احكام وديعه (امانت)

از اموري كه در كتاب و سنت نسبت به آن تأكيد بسياري شده «امانتداري» است . خداوند در سورة مؤمنون يكي از نشانه‌هاي مؤمنان را امانتداري و رعايت عهد و پيمان شمرده است: وَالَّذينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ .[1]مؤمنان كساني هستند كه امانتدار بوده و عهد و پيمان خود را رعايت مي‌كنند . و در حديثي از حضرت امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه فرمودند: به طولاني بودن ركوع يا سجده كسي نگاه نكنيد ، زيرا اين كاري است كه به آن عادت‌كرده و اگر آن را ترک نمايد دچار ترس و اضطراب مي‌گردد ؛ بلكه ـ برای شناسايي آن فرد ـ به راستگويی و امانتداری او نظر نماييد .[2]

(مسئله 2613) اگر انسان مال خود را به كسي بدهد كه براي او نگهداري كند و او هم بپذيرد ـ خواه حرفي بزنند يا بدون اين‌كه حرفي بزنند مقصود خود را به يكديگر بفهمانند ـ امانت محقق شده و امانتدار بايد به مسائل امانت عمل كند .

(مسئله 2614) امانتدار و امانتگذار بايد عاقل و بالغ باشند ؛ پس اگر انسان مالي را نزد بچه يا ديوانه امانت بگذارد يا بچه و ديوانه مالي را نزد كسي امانت بگذارد صحيح نيست .

(مسئله 2615) اگر امانتدار چيزي را از كودك يا ديوانه به طور امانت بگيرد بايد آن را به صاحبش بدهد ؛ و اگر آن چيز مال خود بچه يا ديوانه باشد بايد آن را به وليّ او برساند و اگر امانت تلف شود ضامن عين يا قيمت آن خواهد بود . ولي اگر براي اين‌كه مال از بين نرود آن را از بچه يا ديوانه گرفته و در نگهداري آن كوتاهي نكرده باشد ضامن نيست .

(مسئله 2616) كسي‌كه نمي‌تواند امانت را نگهداري نمايد بنا بر احتياط واجب بايد قبول نكند ؛ ولي اگر توانايي صاحب مال در نگهداري آن كمتر باشد و كسي هم كه بهتر حفظ كند نباشد ، اين احتياط واجب نيست .

(مسئله 2617) اگر انسان به صاحب مال بفهماند كه براي نگهداري مال او حاضر نيست ؛ چنانچه صاحب مال آن را با تمكن از نگهداري بگذارد و برود و اين شخص هم مال را برندارد و تلف شود ، كسي كه امانت را قبول نكرده ضامن نيست ؛ ولي بنا بر احتياط مستحب در صورت امكان آن را نگهداري نمايد . و اگر صاحب مال تمكن از حفظ آن ندارد يا اينكه غايب است و اطلاع از وضع مال ندارد و مال قابل توجهي در معرض تلف باشد ، احتياط واجب آن است كه در صورت امكان آن را نگهداري نمايد .

(مسئله 2618) هركدام از امانتگذار و امانتدار هرگاه بخواهند مي‌توانند عقد امانت را به‌هم بزنند . و اگر امانتدار منصرف شده و عقد امانت را به‌هم بزند ، در صورت امكان بايد هرچه زودتر امانت را به صاحب آن يا وكيل و يا وليّ او برساند و يا به آنان خبر دهد كه حاضر به نگهداري نيست ؛ و اگر بدون عذر نرساند و خبر هم ندهد و امانت تلف شود ضامن است و بايد عوض آن را بدهد .

(مسئله 2619) كسي‌كه امانتي را پذيرفته و براي نگهداري آن جاي مناسبي ندارد لازم است در تهية جاي مناسب تلاش كند ، و به گونه‌اي آن را نگهداري نمايد كه مردم نگويند در امانت خيانت يا در حفظ آن كوتاهي كرده است ؛ و اگر در جايي كه مناسب نيست بگذارد و تلف شود ضامن است .

(مسئله 2620) كسي‌كه امانت را قبول مي‌كند اگر در نگهداري آن كوتاهي نكند و زياده‌روي هم ننمايد و اتفاقاً آن امانت تلف شود ضامن نيست ؛ ولي اگر به اختيار خودش آن را تلف كند يا در جايي بگذارد كه امن و مناسب براي نگهداري نيست و تلف شود بايد عوض آن را به صاحبش بدهد ؛ مگر اين‌كه جايي محفوظ‌تر از آن نداشته باشد و نتواند امانت را به صاحبش يا به كسي‌كه بهتر حفظ مي‌كند برساند كه در اين صورت ضامن نمي‌باشد .

