2ـ قربانی و شرايط و مستحبات آن:
(مسئله 549) دوم از واجبات مني در روز عيد در حج تمتّع «هَدْی» يعني قرباني است. پس كسيكه حج تمتّع بجا ميآورد واجب است در روز عيد پس از رمي جمرة عقبه يك شتر قرباني كند و يا يك گاو و يا گوسفند ذبح نمايد؛ و شتر از هر دو افضل است و گاو از گوسفند افضل است و غير از سه حيوان نامبرده ساير حيوانات كافي نيست.
(مسئله 550) در شرايط عادي يك قرباني براي چند نفر كافي نيست؛ بلكه در حال ناچاري نيز كافي بودن آن محل اشكال است. پس اگر هركدام به تنهايي پول يك قرباني را ندارند يا تهية آن ممكن نيست ولي ميتوانند به شركت يك قرباني تهيه كنند، در اين صورت بنابراحتياط بين شركت در قرباني و روزه گرفتن جمع كنند و هر دو را بجا آورند.
(مسئله 551) قرباني بايد در مني باشد؛ و اگر در حال اختيار در جاي ديگر قرباني كند كافي نيست.
(مسئله 552) اگر قربانگاه را در خارج مني درست كردهاند و به طور كلي از ذبح در مني جلوگيري ميكنند، پس اگر ممكن است در روز بعد تا آخر ايام تشريق بلكه تا آخر ذيحجّه در مني قرباني كند هر چند به وسيلة نايب گرفتن باشد بايد در مني ذبح كند؛ ولي اگر به طور كلي هر چند با تأخير و به وسيلة نايب گرفتن مقدور نيست، در اين صورت ميتواند در خارج مني قرباني كند. و بنابراحتياط نزديكترين قربانگاه به مني را انتخاب نمايد.
(مسئله 553) بنابراحتياط واجب قرباني بايد در روز باشد؛ حتي كسانيكه معذور بوده و شب از مشعر كوچ كردهاند و رمي جمره را شبانه انجام دادهاند قرباني را جايز نيست در شب انجام دهند. ولي شخص خائف (ترسان) كه در روز نميتواند قرباني كند ميتواند در شب آن را انجام دهد.
(مسئله 554) بنابراحتياط واجب قرباني را از روز عيد تأخير نيندازد. ولي اگر تأخير انداخت يا در اثر فراموشي يا ندانستن مسئله يا پيدا نشدن حيوان يا عذري ديگر انجام نشد، در ايام تشريق يعني تا سيزدهم ذيحجّه بجا آورد؛ و اگر نتوانست چنانچه تا آخر ذيحجّه آن را انجام دهد كافي است.
(مسئله 555) اعمال مني در روز عيد قربان به ترتيب عبارت است از: «رمي جمرة عقبه ، قرباني و تراشيدن سر يا تقصير». پس بايد ترتيب را رعايت كند؛ ولي اگر در اثر فراموشي يا ندانستن مسئله بعضي را بر بعضي مقدم داشت كافي است و اعادة آن لازم نيست.
(مسئله 556) قرباني نيز مانند ساير اعمال حج از عبادات است و بايد به قصد قربت و با نيّت خالص بدون ريا انجام شود.
(مسئله 557) در حيوان قرباني چند شرط معتبر است:
اول: اگر شتر باشد سن آن كمتر از پنج سال نباشد؛ و بنابراحتياط سن گاو و بز كمتر از دو سال و سن ميش يا بره كمتر از يك سال نباشد. و اگر پس از قرباني كردن معلوم شد سن آن كمتر بوده كافي نيست.
دوم: تام الاجزا باشد و نقص نداشته باشد؛ پس اگر لنگ يا كور يا گوش بريده يا دم بريده باشد، يا اگر شاخ داخلي آن بريده يا شكسته باشد كافي نيست. ولي اگر شاخ بزرگ خارجي آن بريده يا شكسته باشد مانعي ندارد؛ چنانكه اگر گوش آن سوراخ يا شكافته باشد نيز مانعي ندارد، هر چند خلاف احتياط است. و بنابراحتياط اگر كوري يا لنگي آن ظاهر و روشن نيز نباشد به آن اكتفا نشود.
سوم: در نظر عرف لاغر نباشد؛ و برحسب روايت وارده اگر بر كُليههاي آن مقداري پيه باشد كافي است.
چهارم: بنابراحتياط واجب به هيچ نحو مريض نباشد، حتي مرض پوستي و كچلي.
پنجم: بنابراحتياط واجب خيلي پير نباشد.
ششم: بنابراحتياط واجب خَصِيَ يعني اَخْتِه نباشد؛ بلكه بنابراحتياط بيضة آن را نيز نكوبيده باشند.
هفتم: بنابراحتياط واجب به حسب اصل خلقت نيز بي دم نباشد؛ بلكه بنابراحتياط هيچ نقص نداشته باشد.
