غسل حیض و احکام حائض
غسل حيض
«حيض» خوني است كه غالبا در هر ماه چند روزي از رحم زنان خارج ميشود ؛ و زن را در زمان ديدن خون حيض «حائض» ميگويند . اين خون در بيشتر اوقات غليظ و گرم و رنگ آن سرخ يا سرخ مايل به سياهي است و با فشار و كمي سوزش بيرون ميآيد .
(مسئله483) زنان قرشيه[1] (سيده) بعد از تمام شدن شصت سال ، و زناني كه قرشيه نيستند پس از تمام شدن پنجاه سال يائسه ميشوند ؛ يعني ديگر خون حيض نميبينند .
(مسئله484) خوني كه دختر پيش از تمام شدن نُه سال ، و زن پس از يائسه شدن ميبيند خون حيض نيست ؛ هر چند صفات و نشانههاي حيض را داشته باشد .
(مسئله485) دختري كه نميداند نُه سال او تمام شده يا نه اگر خوني ببيند كه نشانههاي حيض را نداشته باشد حيض نيست ؛ و اگر نشانههاي حيض را داشته باشد و اطمينان به حيض بودنش پيدا كند حيض است ، و معلوم ميشود نه سال او تمام شده است ؛ بلكه با وجود نشانههاي حيض بعيد نيست اين حكم جاري باشد ، هر چند اطمينان پيدا نكند.
(مسئله486) زن حامله يا زنيكه بچه شير ميدهد نيز ممكن است خون حيض ببيند؛ ولي اگر زن حامله در وقت عادت ماهانه خون نبيند و پس از گذشت بيست روز از آن خون ببيند ، بنا بر احتياط بين وظيفه حائض و مستحاضه جمع نمايد .
(مسئله487) زني كه شك دارد يائسه شده يا نه ، چنانچه خوني ببيند و نداند حيض است يا خون ديگر ، بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است .
(مسئله488) كمترين مدت حيض سه روز و بيشترين آن ده روز است ؛ و اگر اندكي كمتر از سه روز باشد ، چنانچه خون به كلي قطع شود حيض به حساب نميآيد ؛ و زن بايد در اين مورد وظايف مستحاضه عمل نمايد . ولي اگر به طور كامل قطع نشده و در مجراي رحم بماند كافي است و حيض به حساب ميآيد ؛ و چنانچه در بين سه روز مختصري پاك شود و مدت پاك شدن به قدري باشد كه بگويند خون استمرار دارد و قطع نشده ، باز هم حيض است .
(مسئله489) مشهور اين استكه خون در سه روز اول حيض بايد پشت سر هم باشد ولي اگر فرضاً در ضمن ده روز ، سه روز يا بيشتر خون ببيند و ليكن سه روز خون پشت سر هم نباشد ، بنا بر احتياط واجب در روزهاي خون كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك كند و كارهاي مستحاضه را نيز انجام دهد و نماز و روزه را به جا آورد و قضاي روزهها را نيز بگيرد و در روزهاي پاكي وسط ، كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك كند و كارهايي را كه زن پاك انجام ميدهد انجام دهد و قضاي روزهها را نيز بعدا بگيرد .
(مسئله490) بعيد نيست كه مراد از سه روز در باب حيض سه شبانه روز باشد ؛ يعني هفتاد و دو ساعت . ولي اگر سه شبانه روز پشت سر هم نباشد به احتياطي كه در مسئلهي قبل گفته شد عمل شود .
(مسئله491) اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود ، چنانچه دوباره خون ببيند و مجموع روزهايي كه خون ديده و روزهايي كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ، همه آنها حتي روزهايي هم كه در وسط پاك بوده حيض است .
(مسئله492) زني كه كمتر از سه روز خون ديده و پاك شده سپس سه روز ديگر يا بيشتر خون ديده ، خون دوم حيض است ؛ و خون نخست گرچه در روزهاي عادتش بوده و نشانههاي حيض را داشته باشد حيض نيست ؛ مگر اينكه مدت دو خون و پاكي وسط ، ده روز يا كمتر باشد كه در اين صورت بنا بر احتياط واجب در خون اول بين وظيفه حائض و مستحاضه جمع كند ، و در پاكي وسط نيز بين وظيفه حائض و زن پاك جمع نمايد .
