احكام معاشرت

(مسئله 2740) معاشرت و روابط بين مسلمانان بايد بر اساس برادري و رعايت حقوق و حيثيت و نواميس يكديگر تنظيم گردد ؛ پس اموري از قبيل: عدالت ، احسان ، صداقت ، احترام ، حسن ظن ، فداكاري ، اداي امانت ، حفظ اسرار يكديگر ، اصلاح ذات‌البين ، مشورت با يكديگر و تعاون در خوبيها در معاشرت با يكديگر بايد رعايت شود ؛ بخصوص اگر طرف معاشرت پدر و مادر و بستگان ، بزرگان دين و دانش ، اساتيد ، زنان ، و خردسالان و افراد محروم و مستضعف و سالخورده و يا مصيبت زدگان باشند .

(مسئله 2741) بر مسلمانان لازم است روابط اجتماعي خود را از اموري همچون: غيبت ، تهمت ، حسد ، تكبر ، تجسس ، دروغ ، تملق ، خدعه و مكر ، رشوه ، سوءظن ، فتنه انگيزي ، خيانت ، نفاق ، استهزاء ، تضييع حقوق يكديگر و ظلم پاک گردانند .

(مسئله 2742) آزار رساندن به مؤمن ـ به هر شكل‌كه باشد ـ و نيز توهين و تضعيف و هتک او حرام است ، و در بعضي از روايات حرمت «مؤمن» از حرمت «كعبه» بالاتر شمرده شده و اذيت و آزار او در رديف محاربه با خدا قرار گرفته است[1] ؛ بنابراين بر همگان لازم است كه حرمت يكديگر را نگاه داشته ، از توهين و هتك و تمسخر ديگران شديداًٌ بپرهيزند .

(مسئله 2743) يكي از گناهان كبيره كه وعدة عذاب بر آن داده شده «غيبت» است . و معناي غيبت‌ آن است كه شخص عيب برادر يا خواهر مؤمن خود را در غياب او بيان كند؛ بلكه چنانچه هر مطلبي را در بارة او نقل كند كه اگر در حضورش بيان مي‌كرد ناراحت مي‌شد غيبت محسوب مي‌شود .

(مسئله 2744) اگر انسان از مسلماني غيبت كرده باشد بنا بر احتياط واجب چنانچه ممكن است و مفسده‌اي پيدا نمي‌شود بايد به هر وسيله ممكن از او حلاليت بخواهد ؛ و اگر ممكن نباشد يا گفتن به او موجب مفسده شود براي او از خدا طلب آمرزش نمايد . و در صورتی كه غيبت يا تهمتي كه نسبت به او انجام داده سبب شكست و وهن او شده باشد ، در صورت امكان بايد آن را جبران و برطرف نمايد .

(مسئله 2745) در مواردی كه غيبت مشتمل بر مصلحت مهمتری باشد حر مت آن از بين مي‌رود ؛ و در اين رابطه فقها موارد زير را از حرمت غيبت استثنا نموده‌اند:

1ـ غيبت از شخصی كه متظاهر به فسق باشد نسبت به همان فسقی كه به آن تظاهر می‌كند .

2ـ غيبت كردن مظلومی كه در مقام تظلم است نسبت به كسی كه به او ظلم كرده و در خصوص ظلمی كه به او شده است .

3ـ موردي كه براي دفع ظلم از خود در صدد به دست آوردن راهي مشروع باشد .

4ـ آگاه نمودن مشورت كننده نسبت به عيوب شخص مورد مشورت .

5 ـ جايي كه انسان در صدد بازداشتن شخص مورد غيبت از گناه يا دفع ضرر از او و يا از بين بردن ريشة فساد باشد .

6 ـ بيان نقاط ضعف شهود نزد حاكم .

7 ـ جايي كه عيبِ شخص صفت معروف و مشهور او شده باشد و بدون قصد عيب جويي به قصد معرفي آن را بيان كند .

8 ـ موردي‌كه انسان در صدد ابطال و رد طلب باطلي باشد و بدون ذكر نام صاحب آن مطلب رد آن عملي نمي‌باشد .

9ـ جايي كه عيب شخص بين ناقل و شنونده معلوم و روشن باشد .

10ـ موردي كه در صدد رد كسي باشد كه نسبتي دروغ را به او يا شخص مؤمن ديگر وارد آورده است .

لازم است در تشخيص مصاديق مواردي كه بيان شد دقت و احتياط لازم به عمل آمده و به حداقل و ضرورت اكتفا شود .

(مسئله 2746) هرگاه در جلسه‌اي نسبت به شخص مؤمني غيبت شود و يكي از استثنائهايي كه در مسئله قبل بيان شد وجود نداشته باشد ، علاوه بر اين‌كه گوش دادن به آن حرام است بر هر فردي كه قدرت دارد واجب است آن غيبت را رد كند و از آن مؤمن دفاع نمايد . در روايات اسلامي آمده است: هركس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را كه مورد غيبت و ظلم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نكند و در اثر سكوت او آن مؤمن ذليل شود ، خداوند او را در دنيا و آخرت ذليل خواهد كرد . [2]

(مسئله 2747) اگر مسلماني در معرض خطر جانی قرار بگيرد ـ خواه در اثر گرسنگي يا تشنگی باشد يا غرق شدن ، تصادف ، برق گرفتگي و نظاير آن ـ بر هر مسلماني كه اطلاع پيدا مي‌كند واجب است به هر شكل ممكن و در حد توان او را نجات دهد .

