احکام مساقات

«مساقات» قراردادی است ميان باغدار و باغبان ، به اين ترتيب كه باغدار درختهايي را كه ميوه آن مال خود اوست يا اختيار ميوه‌هاي آن با اوست در زمان معيني براي آبياري و پرورش در اختيار باعبان قرار دهد تا پس از به دست آمدن محصول سهم مشاع معينی ـ مثلاً يک دوم يا يك سوم ـ از ميوه‌هاي آن را باغبان ببرد .

(مسئله 2390) بنا بر احتياط مساقات در درختهايي مانند بيد و چنار كه ميوه نمي‌دهند و نيز در بوته خربزه ، هندوانه ، خيار و مانند اينها صحيح نيست ؛ هر چند به عنوان مصالحه مانعي ندارد . ولي مساقات در مثل درخت حنا كه از برگ آن استفاده مي‌كنند يا درختی كه از گل آن استفاد مي‌شود اشكال ندارد ؛ همچنين در مورد زراعت (جو ، گندم و ...) .

(مسئله 2391) در صورتی كه باغ مشتمل بر انواع درختان ميوه باشد مي‌توان براي هر نوع ، سهميه‌ای خلاف سهميه نوع ديگر قرارداد كرد .

(مسئله 2392) مساقات صيغه معيني ندارد و همين كه باغدار مقصود خود را با هر واژه‌اي به طرف بفهماند يا باغ را به عنوان مساقات تحويل دهد و باغبان قبول كند كافي است .

(مسئله 2393) مزارعه و مساقات از عقود لازمه مي‌باشند و بدون اقاله طرفين و يا فسخ كسی كه حق خيار فسخ داشته باشد فسخ نمي‌شود .

(مسئله 2394) در هر موردي كه اجاره خيار بود ، در مزارعه و مساقات نيز در همان مورد با همان ضوابط خيار ثابت مي‌شود .

(مسئله 2395) اگر كشاورز و باغبان از كار كردن امتناع كند ، مالک مي‌تواند او را وادار به كار نمايد اگر برخلاف مقتضای قرار داد تخلف كند ، مالک می‌تواند قرار داد را فسخ نمايد .

(مسئله 2396) در صورتي‌كه كوتاهی كردن كشاورز موجب تلف‌شدن قسمتی از بذر شود ، ضامن مي‌باشد و اگر موجب صدمه رسيدن به زمين يا درختان بشود نيز ضامن است .

(مسئله 2397) اگر كارگزار به جهت بيماري ، مرگ ، زندان و امثال آن از ادامة كار ناتوان شود اگر مباشرت او در قرارداد شرط نشده باشد ، بايد كسي را به جاي خود اجير كند تا كار را به پايان برساند و در صورت مرگ از تركة او كسي را اجير مي‌گيرند و اگر خودداري كند مالك مي‌تواند قرارداد را فسخ كند .

(مسئله 2398) اگر كشاورز به جهت بيماري قادر به ادامه كار نباشد و قدرت مالي بر اجير گرفتن نداشته باشد ، قرارداد مزارعه يا مساقات باطل مي‌شود ، و به نسبت كاري كه انجام داده اجرت مي‌گيرد .

(مسئله 2399) اگر در قرارداد شرط شده باشد كه شخصاً كار را انجام دهد و از ادامه كار ناتوان شود قرارداد باطل مي‌شود و مقدار كاری كه انجام داده از اجرت به او پرداخته مي‌شود .

(مسئله 2400) در صورت ناتوانی كشاورز از ادامه كار كسي پيدا نشود كه كار او را انجام دهد و كلاً محصول از بين رفت سهمی برای او نمي‌رسد ، بنا بر احتياط در ميان مالک و كشاورز و يا ورثه او مصالحه شود .

(مسئله 2401) مالک و كسي‌كه تربيت و آبياری درختها را به عهده مي‌گيرد بايد مكلف ، عاقل و داراي اختيار باشند و علاوه بر اين مالک بايد سفيه نباشد ـ يعني مال خود را در كارهای بيهوده مصرف نكند ـ مگر اين‌كه وليّ او اجازه دهد؛ و نيز مالک نبايد توسط حاكم شرع از تصرف در اموال خود منع شده باشد . همچنين است عامل اگر بخواهد از مال خود مصرف كند .

(مسئله 2402) مدت مساقات بايد معلوم باشد ؛ و اگر اولِ آن را معين كنند و آخر آن را زماني قرار دهند كه ميوه آن سال به دست مي‌آيد ، در صورتي كه به حسب عادت وقت آن معلوم باشد صحيح است .

(مسئله 2403) در مساقات بايد سهم هركدام به صورت مشاع ـ از قبيل نصف يا ثلث و مانند اينها ـ باشد ؛ و اگر قرار بگذارند كه مثلاً صد كيلو از ميوه‌ها مال مالک و بقيه از آن كسي باشد كه كار مي‌كند معامله باطل است .

(مسئله 2404) اگر شرط كنند كه تمام حاصل برای مالک باشد مساقات باطل است ،  و ميوه‌ها از آنِ مالک مي‌باشد و كسي كه كار مي‌كند نمي‌تواند مطالبة اجرت نمايد ؛ ولي اگر بطلان مساقات از جهت ديگر باشد ، مالک بايد مزد آبياري و كارهاي ديگر را به مقدار متعارف به كسي كه درختها را تربيت كرده بپردازد ؛ اما اگر سهمی كه به او مي‌رسيد كمتر از مزد متعارف باشد بنا بر احتياط در مقدار زايد با يكديگر مصالحه نمايند .