(مسئله493) اگر خوني ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم و يا دمل ، چنانچه قبلا حيض بوده حيض ، و چنانچه پاك بوده پاك قرار دهد ؛ و اگر نميداند پاك بوده يا حيض ، همه چيزهايي را كه بر حائض حرام است ترك كند و همة عبادتهايي كه زن غير حائض انجام ميدهد به جا آورد و قضاي روزهها را هم بگيرد .
(مسئله494) اگر خوني ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه ، چنانچه شرايط و صفات حيض را داشته باشد بايد حيض قرار دهد .
(مسئله495) زني كه با استعمال دارو از عادت ماهانة خود جلوگيري كرده است ، چنانچه در ايام عادت يا غير آن خوني ببيند و شك كند كه حيض است يا نه ، در صورتي كه صفات حيض را دارا نبوده و از سه روز كمتر باشد حيض نيست .
(مسئله496) اگر خوني ببيند و نداند خون حيض است يا خون بكارت بايد خود را وارسي كند ؛ به اين ترتيب كه مقداري پنبه داخل مجرا قرار داده و كمي صبر كند ، چنانچه اطراف آن به طور حلقهاي شكل خونآلود شود خون بكارت است ؛ ولي اگر خون به همه پنبه رسيده و در آن فرو رفته باشد حيض است .
احکام حائض
(مسئله497) چند چيز بر حائض حرام است:
اول: عبادتهايي كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل و يا تيمم به جا آورده شود ؛ ولي به جا آوردن عبادتهايي مانند نماز ميت كه وضو يا غسل و يا تيمم براي آنها لازم نيست مانعي ندارد .
دوم: تمام چيزهايي كه بر جنب حرام است و در «مسئله 474» گذشت .
سوم: جماع در قُبُل (جلو) كه بر مرد و زن حرام است ؛ گرچه به اندازه ختنهگاه باشد و مني هم بيرون نيايد ؛ بلكه احتياط واجب آن است كه كمتر از ختنهگاه هم داخل نشود . و دخول در دُبُر همسر (پشت) كراهت شديد دارد و احوط ترك است ؛ و اگر موجب اذيت زن باشد حرام است .
(مسئله498) جماع در روزهايي كه حيض زن قطعي نيست ، ولي بايد شرعا بنا را بر خون حيض قرار دهد حرام است ؛ مثلاً زني كه بيشتر از ده روز خون ميبيند و بايد به دستوري كه در «مسائل525 و 526» گفته خواهد شد روزهاي عادت را طبق عادت خويشان خود حيض قرار دهد ، شوهرش نميتواند در آن روزها با وي نزديكي نمايد .
(مسئله499) اگر شمارة روزهاي حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اول آن با زن خود در قُبُل (جلو) جماع كند ، مستحب است هجده نخود طلا كفاره به فقير بدهد ؛ و اگر در قسمت دوم جماع كند نه نخود ؛ و اگر در قسمت سوم جماع كند چهار نخود و نيم بدهد ؛ و دادن كفاره مطابق با احتياط است هر چند واجب نيست . و احتياط آن است كه كفاره را طلاي سكهدار بدهد ؛ و اگر ممكن نباشد قيمت آن را هم ميتوان داد .
(مسئله500) اگر كسي هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض با زن خود جماع كند ، مستحب است هر سه كفاره را كه روي هم سي و يك نخود و نيم طلا ميشود بدهد .
(مسئله501) اگر قيمت طلا در وقتي كه جماع كرده با وقتي كه ميخواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد ، قيمت وقتي را كه ميخواهد به فقير بدهد حساب كند .
(مسئله502) كسي كه نميتواند كفاره بدهد استغفار كند ، و بهتر آن است كه صدقهاي هم به فقير بدهد ؛ و اگر نميتواند صدقه بدهد استغفار كند و هر وقت توانست بنا بر احتياط مستحب كفاره بدهد .
(مسئله503) طلاق دادن زن در حال حيض ـ به طوري كه تفصيل آن در احكام طلاق گفته ميشود ـ باطل است .
(مسئله504) اگر زن بگويد در حال حيض هستم يا بگويد از حيض پاك شدهام ، چنانچه كه متهم به دروغگويي نباشد بايد پذيرفت ؛ و اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده بايد بلافاصله از حالت جماع خارج شود .
(مسئله505) اگر زن در بين نماز حائض شود نماز او باطل ميشود ؛ و اگر شككند كه حائض شده يا نه ، بنا بر احتياط اگر ممكن است وارسي كند ، و اگر ممكن نيست نماز را ادامه دهد و نماز او صحيح است ؛ ولي اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده نمازي كه خوانده است باطل است.
