسلمان بگيرد و نبايد در قبرستان مسلمانان دفن شود ، مگر اينكه اسلام او احراز شود يا در بلاد اسلامي باشد .
10 و 11 ـ حكم شراب و فقاع
(مسئله 97) شراب و هر چيز مست كنندهاي كه به خودي خود روان باشد نجس و خوردن آن حرام و موجب حد شرعي است ، و اگر مثل بنگ و حشيش روان نباشد و در آن آب بريزند كه روان شود بالعرض پاك است . ولي خوردن آن حرام است .
(مسئله 98) الكلهايي كه در امور پزشكي و براي ضد عفوني و در مواردي براي رنگ آميزي به كار ميرود ، اگر انسان نداند از چيز مست كننده روان ساخته شده پاك است ، و اگر بداند از چيز مست كننده روان گرفته شده نجس ميباشد .
(مسئله 99) استفاده ار عطرها يا ادكلنها در صورتي كه انسان نداند از چيز مست كننده روان ساخته شده است اشكال ندارد .
(مسئله 100) اگر از نفت كه عنصر مايع و روان است الكل به دست آورند ، در صورتي كه مست كننده نباشد پاك است .
(مسئله 101) انگور و آب انگوري كه به خودي خود جوش آمده نجس و حرام است و اگر به واسطهي پختن جوش بيايد خوردنش حرام ، و بنا بر احتياط واجب بايد از آن و همچنين از خرما ، مويز ،كشمش و آبآنها اگر جوش بيايد و يا جوش بياورند پرهيز نمود.
(مسئله 102) اگر شك كنند آب آنها جوش آمده يا نه ، پرهيز لازم نيست ، پس اگر كشمش را لابلاي پلو يا ميان دلمه و مانند آن بگذارند و شك كنند كه مغز آن جوش آمده يا نه ، پاك و حلال است .
(مسئله 103) فقاعي كه از جو گرفته ميشود و به آن «آب جو» ميگويند نجس و خوردن آن حرام است ، ولي آبي كه به دستور طبيب از جو ميگيرند و به آن «ماء الشعير» ميگويند و به هيچ وجه مست كننده نيست ، پاك و خوردن آن حلال است .
(مسئله 104) عرق جنب از حرام گرچه پاك است ، ولي بنا بر احتياط واجب تا آن را نشسته است نبايد نماز بخواند و نبايد با بدن و لباس آلوده با آن عرق نماز خوانده شود .
12 ـ حكم عرق حيوان نجاست خوار
(مسئله 105) بنا بر احتياط واجب بايد از عرق شتر نجاستخوار ، بلكه هر حيوان ديگري كه به خوردن مدفوع انسان عادت كرده به طوري كه عمدهي خوراك آن مدفوع انسان باشد پرهيز شود .
(مسئله 106) گوشت و تخم حيوان نجاستخوار نجس نيست ، ولي خوردن آن حرام ميباشد .
راه ثابت شدن نجاست
(مسئله 107) راه ثابت شدن نجاست به سه طريق ميباشد:
1ـ خود انسان يقين كند كه چيزي نجس شده ، پس اگر گمان به نجس شدن چيزي پيدا شود پرهيز از آن لازم نيست .
2ـ كسي كه چيزي در اختيار اوست و متهم به دروغگويي نباشد بگويد آن چيز نجس شده است .
3ـ دو مرد عادل بگويند اين چيز نجس شده است ؛ و اگر يك مرد عادل هم بگويد نجس است بنا بر احتياط واجب بايد از آن چيز نجس اجتناب كرد .
(مسئله 108) آدم نابالغي كه فرارسيدن تكليف او نزديك است اگر بگويد اين چيز نجس ميباشد ، بنا بر احتياط واجب بايد از آن پرهيز نمود ، و اگر بگويد آن چيز را آب كشيده در صورت وثوق و اطمينان حرف او قبول است .
