احکام وضو

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا... .[1]

(مسئله287) «وضو» شستشوي مخصوصي است كه انسان به دستور خداي متعال پيش از نماز براي تطهير اعضاي خاص بدن و جان و دل و تقرب به خداوند متعال انجام مي‌دهد ؛ و خود را با اين شستن ظاهري آماده زدودن آلودگيهاي روحي و قلبي مي‌كند .

از اين رو انسان هر چه به هنگام وضو توجه و حضور قلب بيشتري داشته باشد ، نشاط و حضور معنوي بهتري در نماز خواهد داشت ، اما بايد دانست كه فلسفه وضو را نمي‌توان به اين امور محدود كرد يا به اموري چون شستن و رعايت بهداشت منحصر نمود ، و آنچه در وضو لازم و اساسي است به قصد تعبد و بندگي و اطاعت در برابر ذات يگانه خداوند سبحان مي‌باشد و تقرب الي الله .

(مسئله288) در وضو شستن صورت و دستها و مسح كردن جلو سر و روي پاها به ترتيبي كه گفته مي‌شود واجب است ؛ و به جز واجباتي كه در وضو وجود دارد آداب و دعاهايي نيز وارد شده كه مستحب است هنگام وضو به آنها توجه شود .

(مسئله289) وضو را به دو صورت مي‌توان انجام داد: ترتيبي و ارتماسي .

«وضوی ترتيبی» آن است كه آب روي هر يك از اعضاي وضو بريزد و از بالا به پايين به ترتيب آنها را شستشو دهد ، ولي در «وضوی ارتماسی» هر عضو به ترتيب و با فرو بردن زير آب شستشو مي‌شود .

     آداب و ترتيب وضو

(مسئله290) كسي كه قصد وضو گرفتن دارد مستحب است وقتي نگاهش به آب مي‌افتد اين دعا را بخواند: بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَالْحَمدُللهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُورًا وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِسًا. يعني با نام خدا و كمك از او وضو مي‌گيرم ، همه حمد و سپاس از آن خدايي است كه آب را پاكيزه قرار داده است .

و چون دست به آب مي‌زند بگويد: بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ ، أللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَاجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرينَ .يعني با نام خدا و كمك از او آغاز مي‌كنم ، خدايا مرا از توبه كنندگان و پاك شوندگان قرار بده .

(مسئله291) پس از آنكه دستها را از آلودگي تميز نمود مستحب است آب در دهان نموده و بيرون بريزد و هنگام انجام اين عمل كه به آن «مضمضه» مي‌گويند ، بگويد: أللَّهُمَّ لَقِّنِي حُجَّتي يَومَ ألْقَاكَ وَ أطْلِقْ لِسَاني بَذِكْراک.يعني خدايا روزي كه با تو ديدار مي‌كنم دليلم را به من تلقين كن و زبانم را به ياد خود بگشا .

همچنين مستحب است آب در بيني كرده و بيرون بريزد و هنگام انجام اين كار كه به آن «استنشاق» مي‌گويند بگويد: أللَّهُمَّ لا تُحَرِّمْ عَلَيَّ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَشُمُّ رِيحَهَا وَ رُوحِهَا وَ طِيبَها.يعني خدايا بوي بهشت را بر من حرام نگردان و از كساني قرارم ده كه نسيم و عطر بهشت را مي‌بويند .

   شستن صورت

(مسئله292) براي شستن صورت بايد مشت آب را به قصد شستن صورت از آب پر نموده ، به بالاي پيشاني جايي كه موي سر مي‌رويد بريزد و دست را همراه آب از بالا به پايين بكشد ، و مستحب است هنگام شستن صورت بگويد: أللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهِي يَوْمَ تَسْوَدُّ فِيهِ الْوُجُوه ، وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهِي يَوْمَ تَبْيَضُّ فِيهِ الْوُجُوه .يعني خدايا رويم را در آن روز كه چهره‌ها سياه است سپيد گردان ، و در آن روز كه چهره‌ها سپيد است رويم را سياه مگردان .

(مسئله293) هنگام شستن صورت واجب است در ازاي آن را از رستنگاه مو تا چانه و پهناي آن را به اندازه‌اي كه ميان انگشت مياني و شصت قرار مي‌گيرد ، از بالا به پايين شستشو دهد ، و اگر مختصري از اين مقدار را نشويد وضو باطل است . و براي آن‌كه يقين پيدا كند اين مقدار را شسته بايد كمي از اطراف آن را هم بشويد .

(مسئله294) شستن داخل بيني و قسمتي از لبها و چشمها كه هنگام بستن ديده نمي‌شوند واجب نيست ، ولي براي آن‌كه يقين كند تمام آنچه واجب بوده شسته شده ، بايد مقداري از آنها را هم بشويد .

(مسئله295) كسي كه دستهايش كوچكتر و يا چهره‌اش بزرگتر از معمول باشد ، يا موهاي سر او در بخشي از پيشاني او روييده و يا بخشي از جلو سر او مو نداشته باشد ، بايد به اندازه‌اي كه افراد متعارف چهره خود را شستشو مي‌دهند صورت خود را بشويد .

(مسئله296) كسي كه دستها و صورتش هر دو از اندازه متعارف كوچكتر و يا بزرگتر باشد ، ولي خود آنها با يكديگر متناسب باشند ، بايد هر اندازه از صورتش را كه ميان دو انگشت مياني و شصت قرار مي‌گيرد بشويد .

(مسئله297) رساندن‌آب وضو به زير موهاي صورت و شستن پوست صورت واجب نيست ، مگر آن‌كه پوست صورت از زير موها نمايان باشد ، و اگر شك كند كه پوست صورت از لاي موها پيداست يا نه ، بنا بر احتياط واجب بايد آب را به پوست هم برساند .

(مسئله298) اگر احتمال دهد چرك يا چيز ديگري در ابروها و گوشه‌هاي چشم و لب او هست كه نمي‌گذارد آب به آنها برسد ، چنانچه احتمال او در نظر مردم عقلائي و به‌جا باشد ، بايد پيش از وضو بررسي كند كه اگر هست برطرف نمايد .

(مسئله299) در وضو مي‌تواند صورت را با دست راست يا چپ و يا هر دو دست شستشو دهد ، بلكه اگر آب را از بالا به پايين به همه مقدار واجب برساند ، لازم نيست دست بكشد .

