آينده در قلمرو اسلام

    قدرت ما همان قدرتي است كه دشمنان داخلي و خارجي اسلام و تحليل گران سياسي مادي به آن اعـتراف و سرنوشت فرداي جهان را بدست اسلام مي‌بينند .

    هلموت اشميت آلماني در كتابي بنام ( الاسـلام قوه غد ) پيرامون قدرت اسلام از نظر سياسي ، اقتصادي ، استراتژيكي و اجتماعي  تحليل و دلايلي دارد كه در پرتـو آن پيروزي قطعي  فردا و سرنوشت آينده جهان را به دست اسلام رقم زده است :

     از نظر قدرت سياسي دين اسلام وحدت آفرين است و تمام مسلمين را باهم برادر مي داند و اين گونه ايجاد علاقه و اخلاص در جامعه خود موجب قدرت سياسي و اعتبار روابط بين المللي و پيروزي آن جامعه مي باشد .

     از نظر قدرت اقتصادي تمام ثروتهاي طبيعي عالم از قبيل نفت و طلا ، نقره ، الماس ، آهن ، مس ، لاجـورد ، آبها و هزاران منابع طبيعي ديگر و مواد خام اقتصادي در كشورهاي اسلامي تمركز دارند .

     از نظـر استراتژيكي كشـورهاي اسلامي محـور عالم هـستند . به تـمام نقاط دنيا راه دارند ، از هر طرف به  شـرق  و غرب  ، شمال و جنوب دنيا مي تواننـد نفوذ و اعمال قـدرت نماينـد ، بدون ترديد كسي كه از چـهار طرف راه  او  باز است مجال قدرت او خيلي بيشتر است از آن كسي كه از يك طرف و يا از دو طرف راهش باز و فقط از يك نقطه صادرات و واردات يا اعمال نفوذ دارد .جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ ... (1)

     از نظـر قدرت اجتماعي اسلام تعدد زوجات را جايـز مي داند لذا پيروان اسلام روز به روز در اثر كثرت نسل افرادشان رو به افزايش است و كثرت نفوس خود موجب قدرت اجتماعي مي باشد و ملتي كه چنين جامعيت دارد و واجـد تمام منابع و انگيزه هاي قدرت باشد به طور يقين سرنوشت آيندة جهان در قلمرو اوست .

_________________________

[1] ـ سوره مائده ، آيه 97