(مسئله 109) اگر به واسطهي ندانستن مسئله نجس يا پاك بودن چيزي را نداند بايد مسئله را بپرسد ، ولي با اينكه مسئله را ميداند شك كند چيزي پاك است يا نه و سابقه آن را هم نداند ، مثلا شك كند آن چيز خون است يا نه ، يا شك كند كه خون پشه است يا خون انسان ، يا شك كند چيزي با عين نجاست تماس پيدا كرده يا نه ، آن چيز پاك ميباشد .
(مسئله 110) چيز نجسي را كه انسان شك دارد پاك شده يا نه نجس است ، و اگر در چيز پاكي شك پيدا شود كه نجس شده يا نه پاك ميباشد ، و اگر هم بتواند نجس يا پاك بودن آن را بفهمد ، لازم نيست جستجو كند .
(مسئله 111) اگر بداند يكي از دو ظرف يا دو لباسي كه هر دوي آنها در اختيار اوست نجس شده و نداند كدام است بايد از هر دو پرهيز نمايد .
(مسئله 112) كسي كه در طهارت و نجاست دچار وسواس است ، بايد بدون توجه به وسوسههاي نفساني به متعارف مردم نگاه كرده و ببيند آنها در چه مواردي يقين به طهارت و نجاست پيدا ميكنند و همانند آنان عمل نمايد .
(مسئله 113) اگر در مسائل وضو ، غسل و ساير عبادات وسواس داشته باشد ، اگر چنين شخصي به وسوسههاي نفساني خود اعتنا نمايد ، شيطان در او طمع كرده و به تدريج در اعتقادات و امور روزمرهي او نيز شك و ترديد ايجاد مينمايد ، بايد اين شخص به وسوسههاي نفساني خود اعتنا نكند و همانند متعارف مردم به تكاليف خويش عمل نمايد .
راه نجس شدن چيزهاي پاك
(مسئله 114) اگر چيز نجسي به چيز ديگري كه پاك است برسد ، در صورتي كه هر دو يا يكي از آنها چنان تر باشد كه تري يكي به ديگري سرايت كند ، آن چيز پاك هم نجس ميشود ، ولي اگر رطوبت چندان نباشد كه به ديگري سرايت كند ، چيزي كه پاك بوده نجس نميشود .
(مسئله 115) اگر چيز پاكي به چيز نجس برسد و انسان شك كند كه هر دو يا يكي از آنها تر بوده يا نه ، آن چيز پاك نجس نميشود .
(مسئله 116) اگر چيزي با چند واسطه به نجس اصلي مرتبط شود و زيادي واسطه به سه تا يا بيش از آن برسد به گونهاي كه عرفا حكم به سرايت نجاست نشود ، اجتناب از آن لازم نيست ، هر چند احوط است .
(مسئله 117) زمين و يا پارچه و مانند آن اگر رطوبت داشته باشد ، هر قسمتي كه نجاست به آن برسد نجس ميشود و جاهاي ديگر آن پاك است ؛ و همچنين ميوهها مانند خيار ، هندوانه ، خربزه و امثال اينها .
(مسئله 118) هرگاه يك نقطه از مايعات روان همچون شير ، دوغ و شربت نجس شود همه آن نجس ميشود ، ولي اگر يك نقطه از مايعات غير روان مانند عسل و روغني كه روان نيست نجس شود همان نقطه نجس است ، و ميتوان از باقيماندهي آن استفاده نمود ، و نشانه روان بودن اين است كه اگر مقداري از آن را برداريم فورا جاي آن پر شود .
(مسئله 119) اگر مگس يا حشرهاي ديگر از روي چيز نجسي كه تر است برخاسته و روي چيز ديگري كه پاك است بنشيند ، چنانچه انسان يقين كند كه نجاست به چيز پاك رسيده ، چيز پاك نجس ميشود .
(مسئله 120) دو چيزي كه انسان نميداند كدام پاك و كدام نجس است ، اگر چيز پاكي با رطوبت به يكي از آنها برسد نجس نميشود ، ولي اگر يكي از آنها قبلا نجس بوده و انسان نداند پاك شده يا نه ، چنانكه چيز پاكي به آن برسد نجس ميشود .