(مسئله 2621) اگر امانتدار مي‌ترسد مال امانت نزد او از بين برود يا به سرقت برده شود ، چنانچه مي‌تواند بايد امانت را به صاحب آن يا وكيل او رد نمايد ؛ و چنانچه دسترسي به آنها ندارد بايد آن را به حاكم شرع بدهد تا براي صاحبش حفظ نمايد و اگر حاكم شرع نباشد يا دسترسي به او ندارد ، بايد آن را نزد شخص اميني كه قدرت حفظ آن را دارد به امانت بگذارد .

(مسئله 2622) اگر امانتگذار ديوانه شود يا بميرد وديعه باطل مي‌شود ، و امانتدار بايد فوراً امانت را به وليّ ديوانه يا وارث ميت برگرداند يا به آنها خبر دهد ؛ و اگر بدون عذر شرعي آن را تحويل ندهد و از خبر دادن هم كوتاهي كند و امانت تلف شود ضامن است ؛ اما اگر براي آن‌كه وارث يا وصي حقيقي را بشناسد و يا بفهمد كه ميت وارث ديگري دارد يا نه ، امانت را تحويل نداده و خبر هم ندهد ولي در حفظ آن كوتاهي نكند و امانت تلف شود ضامن نيست .

(مسئله 2623) اگر امانتگذار بميرد و چند وارث داشته باشد ، امانتدار بايد امانت را به همة ورثه بدهد يا به كسي بدهد كه همة آنان گرفتن امانت را به او واگذار كرده‌اند ؛ و اگر وصي هم داشته باشد بايد تا مقدار يك سوم به وصي هم مراجعه شود . پس اگر بدون اجازة ديگران همة امانت را به يكي از ورثه بدهد ضامن سهم ديگران مي‌باشد .

(مسئله 2624) اگر امانتدار بميرد يا ديوانه شود وارث ميت يا وليّ ديوانه بايد هر چه زودتر به امانتگذار اطلاع دهد و يا امانت را به او برساند .

(مسئله 2625) اگر امانتدار نشانه‌هاي مرگ را در خود ببيند ، چنانچه ممكن است بايد امانت را به صاحب آن يا وكيل يا وليّ او برساند ؛ و اگر ممكن نيست بايد آن را به حاكم شرع بدهد ؛ و چنانچه به حاكم شرع دسترسي ندارد بايد وصيت كند و شاهد بگيرد و به وصي و شاهد جنس و خصوصيات امانت و محل و صاحب آن را بگويد . هر چند در صورتي كه وارث او امين است و از امانت اطلاع دارد لازم نيست وصيت نمايد .

(مسئله 2626) اگر امانتدار نشانه‌هاي مرگ را در خود ببيند و به وظيفه‌اي كه در مسئله پيش گفته شد عمل نكند ، چنانچه آن امانت از بين برود بنا بر احتياط واجب عوض آن را ضامن است ؛ گرچه در نگهداري آن كوتاهي نكرده و بيماري او خوب شود .

(مسئله 2627) مالی كه رهن يا عاريه يا اجاره و يا به مضاربه گذاشته شده است در دست طرف معامله امانت بوده و بايد در حفظ آن كوشا باشد .

(مسئله 2628) اگر مالي را سيل يا دزد ببرد و بعد به دست كسي بيفتد يا در اثر اشتباه در نقل و انتقال و يا اشتباه در معامله در نظاير آن به دست كسي بيفتد ، آن فرد بايد به طور امانت از آن نگهداري نمايد و آن را به دست مالك يا وكيل او برساند و يا به آنها اطلاع دهد . همچنين است اگر كسي مال گمشده‌اي را پيدا كند و يا مالي كه در معرض تلف و نابودي است به دست آورد .

(مسئله 2629) اگر كافر غير حربي مال خود را نزد مسلمان به امانت بگذارد حفظ امانت و رد آن به صاحبش هنگام مطالبه واجب است و در صورتي كه كافر حربي مال خود را نزد مسلمان به امانت بگذارد بنا بر احتياط هنگام مطالبه آن را به صاحبش تحويل دهد .

(مسئله 2630) اگر كسي امانتداري خود را انكار نمايد يا آن را قبول كند ولي مدعي تلف شدن امانت يا رد آن به صاحبش شود ، چنانچه طرف بينه‌اي نداشته باشد ادعاي او با قسم قبول خواهد شد . همچنين است در صورتي كه دو طرف تلف شدن امانت را نزد امانتدار قبول دارند ولي امانتگذار مدعي كوتاهي و يا تعدي امانتدار در مال امانت شود .

_________________________

[1]ـ سوره مؤمنون آيه 8

[2]ـوسائل الشيعه كتاب الوديعه ، باب 1 از ابواب احكام الوديعه ، حديث3