ضرورت معاد

       معـاد و زندگي پس از مرگ از ضروريات تمام اديـان مي باشد . حادثـة مرگ مانند حيات پديده الهي است و انسان با مرگ معدوم نمي شود بلكه انتقال پيدا مي كند به سراي ديگر كه اسمش عالم برزخ و قيامت است و در آنجا زندگي هميشگي دارد . وجود جهان ديگري پس از مرگ را پيروان تمامي اديان آسماني قبول دارند .

     دليل بر اثبات معاد قـدرت خداونـد تبارك و تعالـي مي باشد ، يعني همان گونه كه خداوند قادر متعال اين جهان زمين و آسمان ، حيوان و انسان را كه نبوده اند ، آفريده و به آنها وجود و حيات بخشيده است ، قادر است كه انسان را بعد از مرگ زنده كند و حيات اخروي به او عنايت نمايد ، چنانكه قرآن كـريم اين برهـان و نشانه هاي قدرت الـهي را در آيـات متعدد بيان نموده است : فَانْظُرْ إلَي آثَارِ رَحْمَتِ اللهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأرْضَ بَعْـدَ مَوْتِهـَآ إنَّ ذَالِكَ لَمُحْـيِ الْمَوْتَي وَ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ . [1]

     دليـل بر اثبات معاد تجـديد حيـات در اين جهان و پديده هاي طبيعي آن مي باشد . شب و روز در اين عالم موت و حيـات واقع مي گـردد ، حيـوان و انساني از دنيـا مي رود ، حيوان و انسان ديگري به دنيا آمده واجد لباس حيات مي شود  
همچنين نباتات و گياهان در فصل پاييز از بين مي روند و در فصل بهار دوباره حيات پيدا مي كنند و … انسان نيـز بعد از موت ، حياتي دارد . ادلّ دليل بر امكان شيء وقوع آن در خارج است .

    4 ـ برهان ابديـت حيات . يَآ اَيُّهَا الْاِنْسَـانُ اِنَّكَ كَادِحٌ اِلَي رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ . [2] اي انسان تو دائـم در سيـر و تلاش به سـوي پروردگارت مي باشي تا به لقـاء الله و زندگي ابـدي بپيوندي . بنابراين انسان ابدي ( بالعرض ) و فنا پذير نمي باشد .

    5  ـ دليل بر اثبات معاد ، ضرورت تصديق مخبران صادق آسماني ، انبياء و اولياء الهي مي باشد ، تمام آنان مسئله معاد و زندگي بعد از مرگ را خبر داده اند و به ضرورت عقلي تصديق مخبـر صادق واجـب است ، چون كاشف از واقعيت مي باشـد چنانكه ابوعلي سينا در شفاء به همين برهان براي اثبات معاد استدلال مي كند .

    6 ـ قانون عدل الهي . از بديهيات است كه تسويه حساب بين ظالم و مظلوم در دنيا ممكن نيست ، بنابراين به مقتضاي عدل الهي بايد عالم پس از مرگ باشد تا انتقام مظلوم از ظالم گرفته شود .

    7 ـ برهـان حكمت . آفرينـش جهان و انسـان بر اساس حكمت و غرض الهي مي باشد ، نه اينكه مخلوقات هستي صرفاً جهت پيـدا شدن و نابود شدن آفريده شده باشـند . مقتضاي حكمت خداوند است كه عالم قيامت باشد تا آثار وجود و حيات در آنجا ظهور پيدا كند .

    8 ـ معاد امري وجداني و فطري مي باشد . انسان بالفطره تمايل به زنـدگي ابـدي دارد و به همين جهت هر چيـزي كه وسيله استمرار حيات او باشـد فراهم مي سازد و هر شيئي كه مانـع ادامه حيـات او است ، از خود دفـع مي كنـد . پس بـه مقتضاي حكم وجـدان بايد محل زندگي ابدي و قيامت وجود داشته باشد ، زيرا دنيا زوال پذير و جاي زندگي ابدي نيست .

     به برهان سنخيت عمل و جزا ، بايد معاد و روز قيامت باشد تا هركسي متناسب با عمل خويش پاداش يا كيفر ببيند .

    10ـ بخش زيادي ( يك سوم ) از قرآن بعد از اثبات توحيد اَفِي اللهِ شَـكٌّ فَاطِـرِ السَّمَـاوَاتِ وَالْاَرْضِ ، [3] ضرورت قيامت و زنـدگي پس از مرگ را بيان مي كنـد ، وَ اَنَّ السَّاعَـةَ آتِيَـةٌ لَّارَيْبَ فِيهَا وَ اَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُـورِ .[4] همچنين از پيامبر و ائـمة معصومين ( عليهم الصلاة والسلام ) در لسان دهها و صدها روايت مسئله قيامت و اوضاع آن بيان شده است .[5]
______________________

[1] ـ سوره روم ، آيه 50

[2] ـ سوره انشقاق ، آيه 6

[3] ـ سوره ابراهيم ، آيه 10

[4] ـ سوره حج ، آيه 7

[5] ـ به مقدمة تفسير تحليلي قرآن كريم ( ج 1 ص 338 الي 367 ) مراجعه شود .