(مسئله 558) اگر در روز عيد غير از اَخته يافت نميشود ولي بعد از عيد تا آخر ذيحجّه يافت ميشود، بنابراحتياط بين آنها جمع كند؛ بدين معنا كه اَخته را در روز عيد قرباني كند و بعد هم يك غير اَخته قرباني نمايد. و اگر بعد از عيد هم يافت نميشود جمع كند بين قرباني اَخته و قرباني غير اَخته در سال بعد. همچنين است اگر حيوان كامل و سالم در روز عيد يافت نميشود ولي غير سالم يافت ميشود.
(مسئله 559) اگر به طور كلي حيوان قرباني يافت نميشود بايد پول آن را نزد شخص اميني بگذارد تا در ايام تشريق، و اگر نشد تا آخر ذيحجّه، و اگر نشد در سال بعد به جاي او بخرد و در مني قرباني كند.
(مسئله 560) در قرباني دست كم يك گوسفند واجب است و هر چه بيشتر باشد بهتر است. و در اخبار حجه الوداع آمده است كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه آله) براي قرباني صد شتر با خود آورده بودند و شصت و شش يا شصت و چهار يا شصت و سه عدد آنها را براي خودشان و بقيه را براي اميرالمؤمنين(علیه السلام) كه از يمن به حج آمده بودند قرباني كردند.
(مسئله 561) اگر حيواني را به گمان صحيح و سالم بودن بخرد و قرباني كند و بعد معلوم شود مريض يا ناقص بوده است، كافي بودن آن محل اشكال است. ولي اگر آن را به گمان چاق بودن بخرد وقرباني كند و بعد معلوم شود لاغر بوده كافي است؛ و اگر پيش از قرباني كردن لاغر بودن آن معلوم شود كافي بودن آن خالي از اشكال نيست.
(مسئله 562) اگر حيواني را با احتمال لاغري بخرد و به اميد چاق بودن با قصد قربت قرباني كند و تصادفا معلوم شود چاق بوده است كافي است؛ ولي اگر قصد قربت محقق نشود كافي نيست.
(مسئله 563) اگر بعد از قرباني كردن شك كند آيا حيوان واجد شرايط بوده است يا نه و احتمال ميدهد پيش از قرباني كردن بررسي كرده باشد، در اين صورت به شك خود اعتنا نكند.
(مسئله 564) بنابراحتياط اگر احتمال نقص يا عيب در حيوان ميدهد آن را بررسي كند و به اصل سلامت حيوان اكتفا نكند؛ مگر اينكه به سلامت آن اطمينان داشته باشد.
(مسئله 565) اگر حيوان سالمي را براي قرباني بخرد و در راه قربانگاه زمين بخورد و دست و پاي آن بشكند يا معيوب شود كافي است همان را قرباني كند؛ ولي اين حكم در نذر و كفاره جاري نيست.
(مسئله 566) لازم نيست خود انسان ذبح كند و جايز است نايب بگيرد. و بنابراحتياط هم خودش نيّت كند و هم نايب؛ مگر اينكه خودش حضور نداشته باشد.
(مسئله 567) اگر ميخواهد براي ذبح نايب بگيرد بايد به شخص مورد اطمينان نيابت دهد؛ و در اين صورت اگر در صحت عمل او شك كرد به شك خود اعتنا نكند.
(مسئله 568) اگر نايب در خريد حيوان و ذبح نيابت داشته باشد و عمدا برخلاف دستور شرع عمل كند، مطلقا [1] ضامن است و بايد غرامت بدهد. همچنين است اگر از روي اشتباه يا ندانستن مسئله بوده ولي براي عمل خود اجرت گرفته است؛ و اگر اجرت نگرفته ضمانت او معلوم نيست. ولي بالاخره براي كسيكه در حال احرام است كافي نيست و بايد دوباره قرباني كند.
(مسئله 569) بنابراحتياط واجب ذبح كننده بايد مؤمن اثنيعشري باشد؛ همچنين است در ذبح و نحر كفارات. و اگر به وسيلة غير مؤمن ذبح واقع شده بنابراحتياط واجب دوباره قرباني كند؛ هر چند در اثر ندانستن مسئله يا اشتباه اين كار انجام شده باشد.
(مسئله 570) وليّ بچه كه او را مُحرم كرده است به احرام حج تمتّع، بايد براي او از مال خودش ـ نه از مال بچه ـ قرباني كند؛ و اگر توانايي ندارد بايد به جاي آن روزه بگيرد.