(مسئله506) هنگاميكه زن از خون حيض پاك شد ، واجب است براي نماز و عبادتهايي كه نياز به وضو يا غسل و يا تيمم دارد غسل نمايد ؛ و براي نماز بنا بر احتياط واجب وضو نيز بگيرد ؛ و بنا بر احتياط وضو را پيش از غسل انجام دهد ؛ و اگر پيش از غسل انجام نداد بعد از آن انجام دهد .
(مسئله507) بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد اگر چه غسل نكرده باشد طلاق او صحيح است ، و شوهرش هم ميتواند با او جماع نمايد ؛ ولي احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خودداري نمايد . و كارهاي ديگري كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مسح خط قرآن ، تا غسل نكند بر او حلال نميشود .
(مسئله508) اگر حائض براي غسل و وضو آب كافي نداشته باشد و آب به اندازهاي باشد كه بتواند يا غسل كند يا وضو بگيرد ، بنا بر احتياط واجب بايد غسل كند و بدل از وضو تيمم نمايد ؛ و اگر فقط براي وضو كافي باشد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد ؛ و اگر آب موجود براي هيچ يك كفايت نكند بنا بر احتياط واجب دو تيمم كند: يكي بدل از غسل و ديگري بدل از وضو .
(مسئله509) نمازهاي يوميهاي كه زن در ايام حيض نخوانده قضا ندارد ؛ ولي روزههاي واجب را بايد قضا نمايد ؛ و بنا بر احتياط قضاي نماز آيات را نيز به جا آورد .
(مسئله510) هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض ميشود ، بايد فورا نماز را بخواند .
(مسئله511) هرگاه وقت نماز فرا رسد و زن نماز را تأخير بيندازد و از اول وقت به اندازة انجام واجبات يك نماز بگذرد و بعد حائض شود قضاي آن نماز بر او واجب است ؛ ولي در تند خواندن و كند خواندن و چيزهاي ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند . مثلا زني كه مسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند ، قضاي آن در صورتي واجب ميشود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز با وضو به دستوري كه گفته شد از اول ظهر بگذرد و حائض شود ؛ و براي كسي كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت نماز با وضو كافي است .
(مسئله512) اگر زن زماني از حيض پاك شود كه به اندازة غسل و وضو و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد ، نماز آن وقت بر او واجب است و اگر نخواند بايد قضاي آن را به جا آورد . و چنانچه به اين اندازه مجال ندارد نماز آن وقت بر او واجب نيست ؛ هر چند اگر تيمم كند به نماز برسد . ولي اگر گذشته از تنگي وقت تكليفش تيمم است ـ مثل آنكه آب برايش ضرر دارد ـ بايد تيمم كند و آن نماز را بخواند .
(مسئله513) اگر حائض بعد از پاك شدن شك كند كه به اندازة تهيه مقدمات نماز و خواندن يك ركعت وقت دارد يا نه ، بايد نمازش را بخواند ؛ و اگر به خيال اينكه وقت ندارد نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته ، بايد قضاي آن نماز را به جا آورد .
(مسئله514) اگر حائض جنب باشد و هنگاميكه پاك ميشود غسل جنابت را انجام دهد ، لازم نيست براي حيض نيز جداگانه غسل نمايد ؛ هر چند خوب است در غسل خود هر دو را نيت كند . ولي كافي بودن اين غسل از وضو خالي از اشكال نيست ؛ پس براي انجام عباداتي كه طهارت در آنها شرط است ـ مانند نماز ـ احتياطا وضو نيز بگيرد ؛ و بنا بر احتياط وضو را پيش از غسل انجام دهد .
(مسئله515) مستحب است حائض در وقت نمازهاي واجب خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد ـ و اگر نميتواند وضو بگيرد به اميد ثواب تيمم نمايد ـ و به اندازة وقت نماز خواندن رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود .
(مسئله516) خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايي از بدن به حاشيه و بين خطهاي قرآن ، و نيز خضاب كردن به حنا و مانند آن براي حائض مكروه است .
اقسام زنان حائض
(مسئله517) زنان حائض شش دستهاند:
اول ـ صاحب عادت وقتيه و عدديه: و او زني است كه دو ماه پياپي در وقت معين مثلا اول ماه خون حيض ببيند و شماره روزهاي حيض او هم در هر دو ماه به يك اندازه باشد .
