احكام اقرار

«اقرار» يعني آن‌كه كسي اعتراف نمايد و بهصورت جزم و يقين خبر دهدكه ديگري بر عهدة او حقي دارد يا حق داشتن خود بر عهدة ديگري را نفي كند ، يا بگويد فلان چيزي كه در تصرف اوست مالِ ديگري است ، يا مثلاً فلان شخص فرزند يا برادر اوست ، يا اعتراف كند كه فلان جنايت را ـ كه قهراً موجب قصاص يا حد شرعي است ـ مرتكب شده است .

(مسئله 3055) اقرار به هر لفظي كه صورت پذيرد ـ گر چه صحيح نباشد و با اشارة رسا باشد ـ كفايت مي‌كند و نافذ است ؛ ولي اگر لفظي را كه گفته ظاهر در اقرار نيست و احتمالات ديگر در آن راه دارد اقرار ثابت نمي‌شود .

(مسئله 3056) اقراركننده بايد بالغ و عاقل و داراي قصد و اختيار باشد؛ بنابراين اقرار كودك ، ديوانه ، مست ، و يا كسي كه به وسيلة هيپنوتيزم در خواب بدون قصد و اختيار اقرار كرده ، و يا كسي كه در حال تهديد يا زير فشار جسمي يا روحي اقرار نموده اعتبار ندارد . ولي اقرار مريض در مرضي كه به مرگش منتهي مي‌شود اجمالاً نافذ است ؛ پس اگر مورد وثوق باشد همة آن صحيح است ، وگرنه نسبت به زائد بر ثلث مال نافذ نيست .

(مسئله 3057) اقرار شخص سفيه نسبت به امور مالي اعتبار ندارد ؛ بنابراين اگر سفيه اقرار نمايد مبلغي به ديگري بدهكار است يا چيزي كه در دست او مي‌باشد مال ديگري است ، اقرار و نافذ نيست . ولي اقرار سفيه نسبت به امور غير مالي اعتبار دارد .

(مسئله 3058) اقرار شخص ورشكسته‌اي‌كه توسط حاكمشرع از تصرف در اموالش منع شده حتي نسبت به امور مالي معتبر و نافذ است ؛ خواه زمان بدهكار شدنِ خود را پيش از حكم به ورشكستگي ذكر كند يا بعد از آن . ولي اگر پس از حكم به ورشكستگي اقرار به بدهكاري نمايد ، طلبكار جديد با ساير طلبكاران در اموال او شريك نمي‌شود .

(مسئله 3059) اقرار شخص فقط عليه خودش معتبر است؛ پس اقرار او عليه ديگران و همچنين به نفع خود يا ديگري معتبر نيست.

(مسئله 3060) اقرار يا شهادتي كه بر روي كاغذ نوشته شده يا بر روي نوار ضبط شده است و شباهت زيادي به صدا يا خط كسي دارد، در صورتي كه احتمال جعلي بودن آن داده شود يا احتمال دهند در شرايط غير عادي و با فشار و تهديد يا فريب انجام شده است اعتباري ندارد.

(مسئله 3061) پس از تحقق اقرار شرعي، انكار اعتباري ندارد؛ به عنوان مثال اگر اقرار كند: «فلاني مبلغ بيست هزار تومان از من طلبكار است» و پس‌از آن انكار نمايد، انكار او اثري ندارد ؛ همچنين در اين مثال اگر پس از اقرار به بدهكاري ، مقداري از آن را انكار نمايد باز هم اعتباري ندارد . ولي اگر بعد از اقرار چيزي بگويد كه در واقع توضيح و تفسير اقرار محسوب مي‌شود ، بايد مجموع گفته‌هاي او را يك اقرار حساب نمود .

(مسئله 3062) اگر به بدهكاری خود اقرار نمايد ولی بگويد آن را پرداخت كرده‌ام، بدهكاری او ثابت می‌شود ولي پرداخت آن را بايد اثبات نمايد.

(مسئله 3063) اقرار بايد به چيزی باشد ‌كه دارای اثر و حكم شرعي است ؛ مانند اقرار به مال موجود يا بدهكاري يا منفعت يا كار و يا حقی كه مي‌توان اقراركننده را ملزم به انجام يا اداي آن نمود ، و يا اقرار به گناهي كه مي‌توان او را به مجازات آن محكوم كرد ؛ پس اقرار به بدهكاري مبلغي كه بابت قمار و مانند آن است اعتباري ندارد .

(مسئله 3064) اقرار به «نسب» ـ مانند فرزندی يا برادری و يا خواهری ‌ـ چنانچه احتمال داده شود كه راست مي‌گويد و از نظر عرف و شرع صحت آن ممكن باشد ، در آنچه عليه اوست نافذ است ؛ مانند: وجوب دادن خرجي يا حرمت ازدواج و يا شركت در ارث . ولي اصل داشتن نسب با ديگري به وسيلة اقرار ثابت نمي‌شود ، مگر اين‌كه آن شخص نيز تصديق نمايد ؛ چنانكه اقرار او در حق ساير ورثه نيز نافذ نيست .

(مسئله 3065) فرزند بودن به وسيله اقرار با چند شرط پذيرفته می‌شود:

احتمال داده شود كه اقرار كننده راست می‌گويد .

شخص ديگری مدعی آن نباشد .

نسبت به كودكی باشد كه در اختيار اوست .

و در صورت تحقق اين شرايط نيازی به تصديق كودک نيست ؛ و انكار او نيز پس از بلوغ مسموع نخواهد بود . ولی ادعای فرزندی شخص بالغ در صورتی پذيرفته می‌شود كه او هم تصديق نمايد.