(مسئله 571) بنابراحتياط در صورت امكان قرباني را سه قسمت كند: يك ثلث آن را به فقراي مؤمنين صدقه دهد، و يك ثلث آن را به مؤمنين اهدا كند، و يك ثلث آن را براي مصرف خود و اهل خود نگه دارد و كمي از آن بخورد. و ميتواند براي عمل به احتياط از فقيري و از مؤمني وكالت بگيرد و بدون تقسيم حيوان نسبت به دو ثلث آن قصد صدقه و اهدا كند. و اگر حيوان را پس از ذبح از او ربودند ضامن نيست؛ و اگر حيوان پس از ذبح در آنجا هيچ ارزش ندارد در اين صورت صدقه و اهدا لازم نيست.
روزه به جای قربانی
(مسئله 572) اگر نه قرباني دارد و نه پول آن را، واجب است ده روز روزه بگيرد: سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت به وطن.
(مسئله 573) اگر بدون مشقت ميتواند قرض بگيرد و چيزي دارد كه قرض را با فروختن آن ادا كند بايد قرض بگيرد و قرباني كند.
(مسئله 574) اگر در اشيائي كه در سفر با خود دارد چيز زايدي به اندازة پول قرباني وجود دارد بايد آن را بفروشد و قرباني كند؛ ولي لباسهاي معمولي خود را لازم نيست بفروشد.
(مسئله 575) اگر قرباني و پول آن را ندارد و چيزي هم كه بفروشد ندارد ولي ميتواند كسب كند و پول آن را تهيه نمايد، واجب نيست كسب كند؛ و لي اگر كسب كرد و پول آن را پيدا كرد واجب است قرباني كند.
(مسئله 576) سه روز از ده روز روزه بايد در ماه ذيحجّه واقع شود؛ و بنابراحتياط روز هفتم و هشتم و نهم ذيحجّه را اختيار كند؛ و اگر نشد چهاردهم و پانزدهم و شانزدهم ذيحجّه را روزه بگيرد. و جايز نيست در ايام تشريق در مني روزه بگيرد؛ بلكه روزه در ايام تشريق در مني در هر صورت حرام است. و ميتواند تا آخر ذيحجّه هر وقت بخواهد اين سه روزه را بگيرد؛ هر چند احوط اين است كه پس از ايام تشريق بلافاصله بگيرد.
(مسئله 577) سه روز روزه بايد پشت سر هم باشد و گرفتن اين سه روز روزه بگیرد در سفر مانعي ندارد. پس لازم نيست در مكه براي روزهها قصد اقامه كند؛ و اگر كاروان مهلت ماندن در مكه را نداد ميتواند آنها را در راه و يا شهر خود بگيرد.
(مسئله 578) اگر تا آخر ذيحجّه اين روزه را نگرفت ديگر روزه نتيجه ندارد و بايد يك گوسفند، خودش يا نايبش در مني ذبح كند.
(مسئله 579) پس از گرفتن سه روز روزه بايد هفت روز روزه را پس از مراجعت به وطن خود بگيرد. و جايز نيست آنها را درمكه يا در راه بگيرد؛ مگر اينكه قصد ماندن در مكه را داشته باشد كه در اين صورت پس از گذشت يك ماه يا گذشت مدتي كه براي رسيدن به وطن لازم است ميتواند در مكه بگيرد؛ و بنابراحتياط بين سه روز و هفت روز فاصله بيندازد، هر چند يك روز باشد.
(مسئله 580) بنابراحتياط هفت روز را نيز پشت سر هم بگيرد. و اگر روزهها را گرفت و بعد قدرت خريد قرباني پيدا كرد، قرباني واجب نيست؛ و اگر پس از گرفتن سه روز قدرت پيدا كرد، بنابراحتياط قرباني كند.
(مسئله 581) اگر روزه را نگرفت و از دنيا رفت، وليّ او بايد سه روز روزة واجب در حج را به جاي او بگيرد؛ ولي گرفتن هفت روز لازم نيست.
هر چند فروع و مسائل روزه در اينجا زياد است، ولي چون كمتر مورد ابتلا ميباشد لذا از تفصيل آنها صرف نظر ميكنيم.
مسائل متفرقه قربانی
(مسئله 582) كسيكه در حج اجير ديگري است ميتواند براي ذبح قرباني نايب بگيرد و نايب قرباني را به قصد جزئي براي حجي كه موكّلش آن را انجام ميدهد ذبح كند.
(مسئله 583) در شب عيد قرباني كردن براي غیرخائف (ترسان)؛ و در شبهاي بعد نيز خلاف احتياط است. پس اگر در روز عيد قرباني نكرده در روزهاي بعد قرباني كند؛ مگر اينكه خائف باشد.
(مسئله 584) كسيكه در حال احرام است پيش از تقصير يا تراشيدن سر جايز است براي ذبح يا نحر قرباني، نايب ديگري شود.