دوم ـ صاحب عادت وقتيه: و او زني است كه دو ماه پياپي در وقت معين مثلا اول ماه خون ببيند ، ولي شماره روزهاي آن يكسان نباشد .
سوم ـ صاحب عادت عدديه: و او زني است كه شماره روزهاي حيض او در دو ماه پشت سرهم به يك اندازه باشد ، ولي وقت ديدن آن دو خون يكي نباشد .
چهارم ـ مضطربه: و او زني است كه چند ماه خون ديده ولي عادت معين پيدا نكرده و يا از آغاز عادت معيني داشته ولي عادت او به هم خورده و عادت تازهاي پيدا نكرده است .
پنجم ـ مبتدئه: و او زني است كه مرتبه نخست خون ديدن اوست .
ششم ـ ناسيه: و او زني است كه عادت خود را فراموش كرده است .
هر يك از اين شش دسته احكامي دارند كه در مسائل آينده خواهد آمد .
اول: صاحب عادت وقتيه و عدديه
(مسئله518) زناني كه «صاحب عادت وقتيه و عدديهاند» سه گروهند:
1ـ زني كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معين هم پاك شود ؛ مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند و روز هفتم پاك شود ؛ كه عادت حيض او از روز اول ماه تا هفتم است .
2ـ زني كه از خون پاك نميشود ، ولي چند ماه پياپي در چند روز معين خون او داراي نشانه حيض باشد ؛ كه عادت وي در همان روزهاي معين است .
3ـ زني كه دو ماه پياپي در وقت معين خون ببيند و پس از حداقل سه روز خون به مدت يك روز يا بيشتر پاك شود و بار ديگر خون ببيند ، به طوري كه مجموع روزهايي كه خون ديده و پاك بوده از ده روز بيشتر نباشد و در هر دو ماه همة روزهايي كه خون ديده و پاك بوده روي هم به يك اندازه باشد ؛ كه عادت او به اندازة تمام روزهايي است كه خون ديده و در وسط پاك بوده است . و لازم نيست روزهايي كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد .
(مسئله519) زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر در وقت عادت يا يكي دو روز جلوتر خون ببيند به طوري كه بگويند حيضش جلو افتاده ، گرچه آن خون نشانههاي حيض را نداشته باشد بايد به احكامي كه براي حائض گفته شد عمل كند ؛ و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده ـ مثلا كمتر از سه روز باشد ـ بايد عبادتهايي را كه به جا نياورده قضا نمايد .
(مسئله520) زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر در وقت عادت يا يكي دو روز پيش از آن خون نبيند و در غير آن وقت به شمارة روزهاي حيضش خون ببيند ، پس اگر خون به صفات حيض باشد بايد همان را حيض قرار دهد ، چه پيش از وقت عادت ديده باشد يا بعد از آن ؛ و اگر به صفات حيض نباشد به احتياط عمل كند ؛ يعني به وظيفه مستحاضه عمل كرده و از چيزهايي كه بر حائض حرام است اجتناب نمايد .
(مسئله521) زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر چند روز پيش از عادت و همة روزهاي عادت و چند روز هم پس از عادت خود خون ببيند و روي هم از ده روز بيشتر نشود ، پس اگر همه خون به صفات حيض باشد همه اين مدت حيض است ؛ و اگر به صفات حيض نباشد به مقدار عادت و پيش از عادت حيض است ، و نسبت به بعد از آن احتياط كند ؛ و چنانچه خون از ده روز بيشتر شود تنها خوني كه در روزهاي عادت خود ديده حيض است ، و خوني كه پيش و پس از ايام عادت خود ديده استحاضه ميباشد و بايد عبادتهايي را كه در روزهاي پيش از عادت و پس از عادت به جا نياورده قضا نمايد .
(مسئله522) زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر در عادت و چند روز بعد از عادت خون ببيند و بيشتر از ده روز باشد ، خوني كه در روزهاي عادت ديده گرچه نشانههاي حيض را نداشته باشد حيض است ؛ و خوني كه پس از روزهاي عادت ديده گرچه نشانههاي حيض را داشته باشد استحاضه است .
