سقط جنين
(مسئله 2940) سقط كردن جنين مطلقا ـ چه روح در آن دميده باشد يا نه و چه جنين از حلال باشد يا از زنا ـ حرام است و ديه نيز دارد ؛ ولي اگر روح در جنين دميده نشده باشد و به تشخيص پزشك حاذق و موثق زنده ماندن مادر متوقف بر سقط آن باشد ، يا اينكه بقاي آن در رحم مستلزم نقص عضو يا درد غير قابل تحمل براي مادر باشد و زنده نگاه داشتن در خارج رحم نيز ميسر نباشد اشكال ندارد ؛ هر چند در اين صورت بايد دية آن را بپردازد ، و دية سقط جنين در احكام ديات گفته ميشود .
(مسئله 2941) اگر حكومت صالح و شرعي احيانا مصلحت جامعه را در كنترل و تنظيم خانواده تشخيص دهد ، تشويق جامعه نسبت به آن با راهنمايي راههاي حلال و منع از راههاي حرام ـ از قبيل سقط كردن جنين ـ مانعي ندارد ؛ ولي الزام افراد به محدود نمودن نسل جايز نيست .
(مسئله 2942) عقيم كردن زن و مرد چنانچه به طور دائمي و كلي باشد محل اشكال است ، مگر در موارد ضرورت ، يعني مواردي كه معالجه و سلامت زن يا مرد منحصرا متوقف بر آن باشد يا بدانند بچهاي كه ممكن است متولد شود عقب ماندة جسمي يا ذهني خواهد بود .
(مسئله 2943) جلوگيريهاي موقت به وسيله قرص يا آمپول ـ با تجويز پزشک متخصص ـ و نيز با بيرون ريختن نطفه توسط مرد يا استفاده از وسايل جلوگيري اشكال ندارد . همچنين بستن لولههاي مرد يا زن اگر بهطور موقت باشد در حال ضرورت و ناچاري بدون اشكال است ؛ و در حال غير ضرورت اگر عمل جراحي به وسيلة جنس مخالف صورت نگيرد و مستلزم نگاه كردن به عورت يا لمس آن توسط كسيكه نگاه و لمس او حرام است نباشد اشكال ندارد .
(مسئله 2944) بيرون ريختن نطفه در حال نزديكی توسط شوهر در مورد زن دائمي بدون رضايت او مكروه است ؛ و در مورد متعه اشكال ندارد . ولي زن ـ دائمي باشد يا متعهـ حق ندارد بدون رضايت شوهر كاري كند كه نطفة او بيرون بريزد ؛ مگر در موردی كه بيرون نريختن نطفه موجب بچهدار شدن شود و زن نسبت به آن شرعا معذور باشد .