   شستن دستها

(مسئله300) پس از شستن صورت بايد نخست دست راست و سپس دست چپ را از آرنج تا سر انگشتان بشويد و براي آن‌كه يقين كند آب وضو به تمام اين مقدار رسيده بايد كمي بالاتر از آرنج را هم بشويد .

(مسئله301) ايد دستها را مانند صورت از بالا به پايين بشويد و اگر از پايين به بالا بشويد وضو باطل است .

(مسئله302) اگر هنگام شستن صورت يا دستها از روي اشتباه دستش از پايين به بالا رود ، در صورتي كه صدق شستن از بالا به پايين محفوظ باشد وضو صحيح است ، همچنين اگر هنگام وضو يا مسح سر ، دست به طوري قرار بگيرد كه آب وضو به طرف آرنج سرازير شود اشكال ندارد ، به شرطي كه شستن از بالا به پايين صدق كند .

(مسئله303) مستحب است هنگام شستن دست راست بگويد: اللَّهُمَّ أعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي وَ الْخُلْدَ فِي الْجِنَانِ بِيَسَارِي وَ حَاسِبْنِي حِسَاباً يَسِيراً. يعني: خدايا نامه كردارم را به دست راستم بده و جاوداني در بهشت را به دست چپم و حساب مرا آسان فرما .

و هنگام شستن دست چپ بگويد: أللَّهُمَّ لاتُعْطِنِي كِتَابِي بِشِمَالِي وَ لا مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِي وَ لا تَجْعَلْهَا مَغْلُولُةً إلَي عُنُقِي وَ أعُوذُ بِک مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّيرانِ. يعني: خدايا نامه كردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده و آن را به گردنم مبند ، و من از آتش سوزان جهنم به تو پناه مي برم .

(مسئله304) شستن دستها تا مچ پيش از شستن صورت واجب نيست ، مگر اين‌كه دستها نجس باشند و اين شستن جزو وضو به شمار نمي‌آيد . پس كسي كه پيش از شستن صورت دستهاي خود را تا مچ شسته باشد ، هنگام وضو بايد دستها را تا سر انگشتها بشويد ؛ و اگر تنها از آرنج تا مچ را بشويد وضويش باطل است .

(مسئله305) هنگام شستن صورت و دستها بايد توجه شود چنانچه چيزي مانند چسب ، رنگ ،گچ و چربي زيادي كه مانع رسيدن آب وضو به پوست بدن مي‌شود به صورت يا دستها چسبيده باشد برطرف نموده و آب وضو را به پوست دست و صورت برساند .

(مسئله306) در وضو شستن صورت و دستها در مرتبه اول واجب ،  مرتبه دوم جايزو بيش از آن حرام است ؛ و ملاك در هر بار شستن اين است كه اگر يك مشت آب به قصد وضو بريزد و دست بكشد و با آن يقين كند تمام عضو شسته شده يك مرتبه حساب مي‌شود ، خواه يك مرتبه را قصد كرده باشد يا نه .

(مسئله307) اگر دست را تر كند و به صورت و دستها بكشد ، چنانچه تري دست به قدري باشد كه به واسطه كشيدن دست آب كمي بر آنها جاري شود و شستن صدق كند كافي است .

   مسح سر و پا

(مسئله308) پس از شستن هر دو دست بايد بر يك قسمت از چهار قسمت سر كه برابر پيشاني است با تري آب وضو كه در كف دست مانده دست بكشد ، و بنا بر احتياط واجب با دست راست  و از بالا به پايين و با سه انگشت جلوي سر را مسح نمايد . و لازم نيست همه قسمت جلوي سر را مسح نمايد ؛ بلكه هر قسمت از آن را مسح كند كافي است گرچه صدق مسمي مسح نيز مجزي مي‌باشد.

(مسئله309) كسي كه موي سرش به اندازه‌اي بلند است كه اگر شانه كند به صورت يا جاي ديگر سرش مي‌رسد ، هنگام مسح بايد با باز نمودن فرق ، پوست جلوي سر يا به هر ترتيب ديگر بيخ موها را مسح كند ؛ و اگر موهايش به اين اندازه بلند نيست ، كافي است روي موها را مسح نمايد.

(مسئله310) مستحب است هنگام مسح سر بگويد: أللَّهُمَّ غَشِّنِي بِرَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ عَفْوِك. يعني:  خدايا مرا با رحمت و بركتها و بخشايش خود بپوشاند .

(مسئله311) پس از مسح سر با تري آب وضو كه در كف دست باقي مانده روي پاها را از سر انگشت تا برآمدگي روي پا مسح نمايد ، و احتياط اين‌كه تا مفصل مسح شود و پهناي مسح پا به هر اندازه باشد كافي است بهتر اين‌كه با سه انگشت مسح نمايد و بهتر از آن مسح با تمام كف دست است . و لازم نيست مسح بر شست پا باشد ، بلكه اگر انگشتهاي ديگر هم مسح شود كافي است ، ولي بايد بر روي بلندي پا ختم شود .

(مسئله312) احتياط واجب آن است كه در مسح پاها دست را بر سر انگشتها بگذارد و بعد به روي پا بكشد ، نه آنكه تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد .

(مسئله313) مستحب است هنگام مسح پاها بگويد:أللَّهُمَّ ثَبِّتْنِي عَلَي الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْيِي فِيمَا يُرْضِيكَ عَنِّي ، يَا ذَالْجَلَالِ وَ الْإكْرَام. يعني خدايا آن روز كه گامها بر صراط مي‌لغزد گام مرا ثابت و استوار بدار ، و كوششم را در آنچه از من خرسند مي‌شوي قرار ده ؛ اي دارنده شكوه و بزرگواري .

(مسئله314) هنگام مسح بايد جاي‌مسح خشك باشد ، و اگر به اندازه‌اي تر باشد كه تري دست به آن اثر نكند مسح باطل است ؛ و لي اگر تري به اندازه‌اي كم باشد كه رطوبتي را كه بعد از مسح در آن ديده مي‌شود، بگويند فقط از تري كف دست است اشكال ندارد .