(مسئله 2405) در قرارداد مساقات مباشرت باغبان شرط نيست ؛ بلكه باغبان مي‌تواند براي كارهايي كه بايد انجام دهد كارگر بگيرد و يا اين‌كه كسي به طور مجاني به وی كمک نمايد .

(مسئله 2406) قرارداد مساقات را بايد پيش از نمايان شدن ميوه منعقد كرد ؛ و اگر پس از آن و پيش از رسيدن ميوه باشد در صورتي صحيح است كه كاري مانند آبياري كه براي پرورش درخت و رشد ميوه‌ها لازم است باقي مانده باشد . در غير اين صورت مساقات اشكال دارد ؛ اگر چه احتياج به كاری مانند چيدن ميوه و نگهداری آن داشته باشد .

(مسئله 2407) قرارداد مساقات براي نهالهايی كه مدتها طول مي‌كشد تا ميوه دهد در صورتی كه مدت قرارداد را به مقداری طولاني كنند كه طی آن درخت ميوه دهد صحيح است .

(مسئله 2408) درختی كه از آب باران يا رطوبت زمين استفاده مي‌كند و به آبياري احتياج ندارد ، اگر به كارهاي ديگر مانند بيل زدن و كود دادن محتاج باشد معاملة مساقات در آن صحيح است ؛ ولی اگر آن كارها در زياد شدن يا خوب شدن ميوه اثري نداشته باشد معامله مساقات اشكال دارد .

(مسئله 2409) مساقات عقد لازم است ؛ پس آن را نمي‌توان به‌هم زد مگر با رضايت دو طرف . همچنين اگر در ضمن قرارداد شرط كنند كه هر دو يا يكي از آنان حق به‌هم زدن معامله را داشته باشند مطابق قراري كه گذاشته‌اند به‌هم زدن معامله اشكال ندارد ؛ بلكه اگر در قرارداد مساقات چيزي را شرط كنند و عملي نشود و اجبار كسي‌كه عليه او شرط شده ممكن نباشد ، كسي‌كه به نفع او شرط شده مي‌تواند معامله را به‌هم بزند .

(مسئله 2410) اگر مالک بميرد قرارداد مساقات به‌هم نمي‌خورد و وارثان جانشين وی خواهند شد ؛ و اگر باغبان بميرد مسئله دو صورت دارد:

چنانچه در متن قرارداد مباشرت شخص باغبان شرط نشده باشد ؛ قرارداد به‌هم نمي‌خورد و وارثان وي جانشين اويند و در صورتي كه وارثان خودشان عمل را انجام ندهند و اجير هم نگيرند و اجبار آنها هم ممكن نباشد ، حاكم شرع از مال ميت اجير مي‌گيرد و حاصل را ميان ورثه ميت و مالک تقسيم مي‌كند .

چنانچه در ضمن عقد شرط كرده باشند كه خود او درختها را تربيت كند ، مالک مي‌تواند قرارداد را به‌هم بزند و دستمزد باغبان را برابر عرف بپردازد يا رضايت دهد وارثان او يا كسي‌كه آنها اجيرش مي‌كنند درختها را تربيت نمايد .

(مسئله 2411) از هنگامي‌كه محصول نمايان مي‌شود باغبان مالک سهمية خود مي‌گردد ؛ بنابراين چناچه بعد از آن و قبل از تقسيم بميرد ـ حتي اگر مساقات به دليل شرط مباشرت خود عامل باطل شود ـ سهم وي به وارثش منتقل مي‌شود .

(مسئله 2412) كارهايي نظير احداث راه آب ، ديواركشي و نصب موتور كه معمولاً در هر سال تكرار نمي‌شود ـ در صورتي كه در قرارداد شرط نشده باشد ـ به عهده مالک باغ مي‌باشد و كارهايي نظير اصلاح درختان ، كندن علفهاي هرزه و آبياري كه طبق معمول هر سال تكرار مي‌شود ـ در صورتي‌كه در قرارداد شرط نشده باشد ـ به عهدة باغبان مي‌باشد .

(مسئله 2413) اگر زميني را به ديگري واگذار كند كه در آن درخت بكارد و آنچه عمل مي‌آيد مال هر دو باشد بنا بر مشهور معامله باطل است ، و اين معامله را «مغارسه» مي‌نامند ؛ پس اگر درختها مال صاحب زمين بوده بعد از كاشت و تربيت هم از آن اوست ، و كسي‌كه آنها را تربيت كرده است اگر به امر مالک آنها را تربيت كرده باشد مالک بايد مزد او را بدهد ؛ همچنين است اگر به گمان صحيح بودن معامله آنها را تربيت كرده باشد . و اگر درختها مال كسی بوده كه آنها را كاشته و تربيت كرده است بعد از تربيت هم مال اوست و مي‌تواند آنها را بكند ؛ ولي بايد گودالهايی را كه به واسطة كندن درختها پيدا شده پر نمايد ، و اجاره زمين را از روزي كه درختها را كاشته به صاحب زمين بدهد . همچنين ماكل هم مي‌تواند او را مجبور نمايد كه درختها را بكند ؛ و اگر مالک درختها را بكند و به واسطة كندن او عيبي در آنها پيدا شود بنا بر احتياط بايد تفاوت قيمت آن را به صاحب درختها بدهد ، و نمي‌تواند او را مجبور نمايد كه با اجاره يا بدون اجاره درختها را در زمين باقی بگذارد .