احکام حج
قال الله تبارك و تعالي: فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ .[1]
«حج» از اركان دين و آزمون بزرگ الهي و زمينهساز تحول معنوي و تحرك باطني و وسيلة سير و سلوك حج گزاران از قفس نفسانيت به سوي خدا ميباشد .
حضرت علي(علیه اغلسلام) در خطبه قاصعه نهج البلاغه، حج را يكي از ابواب رحمت الهي و اسباب خودسازي انسانها و تهذيب نفوس از صفات رذيله شمردهاند ؛[2] و در خطبه اول، آن را مظهر تواضع مردم در برابر عظمت خداوند و اذعان و اعتراف آنان در برابر عزت و بزرگواري او دانسته ، و خانة كعبه را پرچم و عَلم اسلام و حرم امن پناهندگان به ساحت ربوبي به حساب آوردهاند .[3]
پس شايسته است كسيكه قصد به جا آوردن اين فريضة بزرگ را دارد همانگونه كه حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودهاند دل خود را متوجه خدا نمايد و آن را از هر مشغول كننده و بازدارندهاي نگاه دارد و همة كارهاي خود را به پروردگار واگذارد و در همه امور بر او توكل نمايد و تسليم قضا و قدر او شود و با مظاهر دنيوي و از هر آنچه غير خداست وداع نمايد .[4]
شرایط وجوب حج
(مسئله 2112) كسيكه شرايط زير را دارا باشد واجب است در تمام عمر يک مرتبه حج را به جا آورد:
1ـ بالغ باشد ؛ پس بر بچه واجب نيست .
2 و3ـ عاقل و آزاد باشد .
4ـ به واسطة رفتن به حج مجبور نشود كار حرامي را كه اهميت ترک آن در شرع از حج بيشتر است انجام دهد يا عمل واجبي را كه از حج مهمتر است ترك كند ، مثلا ترك صلاه واجب را كند .
5ـ مستطيع باشد ؛ يعني توانايي براي رفتن به حج را داشته باشد .
(مسئله 2113) شرايط استطاعت و توانايی عبارت از:
1ـ داشتن هزينة سفر و آنچه به حسب حالش در راه مورد نياز است به اندازة كافي .
2ـ داشتن مخارج افراد تحت تكفل خود تا هنگام بازگشت .
3ـ سلامت مزاج و توانايي انجام اعمال حج .
4ـ نبودن مانع در رفت و برگشت ؛ پس اگر راه بسته باشد يا انسان بترسد كه در راه جان يا آبرو و يا مال مهم او در معرض خطر باشد حج بر او واجب نيست ؛ ولي اگر بتواند از راه ديگري برود ـ اگر چه دورتر باشدـ در صورتيكه مشقت زياد نداشته و خيلي غير متعارف نباشد بايد از آن راه برود .
5ـ داشتن وقت كافي به اندازه انجام اعمال حج .
6ـ در اثر رفتن به حج مال يا ملک يا كسب و پيشهاي را كه براي ادامة معاش خود و افراد تحت تكفل خود دارد از دست ندهد ؛ پس اگر با رفتن به حج مجبور شود مثلاً زمين كشاورزي خود را بفروشد يا سرمايه و يا منبع درآمد خود را كه مورد احتياج اوست صرف حج كند و پس از بازگشت چيزي كه با آن كسب كند نداشته باشد مستطيع نيست .
(مسئله 2114) كسيكه بدون داشتن خانة ملكي نياز او برطرف نميشود و به مشقت ميافتد ، وقتي حج بر او واجب ميشود كه پول خانه را هم داشته باشد .
(مسئله 2115) زني كه ميتواند به حج برود اگر بعد از برگشتن مالي از خود نداشته باشد و شوهرش هم مثلاً فقير باشد و نتواند مخارج او را بدهد و ناچار شود كه به سختي زندگي كند ، حج بر او واجب نيست؛ ولي اگر شوهرش تمكن دارد و مخارج او را ميدهد با داشتن هزينة رفت و برگشت مستطيع ميشود .
(مسئله 2116) كسيكه در راه حج براي خدمت يا رانندگي يا خبرنگاري و امثال اينها اجير ميشود ، يا به عنوان روحاني كاروان يا ناظر يا پزشك يا پرستار و يا عناوين ديگر او را به حج ميبرند و ميتواند با انجام كارش بدون زحمت حج كامل را به جا آورد و هزينة افراد تحت تكفل خود را نيز تا هنگام برگشت دارد ، پس از پذيرفتن اين قبيل خدمات حج بر او واجب ميشود ؛ و در اين قبيل افراد لازم نيست بعد از برگشتن سرمايه و ملكي داشته باشند .