(مسئله315) اگر آب مسح سر به آب صورت متصل شود وضو باطل نمي‌شود ، ولي مسح پا نبايد با رطوبت گرفته شده از آب صورت باشد . همچنين اگر هنگام شستن صورت مقداري از موها هم خيس شود و موقع مسح سر رطوبت آن با رطوبت مسح مخلوط شود ، وضو باطل نمي‌شود ، ولي مسح پا نبايد با آن رطوبت انجام شود .

(مسئله316) هنگام مسح بايد سر و پا را ثابت نگاه داشته دست را روي آن بكشد و اگر دست را نگاه داشته و سر يا پا را به آن بكشد ، صحيح بودن مسح محل اشكال است ، ولي اگر موقعي كه دست را مي‌كشد سر يا پا مختصر حركتي كند اشكال ندارد .

(مسئله317) اگر براي همه مسحها و يا بعضي از آنها رطوبتي در كف دست نمانده ، نمي‌توان كف دست را با آب ديگر تر كرد ، بلكه بايد از اعضاي ديگر وضو رطوبت بگيرد و با آن مسح نمايد ، و احتياط اين است كه از رطوبت ريش ، و اگر نشد از رطوبت ابروها و پلكها بگيرد ، و اگر رطوبت كف دست تنها به اندازه مسح سر باشد ، بنا بر احتياط واجب سر را با همان رطوبت مسح كند و براي مسح پاها از اعضاي ديگر وضو رطوبت بگيرد .

(مسئله318) اگر همة جلوي سر و يا روي پا نجس است و نمي‌توان آن‌را آب كشيد بايد تيمم نمايد و احتياطا وضو هم بگيرد و مسح جبيره‌اي انجام دهد ، يعني پارچه پاك و خشكي روي آن ببندد و روي پارچه را مسح نمايد .

(مسئله319) مسح كردن از روي جوراب و كفش باطل است ، ولي اگر به واسطه سرماي شديد يا ترس از دزد و درنده و يا تقيه و مانند اينها نتواند كفش يا جوراب را بيرون آورد مسح كردن بر آنها اشكال ندارد ، و اگر روي كفش نجس باشد ، بايد چيز پاكي بر آن ببندد و بر آن چيز مسح كند ، و احتياط واجب در اين صورت تيمم هم بنمايد .

(مسئله320) در تقيه ترس بر جان خويش ، ترس بر جان ديگران ، حسن معاشرت و جلب محبت مخالفان براي مصون ماندن از شر آنها ولو در دراز مدت كافي است .

(مسئله321) در جايي كه طرف انسان را مي‌شناسد از مذهب او آگاهند و نياز به تقيه احساس نمي‌شود تقيه جايز نيست ، بلكه حرام است . زيرا در اين موارد نوعي چاپلوسي و اهانت به مذهب حقه مي‌باشد .

(مسئله322) اگر پس از مسح شك كند كه صحيح انجام داده يا نه ، مي‌تواند جاي مسح را خشك كرده و دوباره مسح نمايد .

     وضوي ارتماسی

(مسئله323) «وضوي ارتماسي» آن است كه انسان صورت و دستها را به قصد وضو در آب فرو برد ، يا آنها را در آب فرو برده به قصد وضو از آب بيرون آورد . و اگر موقعي كه دستها را در آب فرو مي‌برد نيت وضو كند و تا وقتي كه آنها را از آب بيرون مي‌آورد و ريزش آب تمام مي‌شود به قصد وضو باشد ، وضوي او صحيح است . و نيز اگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضو كند و تا وقتي كه ريزش آب تمام مي‌شود به قصد وضو باشد ، وضوي او صحيح مي‌باشد .

(مسئله324) در وضوي ارتماسي هم بايد صورت و دستها را از بالا به پايين شست ؛ پس اگر هنگام فرو بردن در آب قصد وضو كند ، بايد صورت را از سمت پيشاني و دستها را از سوي آرنج در آب فرو برد ؛ و اگر هنگام بيرون آوردن از آب قصد وضو كند ، بايد صورت را از سمت پيشاني و دستها را از سوي آرنج از آب بيرون آورد .

(مسئله325) اگر وضوي بعضي از اعضاء را ارتماسي و وضوي بعضي را به صورت ترتيبي انجام دهد اشكال ندارد .

(مسئله326) آنچه از آداب و مستحبات كه در وضوي ترتيبي گفته شد در وضوي ارتماسي هم جاري مي‌شود .

     شرايط وضو

 صحت وضو 13 شرط دارد:

شرط اول و دوم: آب وضو بايد پاك و با آب مطلق باشد .  

(مسئله327) وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است ، اگر چه انسان نجس بودن يا مضاف بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد . و اگر با آن وضو نماز خوانده باشد بايد دوباره نماز خود را با وضوي صحيح به جا آورد .

(مسئله328) اگر غير از آب گل آلود مضاف آب ديگري براي وضو ندارد ، چنانچه وقت نماز تنگ باشد بايد تيمم نمايد ، و اگر وقت دارد بنا بر احتياط واجب صبر كند تا آب صاف شود و يا آب مطلق پيدا گردد ، آنگاه وضو بگيرد و نماز بخواند .

شرط سوم: آب وضو و فضايي كه در آن وضو مي‌گيرد بايد مباح باشد .

(مسئله329) وضو با آب غصبي و آبي كه معلوم نيست صاحب آن راضي است يا نه حرام و باطل مي‌باشد ، ولي اگر سابقا راضي بوده و انسان نداند از رضايتش برگشته يا نه ، وضو صحيح مي‌باشد .

(مسئله330) اگر آب وضو از صورت و دستها در جاي غصبي بريزد ، بنا بر احتياط واجب وضوي او باطل مي‌شود .

(مسئله331) وضو گرفتن از وضوخانه‌ي مدرسه‌ها ، مسافرخانه‌ها و پاساژهايي كه انسان نمي‌داند آن را براي همه مردم ساخته‌اند و يا براي محصلان همان مدرسه ، و ساكنان آن مسافرخانه و پاساژ ، اگر معمولا مردم از آن موارد وضو مي‌گيرند و از اين راه وثوق و اطمينان پيدا مي‌شود كه جنبه عمومي دارد اشكال ندارد .

(مسئله332) وضو گرفتن از وضوخانه‌ي مسجدي كه قصد نماز خواندن درآن را ندارد در صورتي بي‌اشكال است كه وضوخانه وقف عمومي شده باشد ، و اگر از وضو گرفتن مردم وثوق به وقف عمومي پيدا شود كافي است .