دوم: صاحب عادت وقتيه
(مسئله523) زناني كه «عادت وقتيه» دارند سه گروهند:
1ـ زني كه دو ماه پياپي در وقت معين خون حيض ديده و پس از چند روز پاك شده ، ولي شمارههاي آن در دو ماه به يك اندازه نبوده است ؛ مثلا دو ماه پشت سر هم روز اول ماه خون ببيند ، ولي در ماه اول روز هفتم و در ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود ؛ كه اين زن بايد روز اول ماه را عادت حيض خود قرار دهد .
2ـ زني كه از خون پاك نميشود ، ولي چند ماه پياپي در وقت معين خون او نشانه حيض دارد و بقيه خونهاي او نشانه استحاضه دارد ، و شماره روزهايي كه خون او نشانه حيض دارد در هر چند ماه به يك اندازه نيست ؛ مثلاً در ماه اول از اول ماه تا هفتم ، و در ماه دوم از اول ماه تا هشتم ، و در ماه سوم از اول ماه تا نهم خون او نشانههاي حيض و بقيه نشانههاي استحاضه را داشته باشد ؛ كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد .
3ـ زني كه دو ماه پياپي در زمان معين سه روز يا بيشتر خون ميبيند و پس از پاك شدن بار ديگر خون ميبيند به طوري كه مجموع روزهايي كه خون ديده و پاك بوده از ده روز بيشتر نميشود ، ولي ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اول باشد ؛ مثلا در ماه اول هشت روز و در ماه دوم نه روز باشد ، كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد .
(مسئله524) زني كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود يا دو روز پيش از عادت خون ببيند به طوري كه بگويند حيضش جلو افتاده ، گرچه آن خون نشانههاي حيض را نداشته باشد بايد به احكامي كه براي حائض گفته شد عمل نمايد و اگر بعد بفهمد حيض نبوده ـ مثلا آنكه كمتر از سه روز باشد ـ بايد عبادتهايي را كه به جا نياورده قضا نمايد .
(مسئله525) زني كه عادت وقتيه دارد اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند مقدار حيض خود را از راه نشانههاي خون تشخيص دهد ، بايد شماره عادت خويشان پدري يا مادري خود را ـ خواه مرده باشند يا زنده ـ براي خود حيض قرار دهد ، به شرط آنكه عادت همة آنها يكسان باشد ؛ مگر آنكه كساني كه عادتشان با ديگران فرق دارد به قدري كم باشند كه در مقابل آنان هيچ حساب شوند كه در اين صورت بايد عادت بيشتر آنان را حيض خود قرار دهد .
(مسئله526) زني كه عادت وقتيه دارد و بيشتر از ده روز خون ميبيند و شماره عادت خويشان خود را حيض قرار ميدهد ، بايد روزي را كه در هر ماه اول عادت او بوده اول حيض خود قرار دهد ؛ مثلا زني كه هر ماه روز اول ماه خون ميديده ، ولي گاهي روز هفتم و گاهي روز هشتم پاك مي شده ، چنانچه يك ماه بيش از ده روز خون ببيند و عادت خويشان او هفت روز باشد ، بايد هفت روز اول ماه را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد .
(مسئله527) زني كه عادت وقتيه دارد و بيشتر از ده روز خون ميبيند ، چنانچه خويشاوند ندارد يا شمارة عادت آنان يكسان نيست ، بايد بنا بر احتياط در هر ماهي كه خون ميبيند تا هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد .
سوم: صاحب عادت عدديه
(مسئله528) زناني كه «عادت عدديه» دارند سه دستهاند:
1ـ زني كه شماره روزهاي حيض او در دو ماه پياپي يكسان باشد ولي وقت خون ديدن او در دو ماه يكي نباشد ، كه در اين صورت هر چند روزي كه خون ديده عادت او ميشود ؛ مثلا اگر ماه اول از روز اول تا پنجم ، و ماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند عادت او پنج روز ميشود .
2ـ زني كه از خون پاك نميشود ولي چند ماه پشت سر هم چند روز از خوني كه ميبيند نشانه حيض و بقيه نشانه استحاضه را دارد ، و شماره روزهايي كه خون نشانه حيض دارد در هر چند ماه به يك اندازه است ولي وقت آن يكي نيست ؛ كه در اين صورت هر چند روزي كه خون او نشانه حيض دارد عادت او ميشود . مثلا اگر يك ماه از اول ماه تا پنجم ، و ماه بعد از يازدهم تا پانزدهم ، و ماه سوم از بيست و يكم تا بيست و پنجم خون او نشانه حيض و بقيه نشانه استحاضه را داشته باشد ، شماره روزهاي عادت او پنج روز ميشود.
