احكام ميقاتها
(مسئله 156) ميقات يا به علم ثابت ميشود و يا به شهادت دو مرد عادل و يا به شهرت در محل و شهادت اهل اطّلاع به نحوي كه اطمينان و وثوق حاصل شود.
(مسئله 157) احرام پيش از ميقات جايز نيست؛ و اگر پيش از ميقات احرام ببندد اعتبار ندارد هر چند از ميقات عبور كند؛ بلكه بايد در ميقات احرام را تجديد نمايد.
البته از اين حكم دو صورت استثناء شده است:
اول: كسي نذركند از مكان معيّني پيش از ميقات ـ مثلا از قم يا مشهد ـ احرام ببندد كه در اين صورت عمل به نذر واجب است و احرام او صحيح ميباشد؛ و لازم نيست به ميقات برود يا در ميقات تجديد نمايد.
دوم: كسي بخواهد عمرة ماه رجب را كه مستحب مؤكّد است درك نمايد و اگر بخواهد تا ميقات صبر كند ماه رجب تمام ميشود؛ پس در اين صورت ميتواند پيش از ميقات احرام ببندد تا احرام او در رجب واقع شود و ثواب عمرة ماه رجب را دريابد. و سرايت دادن اين حكم به عمرة ماههاي ديگر خالي از اشكال نيست.
(مسئله 158) همان گونه كه تقديم احرام برميقات جايز نيست، تأخير آن از ميقات هم جايز نيست؛ پس كسيكه قصد عمره يا حج دارد نميتواند در حال اختيار بدون احرام از ميقات عبور كند، هر چند ميقات ديگري نيز در پيش داشته باشد؛ بلكه بايد در اولين ميقات احرام ببندد. و اگر از ميقات بدون احرام عبوركند بايد برگردد و در ميقات احرام ببندد.
(مسئله 159) اگر كسيكه قصد عمره يا حج دارد از جهت فراموشي و غفلت يا جهل به ميقات يا ندانستن مسئله بدون احرام از ميقات عبور كند، پس اگر ميتواند و وقت تنگ نشده بايد به ميقات برگردد و از آنجا احرام ببندد؛ چه در حرم داخل شده باشد يا نه. و اگر نميتواند به ميقات برگردد يا وقت حج ميگذرد، پس اگر هنوز داخل حرم نشده از همانجا احرام ببندد؛ و اگر داخل حرم شده و ميتواند براي احرام به خارج حرم برگردد بايد برگردد؛ و اگر نميتواند برگردد از همانجا احرام ببندد، هر چند وارد مكه شده باشد. و در همة اين صورتها بنابراحتياط به مقداري كه ميتواند به عقب برگردد و سپس احرام ببندد؛ و اين احتياط تا جايي كه ممكن است ترك نشود، بخصوص نسبت به زن حائض.
(مسئله 160) اگر زن حائض از روي ندانستن مسئله گمان ميكرد نميتواند در حال حيض احرام ببندد و بدون احرام از ميقات عبور كرد حكم او حكم مسئلة سابق است.
(مسئله 161) اگر كسي قصد عمره يا حج نداشت و براي كاري بدون احرام از ميقات عبور كرد و پس از انجام كار خود فهميد مستطيع بوده است يا فعلا مستطيع شده، يا مثلا بچه بالغ شد و تصميم گرفت عمره و حج بجا آورد، پس اگر ميتواند و وقت تنگ نيست بايد براي احرام به ميقات برگردد؛ و اگر نميتواند بنابر مشهور حكمش حكم مسئلة سابق است. و هر چند اين حكم بعيد نيست ولي اقامة دليل بر آن خالي از اشكال نيست.
(مسئله 162) اگر شخص مستطيع با توجه و از روي علم و عمد بدون احرام از ميقات عبور كرد، پس اگر ميتواند بايد به ميقات برگردد و از آنجا احرام ببندد و حج و عمرة او صحيح است؛ و اگر نميتواند به ميقات برگردد، بنابراقوي وقت عمره و حج او گذشته است و بايد در سال بعد حج بجا آورد؛ هر چند خوب است مطابق مسئلة سابق عملكند و در سال بعد نيز حج خود را اعاده نمايد.
(مسئله 163) كسانيكه در اين زمانها با هواپيما به جده وارد ميشوند، چون جده ميقات نيست بايد سعي كنند به يكي از ميقاتها بروند و از آنجا احرام ببندند. و اگركوتاهيكنند تا وقت تنگ شود حج آنان صحيح نيست؛ ولی اگر كوتاهي نكنند و به هيچ وجه نتوانند به ميقات بروند يا وقت حج تنگ شده باشد، از همانجا احرام ببندند و احتياطا در ادني الحلّ يعني پيش از ورود به حرم احرام را تجديد نمايند و حج آنان صحيح است.