(مسئله333) وضو گرفتن از جويها و نهرها گرچه انسان نداند صاحبان آنها راضي هستند يا نه ، اشكال ندارد . ولي اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهي كرده باشند بنا بر احتياط واجب با آن آب وضو نگيرد .

(مسئله334) اگر در صحن حرم يكي از امامان(ع) يا ساير بزرگان كه در گذشته قبرستان بوده است حوض يا وضوخانه‌اي بسازند ، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براي خصوص قبرستان وقف كرده‌اند وضو گرفتن در آنجا اشكال ندارد .

شرط چهارم و پنجم: ظرفي كه آب وضو در آن است بايد مباح باشد و نيز از طلا و نقره نباشد .

(مسئله335) اگر غير از آبي كه در ظرف غصبي و يا طلا و نقره است آب ديگري ندارد بايد تيمم كند ، و چنانچه وضو بگيرد ، اگر ارتماسي باشد باطل است ، و اگر به قصد وضو با ظرف بر بدن خود بريزد يا غرفه غرفه بردارد و وضو بگيرد معصيت كرده ولي صحت وضو بعيد نمي‌باشد ، هر چند احوط اين است كه يك تيمم اضافه كند و اگر آب ديگري داشته باشد و در ظرف غصبي يا طلا و نقره وضوي ارتماسي بگيرد معصيت كرده و وضويش هم باطل است و در غير اين صورت معصيت كرده ، ولي وضوي او صحيح مي‌باشد .

(مسئله336) اگر در حوضي كه مثلا يك آجر يا يك سنگ آن غصبي است وضو بگيرد صحيح است ، ولي اگر وضوي او تصرف در غصب حساب شود گناهكار است .

(مسئله337) و اگر فراموش كند آب غصبي است و با آن وضو بگيرد ، صحيح است گرچه خودش آب را غصب كرده باشد .

(مسئله338) با لباس غصبي در صورتي كه وضو گرفتن تصرف در او به شمار آيد وضو نگيرد .

(مسئله339) با آبي كه اگر آن را براي وضو مصرف كند ضرر و زياني به جان خود يا انسان ديگر و حتي حيواني كه حفظ آن لازم است ، وارد مي‌شود وضو نگيرد .

(مسئله340) اگر هنگام وضو گرفتن از نياز خود به اين آب و حرمت مصرف كردن آن در وضو غفلت بورزد و با قصد قربت وضو بگيرد وضويش صحيح است .

شرط ششم: بنا بر احتياط واجب بايد اعضاي وضو هنگام شستن و مسح كشيدن پاك باشد .

(مسئله341) اگر پيش از تمام شدن وضو و يا پس از آن عضوي را كه شسته يا مسح كرده نجس شود ، وضو صحيح است . و نيز غير از اعضاي وضو جاي ديگري از بدن نجس باشد وضو صحيح مي‌باشد ، ولي اگر مخرج ادرار يا مدفوع را تطهير نكرده احتياط مستحب آن است كه نخست آن را آب بكشد و پس از آن وضو بگيرد .

(مسئله342) اگر يكي از اعضاي وضو نجس بوده و پس از وضو شك كند كه آيا پيش از وضو آن را آب كشيده يا نه ، چنانچه مي‌داند هنگام وضو توجه داشته و يا شك دارد كه توجه داشته يا نه ، وضو صحيح است ، ولي چنانچه كه هنگام وضو ملتفت به پاك بودن يا نجس بودن آنجا نبوده بنا بر احتياط واجب وضو باطل است و در هر صورت بايد جايي را كه نجس بوده آب بكشد .

(مسئله343) اگر در صورت يا دستها بريدگي يا زخمي است كه خون آن بند نمي‌آيد و آب براي آن ضرر ندارد ، بايد در آب كر يا جاري فرو برد و قدري فشار دهد كه خون بند بيايد ، سپس به دستوري كه گفته شد وضوي ارتماسي بگيرد .

(مسئله344) اگر بعد از وضو گرفتن ، نجاست و خوني در اعضاي وضو ديده شود شك كند كه قبل از وضو گرفتن يا هنگام وضو گرفتن بوده و يا بعد از وضو خون رسيده است ، وضوي او صحيح است .

شرط هفتم: وقت كافي براي وضو و نماز داشته باشد .

(مسئله345) اگر وقت به اندازه‌اي تنگ شده كه اگر وضو بگيرد تمام نماز يا مقداري از آن در خارج از وقت خوانده مي‌شود بايد تيمم كند ، ولي اگر وضو و تيمم يك اندازه وقت ببرد بايد وضو بگيرد .

(مسئله346) كسي كه در تنگي وقت نماز بايد تيمم كند اگر براي خواندن آن نماز وضو بگيرد ، صحت آن محل اشكال است ، ولي اگر به قصد قربت يا براي كار مستحبي مثل خواندن قرآن وضو بگيرد صحيح است ، گرچه در هر صورت معصيت كرده است .

شرط هشتم: قصد قربت

(مسئله347) يعني براي انجام فرمان خداي متعال وضو بگيرد ، و اگر براي خنك شدن يا خودنمايي يا به انگيزه‌اي غير از اطاعت فرمان خدا به داعي سمعه و ريا وضو بگيرد باطل است .

 (مسئله348) در وضو نيت شرط است ، اما لازم نيست نيت وضو را به زبان بگويد يا از قلب خود بگذراند و قصد اجمالي كافي است ، ولي بايد در تمام وضو متوجه باشد كه وضو مي‌گيرد ، به طوري كه اگر از او بپرسند چه مي‌كني؟ بگويد: وضو مي‌گيرم .

شرط نهم: ترتيب

(مسئله349) كارهاي وضو را به ترتيبي كه گفته شد انجام دهد ، يعني اول صورت بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن سر و سپس پاها را مسح نمايد و بايد پاي چپ را پيش از پاي راست مسح نكند ، بلكه بنا بر احتياط واجب پاي راست را پيش از پاي چپ مسح نمايد ، و اگر به اين ترتيب وضو نگيرد باطل است .

شرط دهم: موالات . يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد .

(مسئله350) اگر بين كارهاي وضو به قدري جدايي افتد كه وقتي مي‌خواهد عضوي را بشويد يا مسح كند رطوبت اعضايي كه پيش از آن شسته يا مسح كرده خشك شده باشد وضو باطل است . و اگر فقط رطوبت عضوي جلوتر از محلي است كه مي‌خواهد بشويد يا مسح كند خشك شده باشد مثلا موقعي كه مي‌خواهد دست چپ را بشويد رطوبت دست راست خشك شده باشد و صورت تر باشد وضو صحيح است ، ولي احتياط مستحب آن است كه دوباره وضو بگيرد .

(مسئله351) اگر خشك شدن رطوبت اعضاء به خاطر گرماي زياد هوا يا حرارت زياد بدن باشد وضو درست است ، ولي در هر حال بايد براي مسح رطوبت كافي وجود داشته باشد و در صورت عدم رطوبت مي‌تواند از رطوبت محاسن ، ابروها و مژگان بگيرد و مسح نمايد .

(مسئله352) راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد ، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پاها را مسح كند ، وضوي او صحيح است .

(مسئله353) اگر در بين وضو شک كند كه عضو قبلي را شسته است يا نه ، بايد آن عضو مشكوك را بشويد .

(مسئله354) اگر بعد از وضو شک كند وضويي كه گرفته صحيح بوده است يا نه ، محكوم به صحت مي‌باشد .

شرط يازدهم: كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد . پس اگر ديگري او را وضو دهد يا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او كمك كند وضو باطل است .

(مسئله355) كسي‌كه نمي‌تواند كارهاي وضو را انجام دهد بايد نايب بگيرد ، و اگر نايب اجرت بخواهد در صورت توانايي بايد بدهد ، ولي لازم است خود او نيت وضو نمايد و با دست خود مسح كند و اگر نمي‌تواند مسح كند بايد نايب دست او را گرفته و به جاي مسح او بكشد ، و اگر به اين اندازه هم قدرت نداشته باشد بايد نايب از دست او رطوبت بگيرد و سر و پاي او را مسح نمايد،و در صورت اخير بنا بر احتياط واجب تيمم هم بنمايد .

(مسئله356) هركدام از كارهاي وضو را كه مي‌تواند به تنهايي انجام دهد نبايد در آن كمک بگيرد .

شرط دوازدهم: استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد .

(مسئله357) كسي كه مي‌ترسد اگر وضو بگيرد مريض شود و يا اگر آب را به مصرف وضو برساند خود او يا نفس محترمي تشنه بماند نبايد وضو بگيرد ، بلكه اگر نداند آب براي او ضرر دارد وضو بگيرد و بعد معلوم شود زيان داشته ، بنا بر احتياط واجب تيمم كند و با آن وضو نماز نخواند ، و اگر با آن وضو نماز خوانده دوباره به جا آورد .

(مسئله358) اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار كمي كه وضو با آن صحيح است ضرر نداشته باشد و بيشتر از آن ضرر داشته باشد ، بايد با همان مقدار كم وضو بگيرد .

شرط سيزدهم: در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب به بدن وجود نداشته باشد . پس اگر چيزي مانند قير ، رنگ ، لاك و چسبي كه جسميت دارند مانع رسيدن آب به بدن شوند بايد پيش از وضو آنها را برطرف كرد .

(مسئله359) رنگ موهايي كه خانمها براي رنگ كردن مو يا ابروي خود به كار مي‌برند و نيز رنگ جوهر خودكار يا خودنويس كه بر دست مي‌ماند ، چنانچه جسميت نداشته و تنها رنگ باشند و مانع از رسيدن آب به بدن نباشد ، وضو اشكال ندارد .

(مسئله360) اگر زير ناخن كه باطن محسوب است چرك باشد وضو اشكال ندارد ، ولي اگر ناخن را بگيرند بايد براي وضو آن چرك را برطرف كنند ، و نيز اگر ناخن بيشتر از حد معمول بلند باشد بنا بر احتياط واجب چرك زير مقداري را كه از معمول بلندتر است برطرف نمايد .

(مسئله361) اگر مي‌داند چيزي به اعضاي وضو چسبيده ، ولي شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيري مي‌كند يا نه ، بايد آن را برطرف كند يا آب را به زير آن برساند .

(مسئله362) اگر شک كند كه چيزي به اعضاي وضو چسبيده يا نه ، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد ، بايد بررسي كند يا به قدري دست بمالد تا اطمينان پيدا كند كه اگر بوده برطرف شده يا آب به زير آن برساند .

(مسئله363) عضوي را كه بايد شست و يا مسح كرد هر قدر چرك باشد اگر چرك آن مانع رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد ، همچنين است اگر بعد از گچ كاري و مانند آن چيز سفيدي كه مانع رسيدن آب به پوست نمي‌شود بر دست بماند ، ولي اگر شك كند كه با بودن آن آب به بدن مي‌رسد يا نه ، بايد آن را برطرف كنند .

(مسئله364) كسي‌كه پيش از وضو مي‌دانسته در بعضي از اعضاي وضو مانعي وجود دارد كه از رسيدن آب به پوست جلوگيري مي‌كند و پس از وضو شك كرده كه هنگام وضو آب به آن عضو رسيده يا نه ، وضوي او صحيح است ، مگر اينكه بداند هنگام وضو متوجه مانع نبوده كه در اين صورت بنا بر احتياط واجب بايد دوباره وضو بگيرد .

(مسئله365) اگر پس از وضو چيزي كه مانع رسيدن آب به اعضاي وضو است ببيند و شك كند كه پيش از وضو وجود داشته يا پس از آن پيدا شده ، وضوي او درست است ، مگر اينكه بداند در وقت وضو متوجه آن مانع نبوده كه در اين صورت بنا بر احتياط واجب بايد دوباره وضو بگيرد .

(مسئله366) اگر بعد از وضو شك كند چيزي كه مانع رسيدن آب است در بعضي از اعضاي وضو بوده يا نه ، در صورتي كه بداند يا احتمال دهد كه در حال وضو متوجه آن محل بوده است ، وضوي او صحيح است .

(مسئله367) اگر در صورت يا دستها يا جلوي سر و يا روي پاها بر اثر سوختن تاول پيدا شود ، شستن و مسح روي آن كافي است  ؛ و اگر تاول سوراخ شود شستن آن قسمت كه آشكار شده لازم است ، و رساندن آب به زير پوست لازم نيست ، اگر پوست يك قسمت كنده شود ، لازم نيست آب را به زير قسمتي كه كنده نشده برسانند ، اما اگر پوستي كه كنده شده گاهي به بدن مي‌چسبد و گاهي بلند مي شود ، بايد آن را قطع كنند يا آب را به زير آن برسانند .

