مسائل متفرقه قصاص و دیات
(مسئله 3535) مقصود از «عاقله» ـ كه دية قتل خطائي را بايد بدهند ـ مردان عاقل و بالغ از خويشاوندان پدري قاتل است ؛ مانند: برادران ، برادرزادگان ، عمو و عموزادگان و نيز: پدر و پدربزرگها و فرزندان قاتل ؛ هر چند در سه مورد اخير احتياط در مصالحه است . ولي خويشان مادري و زنان به طوركلي و بچهها و ديوانهها و كفار ـ هر چند اهل ذمه باشندـ جزو عاقله نميباشند .
(مسئله 3536) تعيين اندازه و سهم هريک از افراد عاقله بنا بر احتياط بر عهده حاكم شرع است ؛ و با نبودن حاكم شرع به وسيلة عدول مؤمنين انجام ميشود . و احوط رعايت مراتب ارث است ؛ پس اگر افراد نزديكتر به قاتل متمكن نباشند به عهده طبقه بعد گذاشته ميشود . و اگر قاتل عاقله ندارد يا عاقلة او تمكن ندارند ، خود او بايد ديه را بپردازد ؛ و اگر نتواند از بيت المال پرداخت ميشود .
(مسئله 3537) اگر قاتل از كفار اهل ذمه باشد در صورت توانايي ، خود او بايد دية قتل خطائي را بدهد ؛ و اگر نتواند از بيت المال پرداخت ميشود .
(مسئله 3538) دية قطع اعضا جراحتهاي خطايي را اگر به مقدار يك بيستم دية كامل يا بيشتر باشد از عاقله ميگيرند ؛ و اگر كمتر باشد بنا بر اقوي كسي كه جراحت را وارد كرده ميپردازد .
(مسئله 3539) در قتل عمد و شبه عمد اگر قاتل فراركرده و دسترسي به او نباشد ديه را از مال او برميدارند ؛ و اگر مال ندارد با رعايت مراتب ارث از خويشان او ميگيرند و اگر آنها هم ندارند از بيت المال مسلمين پرداخت ميشود .
(مسئله 3540) اگر انسان كسي را مجروح كند يا به او ضربه و يا سيلي بزند دية آن را بايد به خود او بدهد ؛ ولي اگر بچه يا ديوانهاي را به گونهاي بزند كه ديه واجب شود ، ديه را بايد به ولي شرعي او بدهد تا به مصرف او برساند . و اگر پدر يا مادر بچة خود را به قدري بزند كه بميرد دية او را بايد به ورثة ديگر بچه بدهد ، و به خود او ـ چون قاتل است ـ از ديه چيزي نميرسد .
(مسئله 3541) دية مقتول از تركة او محسوب است و در درجة اول به مصرف بدهيهاي او ميرسد ، و از باقيماندة آن يك سوم به مصرف وصيتهاي او ميرسد ، و اگر چيزي باقي ماند بين ورثه تقسيم ميشود . و زن و شوهر نيز سهم خود را ميبرند ؛ ولي برادر و خواهر مادري كه از پدر جدا هستند از آن ارث نميبرند ، بلكه بنا بر مشهور هيچ يك از خويشان مادري از ديه ارث نميبرند .
(مسئله 3542) اگر عدهاي در قتل خطائي يك نفر شريك باشند دية مقتول به تعداد افراد شريك در قتل تقسيم بندي ميشود ؛ و اگر خود مقتول نيز در خطائي خود شريك باشد ـ مثل اينكه عدهاي مشغول خراب كردن ديوار يا ساختمان باشند و ناگهان ديوار خراب شده و يكي از آنان كشته شود و هيچ يك مسبب اصلي قتل نباشد ـ سهم مقتول نيز در تقسيم ديه در نظر گرفته ميشود و به اندازة سهم او از مجموع ديه كسر ميشود ، و باقيماندة آن را عاقلة افراد شريك در قتل به ورثة مقتول ميپردازند .
(مسئله 3543) اگر بچة نابالغ يا شخص بالغيكه بهدستور مربي شنا در حال آموختن شنا بوده اتفاقاً غرق شود ، چنانچه غرق شدن او در نظر عرف مستند به مربي شنا باشد وي ضامن دية غريق ميباشد .
(مسئله 3544) دية قطع اعضاي ميت مسلمانِ آزاد مانند دية جنين كاملي است كه روح در آن دميده نشده باشد ؛ پس اگر جنازة مسلماني را سر ببرند يا شكمش را پاره كنند يا كار ديگري را انجام دهند كه اگر زنده بود به آن جهت ميمرد ، بايد يكصد مثقال شرعي طلاي سكهدار ـ يعني «6/345» گرم طلا ـ بدهند . و دية بريدن اعضاي او به نسبت دية خود اوست .
(مسئله 3545) ديهاي كه از بابت جنايتِ بر ميت واجب ميشود بايد صرف حج يا صدقات و يا خيرات براي شخص ميت شود و ميان ورثه تقسيم نميشود .
(مسئله 3546) ولي يا اولياي مقتول كه حق قصاص دارند كساني هستند كه از او ارث ميبرند ؛ جز زن و شوهر كه در اين حق شركت ندارند ، هر چند از ديه ارث ميبرند ؛ بلكه شركت برادر و خواهر مادري و ساير خويشان مادري نيز محل اشكال است . و مقتضاي بعضي روايات اين است كه زن به طور كلي حق قصاص ندارد ؛ و احتياط در باب خون مطلوب است .
