دعوت جهانی

    پس مسلمين نبايد طبقه خاصي را در نظر داشته باشند . اسلام براي اين آمده كه تمام جوامع بشري را يك جامعه الهي درست كنـد . در صـدر اسـلام هنگامي كه پيغمبـر اكـرم (صلی الله علیه و آله) امپراطـور روم ، ايران ، مصر ، حبشه ، شرق و غرب عالـم را به اسلام دعوت كرد ، آيا در پايگاه دولت اسلامي در سرزمين مكه و مدينه  هيچ گونه نارسايي هاي اجـتماعي و هيچ گونه  امـور خلاف اسلام مانند : شراب ، قمار يا فقر و ضعف اقتصادي پيدا نمي شد .

    آيا از تمام جهت وضـع اجتمـاعي مكـه و مديـنه تأمين بود بعد پيغمبر(صلی الله علیه و آله) شروع به دعوت جهاني نمود يا در حالي كه شكستهاي اجتمـاعي و ضعفـهاي اقتصادي در مكـه و مديـنه بسيار بـود ، پيغمبر (صلی الله علیه و آله) جهـان را دعوت به اسلام مي كـرد و وظيفة الهي مي ديد به هر نحو كه امكان پذير است ، از طريق ( تبليغ ، صلح و مسالمت ، دعوت ، پول ، استقبال از مهاجرين و تازه مسلمانها و برقرار كردن ارتباط بين مسلمين ) اسلام را معرفي كند و مسلمين نبايد خوانندة اين درس و احياء كننده اين روش باشند ؟

ندانم چرا نمي انديشيم

    متأسفانه در اثر عوامل نفوذي در صفوف مسلمين و غفلت ما از اين توطئه هاي مصيبت بار ، ناخودآگاه در بـرخوردهاي اداري و اجتماعي با كساني كه تابعـيت اعتباري بي اعـتبار را ندارند با قيافه هاي گنگ و چهره هاي گرفته برخورد مي شود اين بـرخوردهاي كـريهي كه عامل اصلي آن دشمنان اسـلام مي باشـد موجب سوء ظن طرف به مسلمين و ضربه مستقيم يا غيـر مستقيم آن به اسلام مي خورد ، چنان كه  شب و روز اين ضربات خرد كننـده را لمس مي كنيم . مثلا يك محصل و دانشجوي مسلمان علاقمند به تحصيل كه اگر تحصيل كند ممكن است در آينـده نهال  پر ثمري براي جامعة اسلامي  بار آيد و مدافع اسلام و مسلمين گردد ، در اثر عدم مدرك و عدم تابعيت ، محروم از تحصيل مي شود و بسا كه عكس العمل اين كار به لحاظ ناراحتي والدين يا ناراحتي خود محصل ، موجب مي شـود كه هرگز اقـدام به تحصيل و رفتن به مدرسه نكنـد چون با مانـع برخـورد و سكـوت اظطراري را مي پذيـرد يا با سوءظن به اسلام از كشور اسلامي خارج شده به شرق و غرب رفته ضد اسلام مي شود . ريشة اين مسئوليت به عهده كيست ؟  

    آيا اين از شبهات استعمار نيست كه يك مسلمان با قلب آكنـده از عشق به اسلام و مسلمين هنگامي وارد يك كشـور اسلامي مي شود عوض استقبال و تشـكر از اين كه يك فـرد مسلمان زيـاد شده ، مـقامات اداري مي گوينـد شناسـنامه و گذرنامة تو كجاست و بدون مدرك حق توقف در اين مملكت را نداري . چرا و به چه دليل ؟ آيا سند اعتباري بالاتر از مسلمان بودن و اطمينان مي شود ؟ !!!

    بله اگر مسلمان مورد شبهه باشد از او تحقيق گردد ، زيرا جلوي فساد از هركس كه باشد بايد گرفته شود و بر هر مسلمان  مبارزه با فساد لازم است لكن حرف ما با حفظ اين جهت بعد از تحقيق و شناخت است كه چرا و به چه دليل ؟

    آيا بين مسلمين امتياز موضوعي يا مرزي وجود دارد؟ و دهها و صدها از اين قبيل مسائل استعماري در جامعه موجود است . به ويژه در برخوردهاي اداري و اجتماعي روشن مي شود كه واقعا اين گونه عمل و انديشه ها خطرناك است ، زيرا در يك جامعة  اسلامي كه  سرمشق  براي  جوامع  ديگر است  و  بايد  هم سرمشق باشـد ، بدون ترديـد انجام يك عمل نادرست موجب دل شكستن آشنايان و جرأت بيگانگان مي شود .

    اين موارد را بايد هر فـردي و هر جامعه اي ، هم از نگاه تدين و هم از نگاه تمدن تأمل كند و براي خودش پاسخ گويد .