     احكام وضو و حكم شک در وضو

(مسئله368) كسي كه در اصل داشتن و نداشتن وضو شك دارد ، بايد به حالت پيش از زمان شك خود توجه نمايد! پس اگر پيش از شك وضو داشته بنا را بر وضو داشتن بگذارد ، و اگر پيش از شك وضو نداشته بايد بنا بر عدم وضو بگذارد و وضو بگيرد .

اين حكم يعني «بردن حالت پيش از شک را به پس از شک» ، در پاك و نجس بودن و غسل داشتن و نداشتن هم جاري است ؛ ولي كسي كه پس از ادرار استبراء نكرده و وضو گرفته و پس از وضو رطوبتي از او بيرون آمده كه نمي‌داند ادرار است يا چيز ديگر وضوي او باطل مي‌باشد .

(مسئله369) كسي كه در كارهاي وضو مانند شستشو و مسح عضو ، يا در شرايط آن مانند پاكي آب و غصبي نبودن آن زياد شك مي‌كند ، تا آن اندازه كه شك او عقلايي است بايد توجه كند ، ولي اگر به حد وسواس برسد نبايد به شك خود اعتنا نمايد .

(مسئله370) اگر كسي پس از نماز شك كند وضو گرفته يا نه ، چنانچه مي‌داند و يا احتمال مي‌دهد كه در آغاز نماز متوجه بوده نماز او درست است ، ولي براي نمازهاي بعد بايد وضو بگيرد .

(مسئله371) اگر در بين نماز شك كند كه وضو گرفته يا نه ، بنا بر احتياط نماز را تمام كند و بعد وضو بگيرد و نماز را دوباره بخواند .

(مسئله372) اگر بعد از نماز شك كند ، كه قبل از نماز وضوي او باطل شده يا بعد از نماز ، نمازي كه خوانده است صحيح است و براي كارهاي بعد كه مشروط به وضو است بايد وضو بگيرد .

(مسئله373) كسي كه مي‌داند وضو گرفته و حدثي هم از او سر زده ـ مثلا ادرار كرده ـ اگر نداند كدام جلوتر بوده ، يكي از چهار حالت را دارد:

چنانچه نماز خود را نخوانده ، بايد براي نماز وضو بگيرد .

اگر در بين نماز است بنا بر احتياط نماز را تمام كند و بعد وضو بگيرد و دوباره نمازش را بخواند .

اگر نماز خود را خوانده است و احتمال مي‌دهد كه قبل از نماز متوجه بوده، نمازش صحيح است ، ولي براي نمازهاي بعدي بايد وضو بگيرد.

اگر نماز خود را خوانده و قبل از نماز متوجه نبوده ، بنا بر احتياط واجب نمازي را كه خوانده دوباره با وضوي جديد بخواند .

(مسئله374) اگر بعد از وضو يا در بين آن يقين كند ، يا در بين وضو شك كند كه بعضي از اعضاء را نشسته يا مسح نكرده است ، چنانچه رطوبت اعضايي كه پيش از آن است خشك شده باشد بايد دوباره وضو بگيرد ، و اگر خشك نشده بايد عضوي را كه فراموش كرده يا شك كرده و آنچه را كه بعد از آن است بشويد يا مسح كند .

     حكم كسي كه نمي‌تواند از بيرون آمدن ادرار يا مدفوع يا باد جلوگيري كند

(مسئله375) كسي كه بر اثر بيماري ادرارش قطره قطره مي‌ريزد و يا نمي‌تواند از بيرون آمدن مدفوع و يا خارج شدن باد جلوگيري نمايد ، يكي از چهار حالت را دارد:

چنانچه يقين دارد از آغاز تا پايان وقت نماز به اندازه وضو و نماز مهلت پيدا مي‌كند بايد نماز را در وقتي كه مهلت پيدا مي‌كند بخواند و اگر مهلت او تنها به مقدار كارهاي واجب نماز است ، بايد در وقتي كه مهلت دارد فقط واجبات نماز را به جا آورد و بنا بر احتياط كارهاي مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترك نمايد .

چنانچه به مقدار وضو و نماز مهلت پيدا نمي‌كند و در بين نماز چند مرتبه ادرار يا مدفوع و يا باد از او خارج مي‌شود ، به طوري كه اگر بخواهد بعد از هر مرتبه وضو بگيرد براي او سخت نباشد بايد ظرف آبي پهلوي خود بگذارد و هر وقت ادرار يا مدفوع يا باد از او خارج شد فورا وضو بگيرد و بقيه نماز را بخواند ، و بنا بر احتياط همان نماز را دوباره با يك وضو بخواند و اين بار اگر در بين نماز چيزي از او خارج شد اعتنا نكند و اين احتياط نسبت به كسي كه ادرار از او خارج مي‌شود ترك نگردد .

چنانچه به مقدار وضو و نماز مهلت پيدا نمي‌كند و ادرار و يا مدفوع و يا باد طوري پي در پي از او خارج مي‌شود كه وضو گرفتن بعد از هر مرتبه براي او حرج و سختاستاگر بتواند مقداري از نماز را با وضو بخواند بايد براي هر نماز يك وضو بگيرد.

چنانچه ادرار يا مدفوع و يا باد به گونه‌اي پي در پي از او خارج شود كه نتواند هيچ مقداري از نماز را با وضو بخواند ، بنا بر احتياط براي هر نماز يك وضو بگيرد ، هر چند جواز خواندن چند نماز با يك وضو خالي از وجه نيست ، مگر اين‌كه به اختيار خود ادرار و يا مدفوع كند يا چيز ديگري كه وضو را باطل مي‌كند پيش آيد ، در اين صورت بايد وضو بگيرد ، و به جا آوردن تشهد و سجده فراموش شده و نيز نماز احتياط در صورتي كه بعد از نماز فورا آنها را انجام دهد ، با همان وضوي نماز كافي است .

(مسئله376) كسي‌كه ادرار پي در پي از او خارج مي‌شود اگر بين دو نماز قطره ادراري از او خارج نشود ، بنا بر احتياط مستحب براي هر نماز يك وضو بگيرد هر چند جواز خواندن دو نماز با يك وضو خالي از وجه نمي‌باشد . قطره‌هايي كه بين نماز خارج مي‌شود اشكال ندارد .