3ـ زني كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و بار ديگر خون ببيند و وقت ديدن خون در ماه اول با ماه دوم فرق داشته باشد ولي به گونهاي باشد كه مجموع روزهايي كه خون ديده و روزهايي كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و شماره روزهاي آن در هر دو ماه به يك اندازه باشد ؛ كه در اين صورت تمام روزهايي كه خون ديده با روزهاي وسط كه پاك بوده عادت حيض او ميشود ؛ و لازم نيست روزهايي كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد . مثلا اگر ماه اول از روز اول ماه تا سوم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند ، و ماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز يا بيشتر يا كمتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روي هم از هشت روز بيشتر نشود ، عادت او هشت روز ميشود .
(مسئله529) زناني كه عادت عدديه دارند و سه روز يا بيشتر خون ميبينند سه دستهاند:
دسته اول: زناني كه خون آنها در تمام مدت نشانه خون حيض ندارد ؛ اين افراد بنا بر احتياط به وظيفه مستحاضه عمل نموده و كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك كنند و روزهها را نيز قضا نمايند .
دسته دوم: زناني كه خون آنها در تمام مدت نشانه خون حيض دارد ؛ و اينها دو گروهند:
1ـ افرادي كه مدت خون ديدن آنها به اندازة عادت و يا بيشتر بوده و از ده روز بيشتر نيست ؛ كه بايد همه مدت را حيض بدانند .
2ـ افرادي كه خون ديدن آنها از ده روز بيشتر است ؛ اين گروه بنا بر احتياط بايد از نخستين روزي كه خون ديدهاند به شماره روزهاي عادت خود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهند .
دسته سوم: زناني كه چند روز از تمام مدت نشانه حيض و چند روز ديگر علامت استحاضه دارند ؛ و اين گروه داراي سه حالتند:
1ـ اگر روزهايي كه خون آنها نشانه حيض دارد با عادت آنها يكسان است ، بايد همان روزها را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهند .
2ـ اگر روزهايي كه خون آنها نشانه حيض دارد از روزهاي عادت آنها بيشتر است ، بايد به شماره عادت خود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهند .
3ـ اگر روزهايي كه خون آنها علامت حيض دارد در عين حالي كه از سه روز كمتر نيست از روزهاي عادتشان كمتر باشد ، بايد چند روز از روزهايي كه نشانه حيض ندارد به روزهايي كه نشانه حيض دارد بيفزايند تا روي هم رفته به شماره روزهاي عادت برسد ، آنگاه اين مجموع را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهند .
چهارم: مضطربه
«مضطربه» به زني گفته ميشود كه چند ماه خون ديده و هنوز عادت معيني پيدا نكرده است ؛ يا از پيش عادت معيني داشته و اينك به هم خورده و هنوز عادت معين ديگري پيدا نكرده است .
(مسئله530) خوني كه زنان مضطربه ميبينند داراي چند حالت است:
1ـ اگر بيشتر از سه و كمتر از ده روز خون ديده باشند و همه آنها نشانه حيض داشته باشد ، بايد همه را حيض قرار دهند ؛ و اگر نشانه حيض نداشته باشد به احتياط عمل كنند .
2ـ اگر بيشتر از ده روز خون ديده باشند و نشانههاي حيض را نداشته و همه خونها يك جور باشد ، بايد به اندازة عادت خويشان خود احتياط كنند ـ يعني كارهايي را كه بر حائض حرام است انجام ندهند و به وظيفه مستحاضه عمل نمايند ـ و بقيه را استحاضه قرار دهند .
3ـ اگر بيشتر از ده روز خون ديده و داراي نشانههاي حيض باشد ، بايد شماره عادت خويشان خود را به طوري كه در عادت وقتيه «مسائل 525 تا 527» گفته شده حيض و بقيه را استحاضه قرار دهند ؛ و در اين مورد احتياط مستحب آن است كه:
الف: اگر عادت خويشان او هفت روز باشد ، هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد .
ب: اگر عادت خويشان او كمتر از هفت روز باشد همان مدت را حيض قرار دهد ، و در تفاوت كمتر از هفت روز تا هفت روز را احتياط نمايد ؛ يعني كارهايي را كه بر حائض حرام است انجام ندهد و به وظيفه مستحاضه عمل نمايد .
