احکام وقف

قال الله تبارك و تعالي : لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ .[1]

«وقف» آن است كه انسان ملكي را ثابت نگه دارد و منافع آن را براي شخص يا اشخاص يا براي كار و يا مصرفي تعيين نمايد ؛ مانند اين‌كه زميني را براي مسجد يا حسينيه يا مدرسه و يا فقرا مخصوص سازد . به اين كار در اصطلاح وقف و به مالي كه وقف مي‌شود «موقوفه» و به وقف‌كننده «واقف» و به كسي‌كه برای او يا مصرفي كه براي آن وقف شده «موقوف عليه» گفته مي‌شود .

(مسئله 2660) وقف بر دو نوع است:

وقف خاص: مانند آن‌كه چيزی را براي اولاد خود وقف نمايد .

وقف عام: كه اختصاص به افراد خاصی ندارد ؛ مانند آن‌كه چيزی را برای مسجد يا حسينيه و يا فقرا وقف كند .

(مسئله 2661) اگر كسي چيزي را وقف كند و تحويل موقوف عليه يا متولي دهد از اختيار او خارج مي‌شود ، و خود او و ديگران نمي‌توانند آن را ببخشند يا بفروشند و كسی هم از آن ملک ارث نمي‌برد ؛ ولي در بعضی موارد كه در مسئله  2261 گفته شد فروختن آن اشكال ندارد .

   شرايط وقف

(مسئله 2662) وقف‌كننده بايد عاقل ، بالغ و با قصد و اختيار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرف كند ؛ بنابراين سفيه چون حق ندارد در مال خود تصرف كند اگر چيزي را وقف كند صحيح نيست ؛ همچنين محجور ـ نسبت به آنچه از تصرف در آن منع شده ـ نمي‌تواند اموال خود را وقف نمايد .

(مسئله 2663) در وقف ـ خاص باشد يا عام ـ بنا بر احتياط قصد قربت لازم است . ولي لازم نيست وقف‌كننده مسلمان باشد ؛ بنابراين اگر غير مسلمان هم چيزي را وقف كند صحيح است .

(مسئله 2664) لازم نيست در وقف صيغة خاصي بخوانند ؛ بلكه با هر لفظ يا عملي وقف بودن چيزي را بفهماند و آن را تحويل دهد وقف صحيح است و به قبول نياز نيست ؛ حتي در وقف خاص نيز بنا بر اقوي نيازي به قبول نيست . پس اگر به قصد وقف ملكي را تحويل متولي يا موقوف عليه دهد يا مثلاً فرش را به قصد وقف در مسجد بيندازد و روي آن نماز بخوانند وقف صحيح است .

(مسئله 2665) زميني كه براي مسجد وقف شده پس از آن‌كه واقف به قصد مسجد بودن اجازه دهد كه در آن نماز بخوانند ، همين كه يك نفر در آن به قصد مسجد نماز خواند وقف تحقق مي‌يابد ؛ همچنين است اگر واقف آن را تحويل متولي دهد .

(مسئله 2666) اگر ملكی را برای وقف معين كند و پيش از خواندن صيغه وقف يا تحويل دادن آن به قصد وقف پشيمان شود يا از دنيا برود وقف صحيح نيست .

(مسئله 2667) وقف بايد منجز و بدون ترديد انجام شود ؛ پس اگر واقف آن را مشروط به شرطي‌كند كه وجود آن شرط در حال يا آينده قطعي يا محتمل باشد دو صورت دارد:

چنانچه آن شرط دخالتی در صحيح بودن وقف ندارد ، صحت وقف محل اشكال است ؛ مثلا اينكه بگويد: اگر خداوند پسري به من عطا كرد خانه‌ام وقف باشد .

اگر آن شرط در نظر واقف قطعی است و در صحت وقف دخالت دارد ، وقف صحيح است ؛ مانند اينكه بگويد: اگر آن خانه مال من باشد آن را وقف نمودم .

(مسئله 2668) كسی كه مالی را وقف مي‌كند اگر از موقع خواندن صيغه براي هميشه مال را وقف‌كند وقف صحيح است ؛ ولي اگر ـ به عنوان مثال ـ بگويد: اين مال بعد از مردن من وقف باشد يا تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد يا تا ده سال وقف باشد بعد پنج سال وقف نباشد و دوباره وقف باشد . وقف بودنش محل اشكال است ؛ ولي در دو صورت اخير احوط آن است كه بر طبق آن عمل كنند و احكام حبس را بر آن جاري نمايند .

(مسئله 2669) وقف در صورتي صحيح است كه مال وقف را به تصرف متولي وقف يا كسي‌كه براي او وقف شده يا وكيل و يا وليّ او بدهند ؛ ولي اگر چيزي را بر اولاد صغير خود وقف كند و به قصد اين‌كه وقف آنان باشد از طرف آنان نگهداری نمايد وقف صحيح است .