(مسئله377) كسي‌كه ادرار او دائما قطره قطره مي‌ريزد بايد براي نماز امور زير را رعايت كند:

به وسيله كيسه‌اي كه در آن پنبه يا چيز ديگري است و از رسيدن ادرار به جاهاي ديگر جلوگيري مي‌كند خود را حفظ نمايد .

بنا بر احتياط واجب پيش از هر نماز مخرج ادرار كه نجس شده آب بكشد و بنا بر احتياط مستحب كيسه را نيز عوض نمايد .

(مسئله378) كسي‌كه نمي‌تواند از بيرون آمدن مدفوع خودداري كند ، بايد براي نماز امور زير را عمل كند:

چنانچه ممكن باشد بايد به مقدار نماز از رسيدن مدفوع به جاهاي ديگر جلوگيري نمايد .

در صورتي كه مشقت ندارد بنا بر احتياط واجب براي هر نماز مخرج مدفوع را آب بكشد .

(مسئله379) كسي‌كه نمي‌تواند از بيرون آمدن ادرار يا مدفوع يا باد خودداري كند در صورتي كه ممكن باشد و مشقت و زحمت و خوف ضرر نداشته باشد ، بايد به مقدار نماز از خارج شدن آنها جلوگيري نمايد ؛ اگر چه براي او هزينه‌اي داشته باشد ، بلكه اگر بيماري او به آساني معالجه مي‌شود احتياط واجب آن است كه خود را معالجه نمايد .

(مسئله380) كسي‌كه نمي‌تواند از بيرون آمدن ادرار يا مدفوع و يا باد جلوگيري كند و نمازهاي خود را برابر وظيفه انجام مي‌دهد ، لازم نيست پس از بهبود نمازهاي خود را قضا كند ، ولي اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود بنا بر احتياط واجب بايد نمازي را كه در آن وقت خوانده دوباره به جا آورد .

     اموري كه وضو گرفتن براي آنها واجب است 

(مسئله381) در شش مورد وضو گرفتن واجب مي‌باشد:

اول: براي نمازهاي واجب غير از نماز ميت و براي نماز ميت وضو مستحب است ، و در نمازهاي مستحبي نيز وضو شرط صحت آنهاست .

دوم: براي سجده يا تشهد فراموش شده چنانچه ميان آن و نماز كاري كه وضو را باطل مي‌كند ، مثلا ادرار نموده و يا خواب انجام داده باشد ؛ همچنين احتياط آن است كه براي سجده سهو نيز وضو بگيرد .

سوم: براي طواف واجب خانه كعبه و نماز طواف .

چهارم: اگر نذر يا عهد كرده و يا سوگند ياد نموده باشد كه وضو بگيرد .

پنجم: اگر نذر كرده باشد جايي از بدن خود به خط قرآن برساند .

ششم: اگر قرآن نجس شده و براي آب كشيدن آن ناچار به دست زدن به خط قرآن باشد ، ولي چنانچه معطل شدن به مقدار وضو بي‌احترامي به قرآن باشد بايد بدون وضو فورا قرآن را آب بكشد ، و اگر در مستراح افتاده باشد به سرعت بيرون آورد و تا ممكن است از دست زدن به خطوط آن خودداري نمايد .

(مسئله382) رساندن جايي از بدن به خط قرآن در حالي كه بدون وضو باشد حرام است ، ولي جلوگيري كودكان و ديوانگان از دست گذاشتن به خط قرآن در صورتي كه بي‌احترامي به قرآن نباشد واجب نيست و رساندن بدن به ترجمه قرآن به هر زباني باشد ، چه به زبان فارسي و يا به زبان ديگري اشكال ندارد .

(مسئله383) نوار و سي‌دي كه در آن قرآن ضبط شده است لازم نيست براي مس نمودن آنها وضو بگيرد ، ولو بهتر است با وضو لمس نمايد .

(مسئله384) رساندن جايي از بدن در حالي كه بي‌وضو باشد به نام خداي متعال به هر زباني نوشته شده باشد بنا بر احتياط واجب حرام است ، و نيز رساندن جايي از بدن بدون داشتن وضو به نام مبارك پيامبر(ص) و امامان(ع) و حضرت زهرا(س) اگر بي‌احترامي باشد حرام است ، ولي اگر يكي از اين اسامي مقدسه را در نامگذاري افراد به كار برند دست زدن بدون وضو به آنها اشكال ندارد .

(مسئله385) انگشتر يا گردنبندي را كه روي آن اسم خدا يا پيامبر(ص) و يا يكي ديگر از معصومين(ع) نقش بسته شده است نبايد در حال جنابت يا حيض يا نفاس و يا بدون وضو لمس نمود ، ولي اگر به گونه‌اي باشد كه بدن با آن تماس پيدا نكند اشكال ندارد .

(مسئله386) وضو گرفتن يا غسل كردن براي نمازهاي يوميه پيش از رسيدن وقت بنا بر اقوي صحيح است ، گرچه خلاف احتياط مي‌باشد و اگر به انگيزه با وضو بودن يا خواندن سوره‌اي از قرآن يا به قصد مطلوب بودن وضو شرعا وضو بگيرد ، اشكال ندارد كه با آن وضو نماز بخواند گرچه با آن وضو قصد نماز خواندن نداشته است مانعي ندارد .

(مسئله387) كسي كه يقين دارد وقت داخل شده ، اگر نيت وضوي واجب كند و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده ، وضوي او صحيح است .

(مسئله388) مستحب است براي نماز ميت ، زيارت امامان(ع) ، زيارت اهل قبور ، رفتن به مسجد ، همراه داشتن قرآن و نوشتن يا لمس كردن حاشيه‌ي آن و نيز براي خوابيدن وضو گرفت ، ولو به قصد رجاء ؛ و نيز مستحب است كسي كه وضو دارد دوباره وضو بگيرد ، و اگر براي يكي از از اين كارها وضو گرفت ، هركاري را كه بايد با وضو انجام بگيرد مي‌تواند به جا آورد ، مثلا مي‌تواند با آن وضو نماز بخواند .

