احكام كفالت
«كفالت» آن است كه انسان ضامن شود كه هرگاه طلبكار بدهكار را بخواهد او را تحويل دهد ؛ همچنين است اگر كسي بر ديگری حقي داشته باشد يا ادعاي حقی كند كه دعواي او قابل قبول باشد و انسان ضامن شود كه هر وقت صاحب حق يا مدعی طرف را بخواهد او را تحويل دهد . اين عمل را «كفالت» و به كسيكه اينگونه ضامن میشود «كفيل» میگويند .
(مسئله 2605) كفالت در صورتی صحيح است كه كفيل به هر لفظی ـ گرچه غير عربی ـ كفالت خود را به طلبكار بفهماند و او نيز قبول نمايد .
(مسئله 2606) كفيل بايد بالغ و عاقل باشد و كسی او را در كفالت مجبور نكرده باشد و سفيه هم نباشد ، و نيز بتواند شخصي را كه كفيل او شده حاضر نمايد . ولی بدهكار لازم نيست عاقل، بالغ و غير سفيه باشد ؛ و كفالت براي غير عاقل و نابالغ و سفيه با اجازه ولي آنها صحيح است .
(مسئله 2607) جايز است كفالت بدون مدت يا همراه با مدت باشد ؛ بنابراين اگر مدت تعيين كند و مثلاً بگويد: متعهد میشوم يک سال ديگر او را تحويل دهم . اشكال ندارد .
(مسئله 2608) يكي از هفت چيز كفالت را بههم ميزند:
1ـ كفيل شخص بدهكار را تحويل طلبكار دهد .
2ـ حق طلبكار ادا شود .
3ـ طرف از حق خود گذشت نمايد .
4 و 5 ـ بدهكار (يا كسيكه عليه او اقامه دعوی شده) و يا كفيل از دنيا برود .
6 ـ صاحب حق كفيل را از كفالت آزاد كند .
7 ـ صاحب حق بهوسيله حواله يا به شكل ديگر حق خود را به ديگری واگذار نمايد.
(مسئله 2609) كفيل بدون رضايت طلبكار نميتواند كفالت را بههم بزند ؛ مگر آنكه در عقد كفالت اين حق براي او شرط شده باشد . ولی طلبكار هر وقت بخواهد ميتواند كفالت را بههم بزند .
(مسئله 2610) اگر كفيل در طول مدت كفالت يقين كند يا احتمال عقلايي دهد كه شخص مورد كفالت قصد فرار دارد ميتواند پيش از موعد او را تحويل دهد ، و در اين صورت كفالت بههم ميخورد .
(مسئله 2611) هزينه احضار بدهكار در صورتی كه بدون اجازه طلبكار باشد به عهده كفيل است ؛ و اگر با اجازه طلبكار بوده به عهده او میباشد .
(مسئله 2612) اگر فردی شخص بدهكاري را از دست طلبكار رها كرده و فراري دهد ، چنانچه به گونهاي باشد كه طلبكار دسترسی به او پيدا نكند ، آن شخص بايد بدهكار را تحويل دهد و يا بدهي او را بپردازد ؛ هر چند كفايت پرداخت بدهی خالی از اشكال نيست . و از اين قبيل است فراری دادن قاتل از دست ورثه مقتول .