(مسئله 2670) اگر مالی را برای كسانیكه به دنيا نيامده‌اند وقف كند صحت آن محل اشكال است ؛ ولي وقف برای اشخاصی كه بعضی از آنان متولد شده‌اند صحيح است و آنان كه به دنيا نيامده‌اند پس از تولد با ديگران شريک مي‌شوند .

(مسئله 2671) اگر چيزي را بر خودش وقف كند كه درآمد آن را به مصرف زندگي خود برساند صحيح نيست ؛ بلكه اگر آن را وقف كند كه سود آن را پس از مرگ مثلاً خرج مقبره‌اش نمايند نيز محل اشكال است ؛ ولی اگر مثلاً مالي را برای فقرا وقف كند و بعد خودش فقير شود مي‌تواند از منافع وقف استفاده نمايد .

(مسئله 2672) چيزي‌كه وقف مي‌شود بايد عين آن موجود و مشخص باشد ؛ بنابراين وقف كردن دَين مانند اين‌كه بگويد: آنچه را از فلاني طلب دارم وقف نموده ، يا وقف نمودن چيزي‌كه مشخص نيست مانند اين‌كه بگويد: يكي از باغهايم‌را وقف نمودم ، صحيح نيست . همچنين اگر منافع چيزي را وقف كند مثلاً بگويد: منافع و استفادة خانه‌ام را وقف نمودم ، صحيح نمي‌باشد ؛ ولي وقف كردن خانه براي سكونت در آن يا وقف درخت براي استفاده از ميوة آن صحيح است ؛ هر چند هنگام وقف ميوة درخت موجود نباشد .

(مسئله 2673) مصرفي كه ملک را براي آن وقف مي‌كند بايد معين و حلال باشد ؛ بنابراين اگر ملک خود را براي يكي از چند مسجد بدون تعيين آن وقف نمايد ، يا آن را برای ترويج باطل و نظاير آن وقف كند صحيح نيست .

   شرايط ضمن وقف

(مسئله 2674) شرايطي را كه واقف براي استفاده از وقف قرار مي‌دهد در صورتي كه مشروع باشد صحيح است و بايد به آنها عمل شود . به عنوان مثال اگر براي سكونت طلاب در مدرسه شرط نمايد كه نماز شب بخوانند بايد به آن شرط عمل نمايند ؛ وگرنه نمي‌توانند در آن مدرسه سكونت داشته باشند .

(مسئله 2675) اگر مثلاً خانه‌ای را برای اشخاص خاصی وقف نمايد و از ظاهر وقف يا نشانه‌هاي ديگر معلوم شود كه منظور واقف حفظ عنوان خانه بوده است ، تغيير آن به چيز ديگر ـ مانند مغازه ـ جايز نيست ؛ بلكه اگر احتمال هم داده شود بنا بر احتياط واجب آن را تغيير ندهند .

   توليت و نظارت بر وقف

(مسئله 2676) اگر براي چيزي كه وقف كرده متولي معين كند بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند . و اگر معين نكند چنانچه بر افراد مخصوصي وقف كرده باشد ، نسبت به چيزهايي كه مربوط به مصلحت وقف است و در نفع بردن طبقات بعد نيز دخالت دارد اختيار با حاكم شرع است ؛ و نسبت به چيزهايي كه مربوط به استفادة طبقة موجود است ، اگر آنان بالغ باشند اختيار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند اختيار با وليّ ايشان است . و برای استفادة آنان از وقف اجازة حاكم شرع لازم نيست .

(مسئله 2677) اگر ملكی را بر افراد مخصوصی ـ مثلاً بر اولاد خود ـ وقف كند تا هر طبقه بعد از طبقة ديگر از آن استفاده كنند ، چنانچه متولی ملک آن را اجاره دهد و پس از آن بميرد، در صورتي كه مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را كرده باشد اجاره باطل نمي‌شود؛ ولي اگر متولي نداشته باشد و يك طبقه از كساني كه ملک بر آنان وقف شده آن را اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند، در صورتي كه طبقه بعد اجازه نكنند اجاره باطل می‌شود؛ و در اين صورت اگر مستأجر مال‌الإجاره تمام مدت را داده باشد مقدار اضافه را از مال آنان می‌گيرد .

(مسئله 2678) اگر ملكي را مثلاً بر فقرا يا سادات وقف نمايند يا وقف كند تا منافع آن به مصرف خيرات برسد ، در صورتي‌كه براي آن ملك خودش يا ديگري را متولي قرار داده اختيار آن با متولي است ؛ و اگر متولي معين نكرده باشد اختيار آن با حاكم شرع است.