ج: اگر عادت خويشاوندان او بيش از هفت روز ـ مثلا نه روز ـ باشد ، همان هفت روز را حيض قرار داده ، و در تفاوت بين هفت روز و عادت آنان ـ كه دو روز است ـ احتياط كند .
4ـ اگر از خوني كه بيش از ده روز ديدهاند چند روز نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه داشته باشد ، سه حالت دارد:
حالت اول: اگر خوني كه نشانه حيض داشته كمتر از سه و بيشتر از ده روز نباشد ، همة آن حيض است .
حالت دوم: اگر خوني كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز بوده ، بنا بر احتياط واجب به اندازة روزهاي عادت خويشاوندان احتياط كند و بقيه را استحاضه قرار دهد .
حالت سوم: اگر پيش از گذاشتن ده روز از قطع خوني كه نشانه حيض داشته و از سه روز بيشتر است بار ديگر خوني كه نشانه حيض دارد ببيند ـ مثل اينكه پنج روز خون حيض و نه روز خون استحاضه و دوباره پنج روز خون حيض ببيند ـ بنا بر احتياط واجب در هر دو خون كارهايي كه بر حائض حرام است ترك و به وظايف مستحاضه عمل نمايد .
پنجم: مبتدئه
«مبتدئه» به زني گفته ميشود كه براي نخستين بار خون ميبيند .
(مسئله531) براي مبتدئه چند حالت وجود دارد:
حالت اول: اگر خوني كه ديده كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد و همة آن نشانة حيض داشته باشد ، بايد همه را حيض قرار دهد ؛ و اگر نشانه حيض نداشته باشد به احتياط عمل كند .
حالت دوم: اگر خوني كه ديده بيشتر از ده روز باشد و همة آن يك جور بوده و صفات حيض را دارد ، بايد به گونهاي كه در عادت وقتيه «مسائل 525 تا 527» گفته شد عادت خويشان خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد .
حالت سوم: اگر بيش از ده روز خوني ببيند كه چند روز آن نشانة حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه داشته باشد ، يكي از سه صورت را دارد:
1ـ اگر مقدار خوني كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد ، همه آن را حيض قرار دهد .
2ـ اگر خوني كه نشانه حيض دارد بيشتر از ده روز باشد ، بايد از نخستين روزي كه خون او نشانه حيض دارد حيض قرار دهد و در شماره آن از خويشاوندان خود پيروي نمايد و بقيه را استحاضه به شمار آورد ؛ و چنانچه خويشاوندان او عادت مستقري ندارند بنا بر احتياط بايد هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد .
3ـ اگر خوني كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر باشد ، بنا بر احتياط در مقدار عادت خويشان خود احتياط كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.
حالت چهارم: اگر پيش از گذشتن ده روز از قطع خوني كه نشانه حيض داشته بار ديگر خوني ببيند كه آن هم نشانه حيض دارد ـ مثل آنكه پنج روز خون سياه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند ـ بنا بر احتياط واجب در هر دو خون از كارهايي كه بر حائض حرام است اجتناب نموده و به وظايف مستحاضه عمل نمايد .
ششم: ناسيه
مقصود از «ناسيه» زني است كه عادت خود را به طور كلي ـ هم وقت و هم عدد آن را ـ فراموش كرده باشد .
(مسئله532) براي ناسيه چند حالت وجود دارد:
حالت اول: اگر خوني كه ديده از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد و همه آن نشانه حيض داشته باشد ، بايد همه را حيض قرار دهد ؛ و اگر نشانه حيض نداشته باشد به احتياط عمل كند .
حالت دوم: اگر از ده روز بيشتر بوده و همه آن نشانه حيض نداشته باشد ، بايد روزهايي را كه نشانه حيض دارد به شرط آنكه از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد .
حالت سوم: اگر خوني كه ديده بيشتر از ده روز باشد و نتواند حيض را به واسطه نشانههاي آن تشخيص دهد ، پس اگر همه خون به صفات حيض باشد بنا بر احتياط واجب بايد هفت روز نخست را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد ؛ مگر اينكه يقين داشته باشد كه مقدار عادت او اجمالاً كمتر و يا بيشتر از هفت روز بوده ، كه در اين دو صورت بنا بر احتياط واجب بايد در مقدار تفاوت احتياط كند ؛ يعني كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك كند و به وظايف مستحاضه عمل نمايد .