(مسئله 2748) مستحب است مسلمان هنگام برخورد با مسلمان ديگر سلام كند ؛ و نسبت به سلام «سواره به پياده» و «ايستاده به نشسته» و «كوچكتر به بزرگتر» زياد سفارش شده است .

(مسئله 2749) در غير نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويند ؛ مثلاً اگر كسی بگويد: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ» جواب دهد: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ الله» . و حكم جواب سلام در حال نماز در «مسائل 1162 تا 1169» گذشت .

(مسئله 2750) اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است جواب سلام ديگری را بدهد .

(مسئله 2751) اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتي باشند كه كسي در آنجا نباشد و ديگري هم نتواند وارد شود ، چنانچه بترسند به حرام بيفتند بايد از آنجا بيرون روند ؛ بلكه احتياط واجب آن است كه مطلقاً از خلوت كردن بپرهيزند . و صحت نمازشان نيز در حال خلوت محل اشكال است .

(مسئله 2752) خلوت كردن مرد و زن نامحرم در يک اتومبيل به شكلی كه ديگری نباشد خلاف احتياط است ؛ و اگر مظنه فساد و گناه باشد حرام است .

(مسئله 2753) اختلاط زن و مرد در مراكز و مجامع عمومي به شكلي كه در معرض فساد و گناه قرار بگيرند جايز نيست .

(مسئله 2754) مسافرت به كشورهاي غير اسلامي و اقامت در آنجا جهت تحصيل علوم روز يا تجارت و كسب و كار اگر تحصيل اين امور در كشورهاي اسلامي ميسور نباشد جايز است ؛ به شرط آن‌كه اطمينان داشته باشد در عقيده و عمل او انحراف صورت نمي‌گيرد ، بنابراين كسي‌كه در اين مكانها اقامت گزيده اگر نسبت به خود يا زن و فرزندانش خوف انحراف داشته باشد بر او واجب و ضروري است كه به سرزميني كه از خطر انحراف در امان است هجرت نمايد .

(مسئله 2755) كسي‌كه در كشور غيراسلامي اقامت دارد جايز است با كفار بر اساس منش انساني معاشرت داشته باشد ؛ و نيز ازدواج موقت با زنان كافر اهل كتاب (يهود و نصاري و مجوس در اصطلاح اهل كتاب) جايز است . و مي‌تواند براي كفار به شكل اجاره ، وكالت و امثال آن كار كند ؛ به شرط آن‌كه مستلزم انجام حرام يا موجب ضرري براي خود يا ساير مسلمانان و يا كشورهاي اسلامي نباشد .

(مسئله 2756) كسي‌كه در كشور غيراسلامي اقامت دارد واجب است در حد قدرت و توان از اسلام و تهاجمات وارده بر آن با مراعات شرايط و مراتب امر به معروف و نهي از منكر دفاع نمايد ؛ همچنين واجب است با مراعات شرايط زير كفار را به اسلام دعوت نمايد:

حكومت اسلامي به خاطر مصالح مهمتري دعوت و تبليغ به اسلام را در بلاد كفر موقتاً ممنوع نكرده باشد .

صلاحيت و اهليت و نيز قدرت تبليغ اسلام در مناطق كفر را داشته باشد .

مفسدة مهمي پيش نيايد .

و چنانچه تبليغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست كفار است و هتكي در بين نباشد مانعي ندارد ولی اگر هتک باشد نبايد قرآن را به آنها داد واگر قرآن در دست آنها باشد بايد به هر كيفيت ممكن قرآن را از دست آنان بگيرند .

(مسئله 2757) معاشرت سالم با كفاري كه در حال جنگ با مسلمانان نيستند و ايجاد رابطه‌هاي فرهنگي ، سياسي ، تجاري ، و اقتصادي با آنها از طرف دولت اسلامي يا اشخاص تا زماني كه خوف تقويت كفر و ترويج فساد و انحراف فكري يا عملي و ايجاد سلطه از ناحية آنان بر مسلمانان و كشور اسلامي در بين نباشد اشكال ندارد ؛ ولي رابطه با كفاري كه در حال جنگ با مسلمانان مي‌باشند ـ مخصوصاً اگر موجب تقويت آنان شود ـ جايز نيست .

(مسئله 2758) معاشرت و رابطه با غير مسلمانان نيز بايد مطابق با مقررات اسلام تنظيم‌گردد ؛ بنابراين بايد از كارهايي همچون تخلف‌از قرارداد و وعده‌ها ، غش در معامله ، كم فروشي ، خيانت در امانت ، اجحاف و نظاير آن خودداري شود .