(مسئله 3547) كسيكه سوار حيوان است اگر كاري كند كه آن حيوان به كسي آسيب برساند ضامن است ؛ و نيز اگر ديگري كاري كند كه حيوان به سوار خود يا شخص ديگري صدمه بزند ضامن ميباشد .
(مسئله 3548) اگر كسي به حيوان حلال گوشت يا حيوان حرام گوشتي كه ملك ديگري است و ارزش دارد زخمي بزند يا جايي از بدنش را ببرد ، بايد تفاوت قيمت سالم و معيوب آن را به صاحبش بدهد ؛ و اگر آن را تلف كند بايد همة قيمتش را بپردازد . و اگر ذبح شرعي نمايد صاحب حيوان ميتواند تفاوت قيمت حيوان زنده و حيوان ذبح شده را مطالبه نمايد ؛ و اگر از حيوان ذبح شده صرف نظر كند و قيمت همة حيوان را مطالبه نمايد ، بنا بر احتياط واجب ذبح كننده بايد او را راضي كند .
(مسئله 3549) بنا بر مشهور اگر كسي سگ شكاري ديگري را تلف كند بايد چهل درهم نقرة سكهدار ـ كه بيست و يك مثقال معمولي ميشود ـ به او بدهد ؛ و اگر سگ محافظ خانه يا باغ كسي را تلف كند بايد بيست درهم نقرة سكهدار به او بپردازد ؛ و اگر سگ گلة كسي را تلف كند بايد بيست درهم نقرة سكهدار و بنا بر قولي يك گوسفند به او بدهد ؛ و اگر سگ محافظ مزرعة كسي را تلف كند بايد يك قفيز گندم ـ كه ده صاع ميشود ـ به او بدهد . ولي بنا بر احتياط واجب اگر قيمت معمولي سگ بيش از اينها باشد در همة اين اقسام قيمت آن را بدهد ؛ و اگر كمتر باشد با هم مصالحه كنند .
(مسئله 3550) اگر حيوان به زراعت يا مال كسي خسارت وارد كند بنا بر مشهور اگر در شب باشد صاحب حيوان ضامن خسارت است ، و اگر در روز باشد ضامن نيست ؛ ولي بنا بر احتياط واجب اگر در روز هم صاحب حيوان مسامحه و كوتاهي كرده باشد بايد خسارت را بدهد .
(مسئله 3551) ديه ولد غير مشروع و لو به طبع والدين محكوم به اسلام ، قدر متيقن آن ديه ذمّي «800 درهم» ميباشد ؛ و اگر زن باشد نصف آن «400درهم» از موارد اموال من لا وارث له براي امام(علیه السلام) يا براي نايب آن حضرت پرداخت ميشود .
(مسئله 3552) ديه ولد شبهه در اثر اشتباه والدين يا در اثر اشتباه يكي از آنها به دنيا آمده ولو يك عالم بوده و عمداً اقدام به گناه كرده باشد ديه كامل است .
(مسئله 3553) در جنايت عمدي اگر باقي شرايط قصاص فراهم باشد موجب قصاص ميشود و لكن با تراضي طرفين تبديل به ديه و همچنين با تراضي ميتوانند به چيزي بيشتر يا كمتر از ديه مصالحه كنند .
(مسئله 3554) اگر قاتل فرار كند دسترسي به او نباشد و مالي نداشته باشد ديه از خويشاوندان نزديك او به ترتيب طبقات ارث اخذ ميشود ، اگر خويشاوندان چيزي نداشته باشد ديه بر عهده امام(علیه السلام) ميباشد .
(مسئله 3555) ديه جنين در صورت عمد و شبهه عمد بر جاني است و در صورت خطأ اگر روح دميده باشد بر عهده عاقله ميباشد .
(مسئله 3556) اگر كسي در خارج حرم مكه قتل انجام دهد به حرم پناهنده شود مادامي كه در حرم است دستگير و قصاص نميشود ولي از لحاظ اكل و شرب در مضيقه قرار داده ميشود تا از حرم خارج شود آن وقت حكم جاري ميشود ولي اگر در حرم جنايت كند دستگير و در حرم ميتوان او را قصاص نمود و در باقي مشاهد مشرفه ائمه(علیه السلام) نيز ميتوان گفت اين مسئله خالي از وجه نميباشد . وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا .[9] جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ .[10]
خدايا به لطف وكرم خويش به ما منت نهادي در زمين براي همه ، حتي براي جانيان حرم امن و پناهگاه عمومي قرار دادي و همه گونه نعمت و در رأس همه نعمت دين و رسالت انبياء و ولايت ائمة معصومين(علیهم السلام) را به ما دادي . باري به ما منت گذار و ياري نما كه در مسير آغاز و فرجام زندگي آنچه كه رضاي تو در آن است بپيماييم .
در پايان با درود و رحمت بر پيامبر و اهل بيت طاهرين او ، رجامندم خداي تبارک و تعالي ما را در شناخت راه توحيد و دعوت به آن و عمل به آن توفيق عنايت فرمايد .
رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ .[11]
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ .[12]
الحمدلله رب العالمين والصلاة والسلام علي نبينا و سيدنا محمد و آله الطيبين الطاهرين و لعنة الله علي أعدائهم اجمعين .
و ما توفيقي الا بالله عليه توكلت و اليه انيب
17 ربيع الاول 1431 ه.ق
محمد باقر موحدي نجفي
_________________________
[9]ـ سوره بقره آيه 125
[10]ـ سوره مائده آيه 97
[11]ـ سوره آل عمران آيه 8
[12]ـ سوره ابراهيم آيه 41