حالت چهارم: اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و خون او اصلاً نشانه حيض را نداشته باشد ، بايد در هفت روز نخست احتياط كند و بقيه را استحاضه قرار دهد .
مسائل متفرقه حيض
(مسئله533) زنان«مضطربه» ، «مبتدئه» ، «ناسيه» و «صاحب عادت عدديه» اگر خوني ببيند كه نشانههاي حيض را داشته باشد ، بايد از اول عبادت را ترك كنند ، و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده ـ مثل اينكه از سه روز كمتر باشد ـ بايد عبادتهايي را كه به جا نياوردهاند قضا نمايند . و اگر نشانههاي حيض را نداشته باشد ، بنا بر احتياط واجب كارهاي استحاضه را به جا آورند و كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك نمايند .
(مسئله534) زني كه در حيض عادت دارد ـ چه در وقت حيض عادت داشته باشد چه در عدد حيض يا هم در وقت و هم در عدد آن ـ اگر دو ماه پشت سر هم خلاف عادت خود خوني ببيند كه وقت آن يا شماره روزهاي آن يا هم وقت و هم شماره روزهاي آن يكي باشد ، عادتش به آنچه در اين دو ماه ديده است برميگردد .
(مسئله535) مقصود از يك ماه ابتداي خون ديدن است تا سي روز ، نه از روز اول ماه تا آخر ماه .
(مسئله536) زني كه معمولا ماهي يك مرتبه خون ميبيند اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند و آن خونها نشانههاي حيض را داشته باشد ، چنانچه روزهايي كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد ، بايد هر دو را خون حيض قرار دهد .
(مسئله537) اگر سه روز يا بيشتر خوني ببيند كه نشانه حيض دارد سپس ده روز يا بيشتر خوني ببيند كه نشانة استحاضه دارد و دوباره سه روز يا بيشتر خوني به نشانههاي حيض ببيند ، بايد خون اول و خون آخر را كه نشانههاي حيض داشته حيض ، و خون وسط را استحاضه قرار دهد .
(مسئله538) اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست ، بايد براي عبادتهاي خود غسل كند ؛ اگرچه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون ميبيند ؛ ولي اگر يقين يا اطمينان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون ميبيند ، نبايد غسل كند و نميتواند نماز بخواند و بايد به احكام حائض عمل نمايد.
(مسئله539) اگر زن پيش از ده روز پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون هست ، بايد با مقداري پنبه خود را امتحان كند . پس اگر پاک بود غسل كرده و عبادتهای خود را بهجا آورد و اگر پاك نبوده و خون به صفات حيض باشد به ترتيب زير عمل نمايد:
الف: اگر در عدد حيض عادت ندارد يا عادت او ده روز است ، بايدصبر كند تا اگر پيش از ده روز يا سر ده روز پاك شد غسل كند ؛ و اگر از ده روز گذشت سر ده روز غسل نمايد .
ب: اگر در حيض عادت ندارد ، مقدار حيض او بر طبق دستوراتي كه براي «مبتدئه» و «مضطربه» و «ناسيه» گفته شد معين ميشود .
ج: اگر عادت دارد و عادت او كمتر از ده روز است ، چنانچه بداند پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز پاك ميشود نبايد غسل كند ؛ و اگر احتمال ميدهد خون او از ده روز ميگذرد احتياط واجب آن است كه تا دو روز عبادت را ترك كند و بعد از دو روز تا روز دهم كارهاي استحاضه را به جا آورد و كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك نمايد ؛ پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شد تمامش حيض است ؛ و اگر از ده روز گذشت بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد ، و عبادتهايي را كه بعد از روزهاي عادت به جا نياورده قضا نمايد .
(مسئله540) اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند و بعد بفهمد حيض نبوده است ، بايد نماز و روزهاي را كه در آن روزها به جا نياورده قضا نمايد ؛ و اگر چند روز را به گمان اينكه حيض نيست عبادت كند و بعد بفهمد حيض بوده ، چنانچه آن روزها را روزه گرفته بايد قضا نمايد .
_________________________
[1]ـ زني است كه نسب او از طرف پـدر به نضر بن مالك كه يكی از اجداد پيامـبر اكرم(ص) میباشد برسـد. بنابراين زنان سيده همه «قرشيه» ميباشند .