احكام عاريه
«عاريه» آن است كه انسان مال خود را به ديگري بدهد تا از آن استفاده كند و در مقابل چيزي هم از او نگيرد .
(مسئله 2631) در عاريه خواندن صيغه لازم نيست ؛ به عنوان مثال اگر كسي لباس خود را به قصد عاريه به ديگري دهد و او نيز با همين قصد بگيرد عاريه صحيح است .
(مسئله 2632) عاريه دادن چيز غصبي و چيزي كه مال انسان است ولي منفعت آن را به ديگري واگذار كرده ـ مثلاً آن را اجاره داده ـ در صورتي صحيح است كه مالک آن چيز يا آن منفعت به عاريه دادن آن رضايت دهد يا از قرائن معلوم شود كه راضي است .
(مسئله 2633) چيزي را كه منفعت آن مال انسان است ـ مثلاً خانهای كه آن را اجاره كرده ـ ميتواند به شخص مورد اطمينان عاريه دهد ؛ ولي اگر در اجاره شرط كرده باشند يا اطلاق اجاره منصرف به اين باشد كه تنها خودش از آن استفاده نمايد ، نميتواند آن را به ديگري عاريه دهد .
(مسئله 2634) اگر ديوانه يا سفيه يا بچه و يا مفلس مال خود را عاريه دهد صحيح نيست ؛ اما اگر وليّ بچه يا ديوانه مصلحت بداند كه مال او را عاريه دهد و بچه يا ديوانه آن مال را به دستور وليّ خود به عاريه كننده برساند اشكال ندارد .
(مسئله 2635) در عاريه طلا يا نقره اگر تلف شود ـ هرچند در نگهداري آن كوتاهي نشده باشد ـ عاريهگيرنده ضامن است ؛ و در غير طلا و نقره اگر در نگهداري آن كوتاهي نكند و در استفاده بردن از آن زيادهروی نكرده باشد ضامن نيست ؛ مگر اينكه هنگام عاريه شرط كرده باشند كه اگر تلف شود عاريهگيرنده ضامن باشد .
(مسئله 2636) اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه در صورت از بين رفتن ضامن نباشد بنا بر اقوی ضامن نيست .
(مسئله 2637) اگر عين عاريه شده در اثر استفادة مُجازي كه به خاطر آن عاريه شده ـ مانند عارية لامپ و بلندگو ـ بدون زيادهروي و يا كوتاهي در حفظ آن از بين برود يا دچار نقصی شود عاريهگيرنده ضامن نيست ؛ مگر اينكه ضمانت او شرط شده باشد يا عاريه دهنده غاصب باشد .
(مسئله 2638) اگر عاريه دهنده بميرد يا شرعاً نتواند در مال خود تصرف كند ـ مثلاً ديوانه شود ـ عاريهگيرنده بايد فوراً مالي را كه عاريه كرده به ورثة ميت يا ولي كسيكه نميتواند در مال خود تصرف كند برساند .
(مسئله 2639) اگر ظرف طلا و نقره را براي زينت اتاق عاريه دهند محل اشكال است ؛ و اگر براي استفاده و استعمال عاريه دهند حرام است .
(مسئله 2640) عاريه دادن گوسفند براي استفاده از شير و پشم آن ، و عاريه دادن حيوان نر برای جفتگيري صحيح است .
(مسئله 2641) اگر ظرف نجس را براي خوردن يا آشاميدن از آن عاريه دهد بايد نجس بودن آن را به كسيكه عاريه ميگيرد بگويد .
(مسئله 2642) كسيكه چيزي را عاريه داده هر وقت بخواهد ميتواند آن را پس بگيرد ؛ و كسي هم كه عاريه كرده هر وقت بخواهد ميتواند آن را پس دهد . و در صورت اول اگر پس گرفتن عرفاً موجب خسارت عاريهگيرنده شود بنا بر احتياط واجب بايد يا مهلت دهد و يا خسارت را جبران نمايد .
(مسئله 2643) اگر چيزي را كه عاريه كرده به مالک يا وكيل و يا وليّ او تحويل دهد و بعد آن چيز تلف شود عاريهكننده ضامن نيست ؛ ولي اگر آن را تحويل ندهد و مثلاً بدون اجازه به جايي ببرد كه صاحبش آن را معمولاً به آنجا ميبرده و بعد تلف شود يا ديگري آن را تلف كند ضامن است .
(مسئله 2644) چيزي را كه عاريه كرده بدون اجازة صاحب آن نميتواند به ديگري عاريه و يا اجاره دهد ؛ واگر با اجازه به ديگري عاريه دهد و از دنيا برود يا ديوانه شود ، در صورتي كه عارية دوم از طرف خود مالک باشد باطل نميشود .
(مسئله 2645) اگر بداند چيزيرا كه عاريه كرده غصبي است بايد آن را به صاحبش برساند ، و نميتواند به عاريه دهنده بدهد و خودش نيز نميتواند از آن استفاده نمايد .
(مسئله 2646) اگر مالي را كه ميداند غصبي است عاريه كند و از آن استفادهاي ببرد و در دست او از بين برود ، مالک ميتواند عوض آن را از او يا از كسيكه مال را غصب كرده مطالبه نمايد . همچنين مالک ميتواند عوض استفادههايي را كه عاريهگيرنده برده از هركدام مطالبه نمايد ؛ و اگر عوض استفادة آن را از عاريهكننده بگيرد ، او نميتواند آن را از عاريه دهنده مطالبه نمايد .
(مسئله 2647) اگر عاريهگيرنده به غصبی بودن مال آگاهي نداشته باشد و مال در دست او تلف شود و صاحب مال عوض آن را از او بگيرد ، او هم ميتواند عوض را از عاريه دهنده مطالبه نمايد ؛ مگر اينكه چيزی را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد يا عاريه دهنده با او شرط كرده باشد كه اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد ، كه در اين دو صورت نميتواند چيزي را كه به صاحب مال ميدهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد .
(مسئله 2648) اگر چيزي را براي استفاده خاصي عاريه نمايد استفادههاي ديگر از آن ـ هر چند متعارف باشد ـ جايز نيست ؛ و اگر تخلف كند و عين تلف شود ضامن است ؛ بلكه عوض استفادهها را نيز بايد بدهد . و اگر چيزي موارد استفادة گوناگون دارد بايد هنگام عاريه نوع استفاده از آن معين شود .
(مسئله 2649) عاريه يک چيز به چند نفر معين صحيح است ؛ ولی عاريه دادن آن به جماعتی كه تعداد آنها معلوم نيست اشكال دارد .