(مسئله389) مستحب است كه انسان همواره با وضو باشد و در مواردي زيادي بر اين امر تأكيد شده است گرچه اقامه دليل بر استحباب در برخي آن موارد هم نباشد ، اما از باب تسامح در ادله سنن و رجاء ، وضو گرفتن براي آن موارد و همواره با وضو بودن شرعا مطلوب و محبوب مي‌باشد .

     چيزهايي كه وضو را باطل مي‌كند

(مسئله390) «وضو» عبارت از شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها به نيت قربت به كميت و كيفيتي كه بيان شد مي‌باشد ، و هفت چيز وضو را باطل مي‌كند و نواقض وضو مي‌باشد:

اول و دوم: بيرون آمدن ادرار و مدفوع . بنا بر احتياط واجب ولو از طريق غير طبيعي باشد در صورتي كه عرفا خروج ادرار و مدفوع صدق كند .

سوم: خارج شدن باد از مخرج مدفوع .

چهارم: خوابي كه بر اثر آن چشم نبيند و گوش نشنود ، ولي اگر فقط يكي از آنها از كار بيفتد وضو باطل نمي‌شود .

پنجم: چيزهايي مانند ديوانگي ، بيهوشي و مستي كه عقل را از كار مي‌اندازد .

ششم: استحاضه ، كه مسائل آن بعدا توضيح داده مي‌شود .

هفتم: چيزهايي مانند جنابت ، حيض و نفاس كه بايد براي آنها غسل كرد . همچنين است بنا بر احتياط مس ميت پس از سرد شدن و پيش از غسل دادن آن .

(مسئله391) مريضي كه از طريق شلنگ و امثال آن مدفوعش دفع مي‌شود اگر باد معده‌اش از آن خارج شود بنا بر احتياط واجب وضويش باطل مي‌شود .

(مسئله392) بادي كه از محل ادرار زنان خارج شود ، وضو را باطل نمي‌كند .

(مسئله393) خون ، چرك ، آب اماله و هرچيز ديگري كه غير از مدفوع از مخرج بيرون آيد وضو را باطل نمي‌كند و همچنين بيرون آمدن آبهاي پاك از مجراي ادرار مانند «مذي»: خروج رطوبت بعد از ملاعبت با حليله . «ودي»: خروج بعد از ادرار . «وذي»: خروج بعد از امناء . وضو را باطل نمي‌كند به شرط انجام دادن دو قسم استبرائي كه قبلا بيان شد .

(مسئله394) اگر انسان شك كند كه آيا چيزي كه وضو را باطل مي‌كند از او سرزده يا نه ، بنا را بر اين مي‌گذارد كه سر نزده است .

(مسئله395) اگر انسان مي‌داند كه چيزي از يكي از دو مجراي او بيرون آمده ، ولي نمي‌داند كه آيا چيزي بوده كه وضو را باطل كند يا نه ، بنا را بر اين مي‌گذارد كه باطل كننده وضو از او بيرون نيامده است ، مگر اينكه رطوبتي از او بيرون آيد و استبراء نكرده باشد .

(مسئله396) در وضو شستن هر يك از اعضاي وضو بار اول واجب ، بار دوم جايز و بار سوم و بيشتر از آن حرام و بدعت است مگر تقيه باشد . مثلا اگر كسي در وضو دست چپش را سه بار بشويد ، علاوه بر حرمت ، وضويش نيز باطل است ، زيرا در واقع با آب تازه غير از آب وضو مسح كرده است ، چون شستن بار سوم بدعت و از اجزاي وضو به شمار نمي‌آيد .

(مسئله397) اگر براي شستن هر عضوي چندين بار آب بريزد مانعي ندارد و محدوديتي نيست ، آنگاه بعد از چند بار آب ريختن به نيت يك مرتبه شستن عضوي وضو را بشويد .

(مسئله398) به هنگام وضو گرفتن چند چيز مكروه است كه از آن جمله:

از ديگري براي ريختن آب كمك گرفتن .

وضو گرفتن با آبي كه توسط آفتاب گرم شده است .

وضو گرفتن با آب قليل از ظرفي كه با دست از آن آب برمي‌دارد ، براي كسي كه به وسيله خواب ، ادرار ، غائط و يا جنابت طهارت خود را از دست داده ، براي رفع كراهت در اولي يك بار ، در دومي و سومي دو بار ، و در چهارمي سه بار دستهايش را مي‌شويد آنگاه وضو بگيرد .

(مسئله399) كسي كه مي‌داند وضو داشته اگر شك كند كه وضويش باطل شده يا نه ، بنا را بر طهارت مي‌گذارد و به ظن خود اعتنا نمي‌كند مگر اينكه حجت شرعي پيدا شود ، مثلا دو نفر شاهد عادل گواهي دهند كه وضو گرفته يا وضويش را باطل كرده است .

(مسئله400) كسي كه مي‌داند وضو نداشته ، ولي شك دارد كه بعدا وضو گرفته يا نه ، بنا را بر وضو نداشتن مي‌گذارد .

(مسئله401) براي طواف واجب و نماز طواف ، كه جزء اعمال حج و عمره مي‌باشد با وضو بودن واجب است ، ولي براي طواف مستحبي وضو شرط نيست ، فقط براي نماز آن با طهارت بودن واجب است .

(مسئله402) مسواک هميشه مستحب است و پيش از وضو تأكيد فراوان شده است . رسول خدا(ص) فرمود: اگر حرج و سختي براي امتم نمي‌داشت هر آينه امر مي‌كردم به مسواك زدن و واجب قرار مي‌دادم كه نماز را با مسواك زدن قبل از آن بخوانند .

در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است كه دو ركعت نماز خواندن با مسواك ثوابش برابر است با هفتاد ركعت نماز خواندن بدون مسواك .

(مسئله403) براي مسواك بهتر از هر چيزي چوب اراک و الياف آن است ، سپس چوب زيتون ، و پس از آن هر چوب ديگر ، و حداقل آن اين است كه با انگشتان خود دندانهايش را مسواك نمايد .

(مسئله404) مستحب است: هنگام وضو نام خدا را بر زبان جاري‌ كردن دعاهاي رسيده از معصومين(ع) را خواندن پيش از وضو سه بار با آب مضمضه كردن سپس سه بار استنشاق نمودن ؛ و همچنين باقي مستحباتي كه در مسائل قبلي بيان شد هنگام وضو مراعات نمايد .

_____________________

[1]ـ سوره مائده آيه 6