ظلم به نفس
انساني كه به دستورات خداوند تبارك و تعالي و مولاي حقيقي عمل نمي كند ظالم است . او با قانون شكني و سرپيچي از فرامين الهي هم ظلم به خدا مي كند كه ظلم به خدا و طغيان عليه قوانين مولا از اقبح قبايح و بدترين انواع ظلم مي باشـد و گناهي است نابخشودني ، همان گونه كه قرآن كريم مي فرمايد : لقمان در حالي كه فرزندش را نصيحت مي كرد ، گفت : فرزندم هرگز به خدا شرك نورز كه شرك ، ظلم عظيم است . وَ اِذْ قَـالَ لُقْـمَانُ لِإبْنِهِ وَ هُـوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَاتُشْـرِكْ بِاللهِ اِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ [1]
و هم ظلم به نفسش مي كند ، زيرا حق نفس بر انسان اين است كه آن را در مسير اطاعت خدا به كار گيـرد و نفس را در جهت تـرقي و تكامـل الي الله تربيـت كنـد ، نفـس اگر درست تربيت شـود به درجـة كمالي مي رسـد كه از مصاديق نفس مطمئنه باشد : يَا اَيَتُهَاالنَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * اِرْجِعِي اِلَي رَبِّكِ رِاضِيَةً مَّرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي * [2]
گرچه در آية مصداق اجلاي نفس مطمئنه وجود مبارك حضرت سيدالشهداء امام حسين (علیه السلام) مي باشـد اما اگر نفوس انساني تربيت ديني شود مي توانند به مرتبه اي از مراتب نفس مطمئنه نايل آيند .
آن گـاه نفسي كه چنين استعداد دارد كه در اثر اطاعت خدا و پيروي از قانون او به درجة نفس مطمئنه مي رسد ، اگر انسان آن را در مسير رسيدن به كمال و اطاعت خدا قرار ندهد و در جهت گنـاه و سقـوط به كار بگـيرد ظلم بزرگي به نفس كرده و ظالم است ، ظالم هم استحقاق كيفر و مجازات دارد و بدون ترديـد كسي كه هم ظلم به مولاي خويش نمـوده و هم ظلـم به نفـس خود كرده است ، مستحـق مجازات سنگين و عذاب شديد مي باشد .
به علاوه انسان گناهكار ، آدم مضّار است و در اثر معصيت ضرر به نفس مي زند ، شرعاً و عقلاً اضرار مطلقا چه ضرر زدن به غيـر و چه ضرر زدن به نفس حـرام و ممنوع است . رسول گـرامي اسـلام (علیه السلام) فرمـود : لَـا ضَـرَرَ وَ لَـا ضِـرَارَ فِي الْاِسْــلَامِ [3] در قاموس دين اسـلام ضرر نيست و نهي شـده است . كسي حق ندارد به كس ديگر ضرر بدني ، مالي و عرضي بزند . همچنين حق ندارد به خودش ضرر جسمي و روحي ، مالي و عرضي وارد كنـد ، حق ندارد دست به انتحار بزنـد ، يا بدنش را ناقـص و زخمي نمايـد ، يا غذايي مسموم بخورد و به خود و نواميسش تعرض و اهانت كند و ...
گناه ، اضرار به نفس است و انسان را از رسيدن به كمال معنوي باز مي دارد ، آبرو و اعتبار او را ساقط مي كند و انسان را دچار عذاب و موجب كفـران و زوال نعمت هاي الهي مي شود لَاِنْ شَكَرْتُمْ لَاَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ اِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ .[4]
نتيجه اين كه معصيت و پشت پا زدن به قانون دين هم ظلم به خدا ، هم ظلم به نفس ، هم ضرر به نفس ، هم موجب سلب نعمت و هم ابتلا به شقاوت و زيان دنيا و آخرت مي باشد و تمام اين مظالم هم از نگاه وجدان شخصي و عقلايي ، هم از ديد عقـل و هم از ديـدگاه شرع محكوم و ظالـم از هر نگاهي استحقاق كيفر و مجازات را دارد .
راه نجات از اين خطر و سقوط ، فقط پذيرش دين اسلام و در تمام جهات اطاعت و پيـروي از آن مي باشـد و رهايي از ضلالت و بحـران معنويت و رسيدن به سعادت ابـدي و كمال نهايي جز از راه دين از طريق ديگر ممكن نيست .
_________________________
[1] ـ سوره لقمان ، آيه 13
[2] ـ سوره فجر ، آيات 27 تا 30
[3] ـ وسايل الشيعه ، جلد 26 ، صفحه 14
[4] ـ سوره ابراهيم ، آيه 7