(مسئله 121) اگر جايي از بدن نجس شود و عرق آن به جاي ديگر برود ، يا چند قطره آب روي آن بريزد و به جاي ديگر برود ، آنجا هم نجس ميشود . و اگر عرق به جاي ديگر نرود جاهاي ديگر بدن پاك است .
(مسئله 122) اخلاطي كه از بيني يا گلو ميآيد اگر غليظ بوده و خون داشته باشد ، جايي كه خون دارد نجس و بقيه آن پاك است ؛ پس اگر به بيرون دهان يا بيني برسد ، مقداري را كه انسان يقين دارد جاي نجس اخلاط به آن رسيده نجس و محلي را كه شك دارد پاك ميباشد .
(مسئله 123) اگر آب دهان و بيني در داخل به خون برسد و بعد از خارج شدن به خون آلوده نباشد پاك است .
(مسئله 124) چيزهايي مانند ابزار پزشكي كه وارد بدن ميشود و با نجاست برخورد ميكند ، اگر هنگام بيرون آوردن آلوده به نجاست نباشد ، پرهيز از آن لازم نيست .
(مسئله 125) آفتابهاي كه ته آن سوراخ است روي زمين نجس بگزارند چنانچه آب طوري زير آن جمع گردد كه با آب آفتابه يكي حساب شود ، آب آفتابه نجس ميشود .
اجتناب از نجاسات
(مسئله 126) نجس كردن قرآن به تفصيلي كه بعد در مورد حكم قرآن و مساجد گفته ميشود حرام و آب كشيدن آن واجب است .
(مسئله 127) خوردن و آشاميدن چيز نجس و نيز خورانيدن آن به ديگران حتي به اطفال در صورتي كه ضرر داشته باشد حرام است ، بلكه اگر ضرر هم نداشته باشد بنا بر احتياط بايد از آن خودداري كنند ، ولي اگر خود كودك خوراكي را نجس كند و يا با دست نجس آن را بخورد ، جلوگيري از آن لازم نيست .
(مسئله 128) اگر انسان ببيند كسي چيز نجسي را ميخورد يا با لباس نجس نماز ميخواند ، لازم نيست به او بگويد ، مگر اينكه طرف به اصل حكم شرعي جاهل باشد ، كه در اين صورت لازم است حكم خدا به او گفته شود .
(مسئله 129) اگر صاحبخانه در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است بايد به مهمانها بگويد ؛ و اگر يكي از مهمانها بفهمد لازم نيست به ديگران خبر دهد ، ولي چنانچه طوري با آنان معاشرت دارد كه ميداند به واسطه نگفتن خود او هم نجس ميشود ، بايد بعد از غذا به آنان بگويد .
(مسئله 130) اگر جايي از خانه يا فرش كسي نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر كساني كه وارد خانه او ميشوند با رطوبت به جاي نجس رسيده است ، لازم نيست به آنان بگويد ، مگر اينكه او آنان را دعوت كرده و چيز نجس را در اختيارشان گذاشته باشد، يا اينكه بخواهد يا ناچار باشد با آنان هم غذا شود و ميداند به واسطهي نجس بودن آنان خود او هم نجس ميشود .
(مسئله 131) فروختن و عاريه دادن چيز نجسي كه ميشود آن را آب كشيد چنانچه نجس بودن آن را به طرف بگويند اشكال ندارد ؛ و اگر نگويند محل اشكال خواهد بود .
(مسئله 132) اگر چيزي را كه عاريه كرده نجس شود ، چنانچه بداند صاحبش آن چيز را در خوردن يا آشاميدن و يا در كاري كه طهارت در آن شرط است استعمال ميكند واجب است به او بگويد ، بلكه در غير اين صورت نيز بنا بر احتياط به او خبر دهد .
(مسئله 133) اگر بچهي مميز كه خوب و بد را ميفهمد ، بگويد چيز نجس را آب كشيدم بايد آن را دوباره آب بكشد و اگر بگويد اين چيز نجس است بنا بر احتياط واجب بايد از آن اجتناب كرد .
[1]ـ حيواني كه كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن ميجهد .