(مسئله 2759) در روايات اسلامي نسبت به «وفاي به عهد و قراردادها» سفارش اكيد شده است ؛ ازجمله در نهج‌البلاغه‌آمده است كه حضرت امير(علیه السلام) خطاب به مالك اشتر(ره) فرمودند: « ... با دشمن خود نيز اگر عهد و پيماني منعقد نمودي به آن پايبند باشد و از مكر و نقض عهد با او پرهيز كن ؛ و بدان كه در بين فرائض الهی چيزی كه مردم با همة اختلافاتشان بيشتر بر آن توافق داشته باشند مهمتر از وفاي به عهد نمي‌باشد» .[3] بنابراين كلية تعهدات و قراردادهاي منعقده بين اشخاص و حتي بين دولتها يا ميان آنها و اشخاص بايد محترم شمرده شود ، و نقض يك طرفة آنها بدون مجوز شرعي و نيز اعمال مكر و خدعه جايز نيست ؛ همچنين كلية تعهدات دولت اسلامي با دولتهاي كافر غيرحربي كه در جهت مصلحت اسلام و مسلمانان منعقد شده باشد محترم خواهد بود . ولي اگر قرارداد يا تعهدي بر اساس مكر و خدعه و استعمار كشور اسلامي از سوي دولت استعمارگر تحميل شده باشد عمل به آن تعهد و قرار داد لازم نيست ؛ بلكه در مواردي لغو آن واجب مي‌باشد .

(مسئله 2760) هيچ مسلماني نبايد نسبت به مسائل و مشكلات ساير مسلمانان بي‌تفاوت باشد ، و به اندازة قدرت و توان خود موظف است در اصلاح امور ديني و دنيايي ديگران اقدام نمايد . از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمودند: «كسی كه صبح كند در حالي كه به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نيست» .[4]

(مسئله 2761) در معاشرت بايد حقوق شرعي و آزاديهاي مشروع افراد مسلمان محترم شمرده شود ؛ بنابراين اظهار نظرهاي علمي و اجتهادي و نيز تشكلهاي صنفي و غير صنفي كه در مسير منافع جامعة اسلامي و رشد افراد باشد نبايد ممنوع يا محدود گردد ؛ و هرگونه محدوديتي در اين زمينه در حكم تجاوز به حقوق افراد خواهد بود .

(مسئله 2762) شركت در مجالس‌گناه از هر قبيل و به هر شكل كه باشد حرام است ؛ و اگر انسان احتمال ندهد كه مجلس‌گناه باشد و پس از شركت متوجه گناه بودن آن شود ، چنانچه نتواند نهي از منكر نمايد يا نهي او مؤثر نباشد بايد مجلس را ترک كند .

(مسئله 2763) تجسس در مسائل شخصي و خانوادگي حتي در مفاسد اخلاقي افراد توسط هر شخص يا ارگان جايز نيست ، و اشاعة فحشا حرام مي‌باشد ؛ همچنين گوش دادن به مكالمات اشخاص توسط شنود يا به هر شكل ديگر و نيز كنترل نامه‌هاي شخصي و پيگيري عيوب و خطاها و لغزشهاي شخصي افراد حرام است ، و مرتكب آن بايد نهي شود و در صورت اصرار بر آن بايد توسط محكمة صالح تعزير گردد . از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمودند: «هركس به سخن ديگران بدون رضايت آنان گوش دهد در روز قيامت در دو گوش او سرب ريخته مي‌شود» .[5]

(مسئله 2764) اگر كسي بر اثر تجسس بر رازي از رازهاي زندگي داخلي مردم آگاه شود نبايد آن را افشا كند ؛ و اگر آن را افشا كند و موجب زيان مالي يا آبرويي به كسي شود ، صرف نظر از گناهي كه كرده بايد آن زيان و اعاده حيثيت  را جبران نمايد .

(مسئله 2765) در حكومت صالح اسلامی تجسس و مراقبت از كارهاي غيرشخصي اقليتهاي مذهبي و غير مذهبي و نيز كارهاي غيرشخصي افرادي كه مخالفت و ضدّيت آنان با اسلام محرز باشد و احتمال عقلايي توطئه از طرف آنان داده شود در حد ضرورت جايز بلكه در بعضي موارد لازم مي‌باشد ؛ و تشخيص موارد ذكر شده و كيفيت و مقدار مراقبت بايد به وسيلة كارشناسان متدين و متعهد حكومت صالح و بر اساس قانون و مطابق با موازين شرعي تعيين گردد .

_________________________

[1]ـ وسائل الشيعه كتاب الحج، باب 147 از ابواب احكام العشره ، حديث3 ـ 2 ـ 1

[2]ـ  وسائل الشيعه كتاب الحج ، باب 156 از ابواب أحكام العشره ، حديث 7 ـ 4 ـ 2 ـ 1

[3]ـ نهج‌البلاغه عبده ، نامة 53

[4]ـ وسائل الشيعه كتاب الأمر به المعروف و النهي عن المنكر ، باب 18 از ابواب فعل المعروف ، حديث 2

[5]ـ وسائل الشيعه كتاب التجاره ، باب 94 از ابواب مايكتسب به ، حديث9