حنوط و احكام آن

(مسئله716) واجب است پس از غسل به مواضع سجده يعني: پيشاني ، كف دستها ، سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاي ميت مقداري كافور بمالند ؛ و بنا بر احتياط به سر بيني ميت هم كافور بمالند و نيز مقداری كافور هم روي همين مواضع بگذارند ؛ به اين كار در اصطلاح «حنوط» مي‌گويند . و كافوري كه براي اين كار مصرف مي‌شود بايد ساييده و تازه باشد و اگر بر اثر كهنگی عطر آن از بين رفته باشد كافي نيست ؛ و احتياط واجب آن است كه نخست پيشاني ميت را حنوط كنند ؛ ولي در اعضاي ديگر ترتيب شرط نيست .

(مسئله717) احتياط واجب آن است كه ميت را پيش از كفن كردن حنوط نمايند .

(مسئله718) زني كه شوهرش مرده و هنوز عدّه‌اش تمام نشده ، گرچه حرام است خود را خوشبو كند ولي چنانچه بميرد حنوط او واجب است .

(مسئله719) احتياط واجب آن است كه ميت را با مشك ، عنبر ، عود و عطرهاي ديگر خوشبو نكنند ؛ و براي حنوط هم اينها را با كافور مخلوط ننمايند .

(مسئله720) مستحب است قدري تربت حضرت سيدالشهداء(ع) را با كافور مخلوط كنند ؛ ولي نبايد از آن كافور به جاهايي كه بي‌احترامي مي‌شود برسانند . همچنين نبايد تربت به قدري زياد باشد كه وقتي با كافور مخلوط شد آن را كافور نگويند .

(مسئله721) مستحب است دو چوب تر و تازه «جريدتين» در قبر همراه ميت بگذارند . شايسته است كه به جريدتين اهتمام خاصي داده شود ، زيرا در احاديث صحيحه آمده است كه تا آن چوبها خشک نشده خداوند حساب و عذاب را از آن ميت برمي‌دارد و بعداً نيز حساب و عقابي بر او نمي‌شود ، انشاءالله .

امام محمد باقر(ع) در مورد حكمت جريده مي‌فرمايد: تا هنگامي‌كه آن چوب تر است خداوند عذاب را از ميت برمي‌دارد ، و چون حساب و كتاب در نخستين ساعت دفن ميت مي‌باشد تا هنگامي كه مردم از سر قبر برگردند ، و جريدتين براي همين مقرر گشته است و لذا اميد است كه بعداً نيز به مقتضاي رحمت واسعه الهي حساب و كتابي براي او نباشد .[1]

(مسئله722) كسي‌كه براي حج احرام بسته اگر پيش از تمام كردن سعی بين صفا و مروه بميرد حنوط كردن او جايز نيست ؛ و نيز اگر در احرام عمره پيش از آن‌كه ناخن بگيرد يا موي خود را كوتاه كند بميرد ، نبايد او را حنوط كنند .

(مسئله723) در صورتي كه نتوان براي غسل و حنوط به اندازه كافي كافور فراهم كرد ، بنا بر احتياط واجب غسل با كافور را مقدم دارند ؛ و اگر كافور براي هفت موضع كافي نباشد پيشاني را مقدم دارند .

_________________________

[1]ـ وسائل الشيعه ج 2 ، ص 738 ، باب 8 ، حديث 1