(مسئله 585) اگر چند نفر پول روي هم گذاشتند و به كسي وكالت دادند كه برود و گوسفند بخرد و براي آنان قرباني كند و او به شركت به عدد آنان گوسفند خريد و براي هر كدام يك گوسفند معين كرد و ذبح نمود، در صورتي كه همه به اينگونه معامله رضايت دادهاند كافي است؛ هر چند گوسفندها از نظر قيمت تفاوت داشته باشند.
(مسئله 586) كسيكه در اثر ندانستن مسئله گوسفند خود را براي ذبح به غير مؤمن داده است و پس از ذبح، تراشيدن سر و ساير اعمال حج را بجا آورده و از احرام خارج شده، پس از توجه بنابراحتياط واجب بايد قرباني خود را دوباره انجام دهد؛ هر چند به وسيلة نايب گرفتن باشد، و اعمال و حج او صحيح است. همچنين است اگر گمان ميكرد ذبح كننده مؤمن است و به او در ذبح نيابت داد و بعد معلوم شد مؤمن نبوده است.
(مسئله 587) سابقا گفته شد كه قرباني بايد در مني باشد و اگر در روز عيد ممكن نيست در روزهاي بعد تا آخر ذيحجّه هر چند به وسيلة نايب گرفتن انجام دهد؛ ولي اگر به هيچ گونه قدرت اين كار را ندارد، ذبح در غير مني مانعي ندارد.
(مسئله 588) اگر كسي بدون گرفتن وكالت از ديگري به گمان كافي بودن رضايت قلبي به نيابت او قرباني كرد كافي نيست؛ هر چند آن ديگري زن او يا از دوستان صميمي او باشد.
(مسئله 589) ذبح بايد با كارد آهني باشد و ذبح با غير آهن در حال غیر ضرورت جايز نيست.
(مسئله 590) اگر به كسي در خريد حيوان و ذبح آن وكالت داد و وكيل فراموش كرد يا نتوانست انجام دهد و پس از مراجعت به وطن متوجه شد، حج او صحيح است؛ ولي قرباني به عهدة او باقي است. پس اگر ممكن است، به كسي وكالت دهد در ذيحجّه همان سال در مني براي او قرباني كند؛ وگرنه بايد به كسي نيابت دهد در سال بعد در مني براي او قرباني كند.
(مسئله 591) اگر كسي به اعتقاد اينكه گوشتها تلف ميشود و قرباني تضييع مال است قرباني نكرد و ساير اعمال حج را انجام داد و از احرام خارج شد، در صورتي كه اعتقاد او از روي ندانستن حكم قطعي شرع بوده و گمان ميكرده اعمالش صحيح است، در اين صورت اعمال و حج او صحيح است و از احرام خارج شده؛ و لي قرباني بر عهدة او باقي است.
(مسئله 592) محرم ميتواند پيش از ذبحِ قرباني خود، براي ديگران ذبح كند.
(مسئله 593) قرباني را اگر از پول متعلق خمس كه خمس آن را نداده بخرد كافي نيست.
(مسئله 594) اگر براي رمي جمرة عقبه نايب گرفت و به گمان اينكه نايب رمي كرده است قرباني كرد و سر خود را تراشيد و بعد معلوم شد نايب رمي نكرده است، قرباني و سر تراشيدن او صحيح است، ولي قضاي رمي را بايد بجا آورد.
(مسئله 595) اگر قرباني را عمدا از روز عيد تأخير انداخت و در روزهاي بعد قرباني كرد، هر چند برخلاف احتياط واجب عمل كرده ولي قرباني او صحيح است؛ و تا زماني كه قرباني را انجام نداده نميتواند سر خود را بتراشد يا تقصير كند.
مستحبات قربانی در منی
(مسئله 596) در قرباني چند چيز مستحب است:
اول: شتر از گاو افضل است؛ و گاو از گوسفند افضل است؛ و ميش از بز افضل است.
دوم: خيلي فربه و چاق باشد.
سوم: شتر و گاو مادّه باشند و گوسفند نر.
چهارم: در گوسفند مستحب است قوچ چشم و گوش درشت و دهان و چشم و دست و پا سياه باشد.
پنجم: مُحرم خودش نحر و ذبح را انجام دهد؛ هر چند زن باشد. و اگر نميتواند دست خود را روي دست ذبح كننده بگذارد.
ششم: در حال نحر، شتر ايستاده باشد و دستهاي آن را تا زانو بسته باشند؛ و نحر كننده در طرف راست آن بايستد.
هفتم: در حال نحر يا ذبح اين دعا را بخواند:
وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضَ حَنِيفاً (مُسْلِماً) وَ مَا أنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، اِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي ِللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَاشَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ. أَللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ، بِسْمِ اللهِ وَ اللهُ اَكْبَرَ. أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي.[2]
_________________________
[1] ـ «مطلقا» يعني چه اجرت گرفته باشد يا نه.
[2] ـ الكافي 4/498