(مسئله 2117) اگر مخارج رفت و برگشت سفر حج و مخارج عائلة كسي را در مدتي كه به حج ميرود و برميگردد به او بدهند كه حج به جا آورد ولي ملك او نكنند ، در صورتي كه اطمينان داشته باشد از او پس نميگيرند حج بر او واجب ميشود . همچنين اگر اين مخارج را به او ببخشند و شرط كنند كه حج به جا آورد ، بنا بر احتياط واجب بايد قبول نمايد و حج بر او واجب ميشود ؛ هر چند قرض داشته باشد و موقع برگشتن مالي كه بتواند با آن زندگي كند نداشته باشد ؛ ولي اگر قبول بخشش براي او مستلزم ذلت و خواري باشد قبول آن واجب نيست .
(مسئله 2118) كسيكه مخارج او را دادهاند و حج بر او واجب شده و آن را به جا آورده ، چنانچه مالي از خود پيدا كند لازم نيست دوباره به حج برود ؛ هرچند احوط است .
(مسئله 2119) ميزان در وجوب حج ، استطاعت از جايي است كه فعلاً در آنجا ميباشد . پس اگر كسي در وطن خود سكونت دارد و در آنجا مستطيع نيست حج بر او واجب نميباشد ؛ هر چند به مقدار حج ميقاتي[5] مال داشته باشد . ولي اگر براي كاري به ميقات رفت يا مثلاً براي تجارت به جده رفت و در آنجا استطاعت حج را با همة شرايط آن پيدا كرد ، حج بر او واجب ميشود و از حَجه الاسلام كفايت ميكند .
(مسئله 2120) اگر از طرف دولت براي حج در سالهاي آينده ثبت نام ميكنند و راهي براي حج جز اين طريق نيست ، كسانيكه هنگام ثبت نام استطاعت مالي دارند واجب است اسم خود را بنويسند ؛ هر چند در همان سال قرعه به نامشان اصابت نكند و اگر كوتاهي نمايند و ثبت نام نكنند حج بر آنان ثابت شده است . بلكه اگر كسي فعلاً استطاعت مالي ندارد ولي ميداند كه به زودي مستطيع ميشود و در آن وقت ديگر ثبت نام نميكنند در اين صورت هم اگر ميتواند بايد اسم خود را بنويسد .
(مسئله 2121) اگر كسي مستطيع شود و حج به جا نياورد و بعد فقير شود ، بايد گرچه به زحمت باشد بعداً حج به جا آورد . و اگر به هيچ قسم نتواند حج برود چنانچه كسي او را براي حج اجير كند بايد به مكه برود و حج كسي را كه براي او اجير شده به جا آورد و تا سال بعد در مكه بماند و براي خود حج نمايد ؛ ولي اگر ممكن باشد كه اجير شود و اجرت را نقد بگيرد و كسيكه او را اجير كرده راضي شود كه حج او در سال بعد انجام شود ، بايد سال اول براي خود ، و سال بعد براي كسي كه اجير شده حج نمايد .
(مسئله 2122) اگر در سال اولي كه مستطيع شده بدون سستي و تأخير به مكه رود و در وقت معيني كه دستور دادهاند به عرفات و مشعرالحرام نرسد ، چنانچه در سالهاي بعد مستطيع نباشد حج بر او واجب نيست ؛ ولي اگر از سالهاي پيش مستطيع بوده و نرفته ، اگر چه به زحمت باشد بايد حج به جا آورد .
(مسئله 2123) اگر در سال اولي كه مستطيع شده به حج نرود و بعد فقير شود يا به واسطة پيري يا بيماري يا عذر ديگري نتواند حج را به جا آورد و از اينكه خودش در آينده بتواند به حج برود نااميد باشد ، بايد نايب بگيرد ؛ بلكه اگر در همان سالي كه مستطيع شده از رفتن به حج ناتوان باشد و از اينكه در آينده بتواند انجام دهد نيز نااميد باشد بنابر احتياط واجب بايد نايب بگيرد .
_________________________[1]ـ سوره آلعمران آيه 97
[2]ـ نهج البلاغه عبده ، خطبه 192
[3]ـ نهج البلاغه عبده ، خطبة اول
[4]ـبراي توضيح بيشتر به تفسير تحليلي قرآن كريم ج 1 ، ص 156 ـ 99 مراجعه شود .
[5] ـ حجي كه كسي براي خود يا به نيابت ديگري از ميقات قصد حج كند .