(مسئله 2679) اگر واقف كسي را متولی يا ناظر بر وقف قرار دهد نمي‌تواند او را بركنار نمايد ؛ مگر اين‌كه به وظيفه خود عمل نكند يا در وقف خيانت نمايد . و اگر متولی يا ناظر يكی از صفاتی را كه واقف شرط كرده از دست بدهد خود به خود از توليت يا نظارت كنار مي‌رود .

(مسئله 2680) اگر متولی تعيين شده به وظيفه خود عمل نكند يا خيانت نمايد ، اگر با تعيين ناظر امينی از خيانتهای او جلوگيری می‌شود بايد حاكم شرع ناظر امينی بر او بگمارد ؛ و اگر نمی‌شود حاكم شرع بايد به جای او متولی امينی معين نمايد .

(مسئله 2681) ملكی كه مقداري مشاع از آن وقف است و مقداري وقف نيست اگر تقسيم نشده باشد ، حاكم شرع يا متولي وقف مي‌تواند با نظر كارشناس سهم وقف را جدا نمايد .

   مسائل متفرقه وقف

(مسئله 2682) بعد از آن‌كه وقف با شرايط آن انجام شد قابل به هم زدن نيست ؛ بنابراين واقف بعد از وقف نمي‌تواند از مفاد آن برگردد . و اگر واقف هنگام وقف مريض باشد و به همان مرض از دنيا برود بنا بر اقوی ورثه او نيز نمي‌توانند وقف را به هم بزنند ؛ هر چند بهای ملک موقوفه از يک سوم دارايي او بيشتر باشد .

(مسئله 2683) اگر ملكی نظير درختان يک باغ را بر افراد خاصي وقف نمايد به گونه‌اي كه ميوة آن درختان در ملک آن افراد حادث شود آنان مالک ميوه مي‌شوند ، و چنانچه سهم هر يک از افراد به حد نصاب زكات برسد بايد زكات آن را بپردازد ؛ ولي چنانچه واقف درختان باغ را برای جهتی از جهات عمومی ـ مانند عنوان فقرا ـ وقف نمايد نه برای افراد خاص ، تعلق زكات به ميوه آنها معلوم نيست .

(مسئله 2684) اگر ملک وقف به طور كلی خراب شود ، باقي ماندن عرصة آن به وقفيت در بعضي موارد محل اشكال است ؛ ولی بجاست احتياط شود .

(مسئله 2685) قبرستانهايی كه وقف بوده و در مسير خيابان قرار مي‌گيرند از وقف بودن خارج نمي‌شوند ، و تصرف و نيز خريد و فروش آنها جايز نيست ؛ ولي عبور و مرور از آنها اگر هتك اموات نباشد اشكال ندارد . و در صورتي كه قبرستان ملك شخصي افراد باشد هرگونه تصرف در آن بستگي به رضايت صاحب ملك دارد .

(مسئله 2686) فرشی را كه براي حسينيه وقف كرده‌اند نمي‌شود براي نماز به مسجد ببرند ؛ همچنين انتقال كلية ابزار و وسايلي كه براي محل خاصي وقف شده به محل ديگر جايز نيست .

(مسئله 2687) اگر ملكي را براي تعمير مسجدي وقف نمايند ، چنانچه آن مسجد احتياج به‌تعمير ندارد و احتمال‌هم نمي‌رود تا مدتي به‌تعمير احتياج پيدا كند ، در صورتي‌كه غير از تعمير احتياج ديگر ‌نداشته‌باشد و منافع‌ملك در معرض تلف ، و نگهداري‌آن لغو و بيهوده باشد مي‌توانند منافع‌آن ملك را به مصرف مسجدي‌كه به تعمير احتياج دارد برسانند .

(مسئله 2688) اگر ملكي را به اين منظور وقف كنند كه سود آن را صرف تعمير مسجد و كمك به امام جماعت و مؤذن و خادم مسجد نمايند ، چنانچه سهم هر يك معلوم نباشد بايد نخست مسجد را تعمير نمايند آنگاه زيادی آن را بين امام جماعت و مؤذن و خادم به طور مساوي قسمت نمايند ؛ و بهتر آن است كه با يكديگر مصالحه كنند .

(مسئله 2689) وقف بودن هر چيز به يكی از راههای زير ثابت می‌شود:

شهرت بين مردم ، به گونه‌اي كه موجب يقين يا اطمينان گردد .

اقرار كسی كه ملک در اختيار اوست ؛ يا در نبودن او وارثانش اقرار نمايند .

مردم با آن به گونه ملک موقوفه عمل نمايند .

شهادت دو مرد عادل .

   _________________________

[1]ـ  سوره آل عمران آيه 92