صورت حجّ افراد و حجّ قِران

(مسئله 144) حج افراد عملي است مستقل و جدا از عمره و بر كسي واجب مي‌شود كه اهل مكه يا اطراف آن تا كمتر از شانزده فرسخ باشد. همچنين است بركسي‌كه وقت او از عمرة تمتّع تنگ شده، و بر زن حائض و نفساء كه نمي‌توانند عمره و حج تمتّع را انجام دهند؛ چنانكه در «مسئله 142» گذشت. و واجب است بر كسي‌كه مي‌تواند و استطاعت آن را دارد، علاوه بر حج افراد و يا قران يک عمره مفرده نيز بجا آورد.

(مسئله 145) حج افراد در صورت و اعمال مانند حج تمتّع است؛ فقط چند فرق دارد:

اول: حج افراد از عمره جداست و شرط نيست هر دو در يك سال و متصل به يكديگر انجام شوند؛ ولي حج تمتّع بعد از عمره تمتّع و متصل به آن مي‌باشد و در حقيقت حكم يك عمل را دارند.

دوم: در حج افراد قرباني واجب نيست؛ ولي در حج تمتّع قرباني واجب و جزو آن مي‌باشد.

سوم: در حج افراد و همچنين در حج قران جايز است در حال اختيار طواف حج و سعي را بروقوف به عرفات مقدم بدارند؛ ولي در حج تمتّع مقدم داشتن آنها محل اشكال است، مگر اينكه مضطر و ناچار باشند؛ مانند زني‌كه مي‌ترسد بعدا حائض شود و نتواند طواف كند، يا مريض يا پيرمردي كه مي‌ترسد بعدا نتواند طواف يا سعي را انجام دهد، و همچنين كسي‌كه به جهتي از جهات مي‌ترسد بعدا وارد مكه شود؛ پس اين اشخاص طواف و سعي را بروقوف به عرفات مقدم مي‌دارند. و بنابراحتياط واجب در هيچ كدام از اقسام حج طواف نساء را جلوتر بجا نياورند؛ مگر اينكه اضطرار قطعي ايجاب كند كه آن را مقدم بدارند. و هر جا طواف را پيش از وقوف به عرفات انجام دادند بنابراحتياط پس از نماز طواف «لبّيک» را تجديد نمايند.

چهارم: محل احرام براي حج افراد يا حج قران يكي از ميقاتهاست به تفصيلي كه مي‌آيد؛ ولي محل احرام براي حج تمتّع مكة معظّمه است.

پنجم: بنابراحتياط در حج افراد و قران، عمره بعد از حج واقع مي‌شود؛ ولي در حج تمتّع، عمره بايد پيش از حج و متصل به آن واقع شود.

ششم: در حج افراد و قران بجاآوردن طواف مستحب پس از احرام مانعي ندارد؛ ولي در حج تمتّع احتياط در ترک است. و هر جا طواف مستحب را بجاآوردند بنابراحتياط پس از آن لبّيك را تجديد نمايند.

(مسئله146) حج قران كه آن هم مثل حج افراد وظيفه اهل مكه و اطراف آن تا كمتر از شانزده فرسخ مي‌باشد، در صورت و اعمال مانند حج افراد است، فقط در حج قران بايد در حال احرام و پس از آن قرباني همراه و مقارن باشد تا در مِني ذبح شود؛ ولي در حج افراد قرباني واجب نيست. و در حج قران احرام ممكن است با لبّيك گفتن محقق شود و ممكن است با إشعار يا تقليد قرباني محقق شود، ولي بنابراحتياط واجب در اين صورت نيز لبّيك گفته شود. و اِشعار مخصوص به شتر است؛ و تقليد در همة قربانيها جاري است. و در شتر جمع بين اِشعار و تقليد مستحب است.

و «اِشعار» عبارت است از اينكه كوهان شتر از طرف راست مجروح گردد و به خون آغشته شود؛ و «تقليد» اين است كه حاجی نعلين [1] (يا كفش) كهنه‌ای را كه در آن نماز خوانده به گردن حيوان آويزان كند.

و چون وظيفه مردم شهرهاي دور معمولا حج تمتّع است از توضيح بيشتر نسبت به خصوصيات حج افراد و حج قران صرف نظر می‌شود.

_________________________

[1] ـ نماز خواندن با نعلين عربي يا هر كفش ديگر اگر هنگام سجده نوک انگشتهای پا روی زمين قرار گيرد صحيح است.