به مناسبت ميلاد با سعادت ام ابيها صديقه طاهره حضرت فاطمه زهرا (س) مراسم جشن و يادبودي در دفتر حضرت آيت العظمي موحدي نجفي (مد ظله) در قم برگزار شد. كه بنا به درخواست برخي از طلاب و حاضرين در مجلس متن كامل سخنراني معظم له به دليل اهميت ويژه بيانات ايشان در مورد شرايط حال حاضر مسلمين، براي نشر و استفاده هر چه بيشتر و بهتر عموم مسلمين و علاقمندان در ذيل به معرض آمده است.

متن كامل سخنراني مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي موحدي نجفي (مدظله العالي) در جشن ميلاد با سعادت

ام ابيها صديقه طاهره حضرت فاطمه زهرا (س)

بسم الله الرحمن الرحيم

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (سوره كوثر)

روز ولادت بانوي گرامي اسلام ام الحسن و الحسين ام السبطين ام الائمه حضرت صديقة طاهره فاطمة زهرا(س) اين ولادت باسعادت را به پيشگاه صاحب اصلي حكومت اسلامي امام زمان(عج) عموم بشريت و مسلمين و پيروان آن حضرت و حوزه هاي علميه و شما محترمين محضر تبريك عرض مي‌كنم.

غايت و مغيا
يك بياني از نظر فلاسفه مطرح است اينكه هر چيزي داراي علل اربعه مي‌باشد: علت مادي علت فاعلي علت صوري و علت غائي . البته اين تعبير اصطلاحي است و الا اين چهار چيز هركدام علت تام براي تحقق معلول نمي‌باشد به تعبير علمي و طلبگي معدّات است و اينكه به حسب روايات به بيان آيات قرآن كريم پيغمبر رحمه للعالمين و ائمه (ع) علت غائي خلقت عالم است اين بيان قرآن و وحي آسماني است از جمله در سورة مباركه انبياء خداي تبارك و تعالي مي‌فرمايد در باره رسول گرامي اسلام: وَما اَرْسَلْناكَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمينَ (سوره انبیاء آيه 107 ) ما نفرستاديم تو را يعني پيغمبر را مگر رحمت براي همة جهان خلقت و آفرينش ، حديث قدسي هم كه خيلي روشن است بياني است كه لولاک لما خلقت الافلاک از نظر قاعدة فلسفي هم و قاعدة امكان اشرف يعني هر وجود شريفي نسبت به غير شريف تقدم و اعتبار دارد و همه اين آيات و روايات و بيان فلسفي و عقلي از اين استفاده مي‌شود اينكه پيامبر رحمه للعالمين علت غائي خلقت عالم است و اين هم روشن كه غايت اشرف از مغيا است  ويعني مغيا مقدماتي است كه با تمام بند و بيلش هر چه فكر بكنيد براي رسيدن به غايت و هدف است و نتيجه اينكه وقتي پيغمبر و ائمة معصومين كه نفس تنزيلي رسول الله است شما در آيه مباهله مي‌خوانيد در سورة مباركة آل عمران كه قرآن كريم مي‌فرمايد: ... فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ... (آل عمران آیه61) كه در آيه مباركة مباهله اميرالمؤمنين امام علي (ع) نفس تنزيلي رسول الله(ص) است و نه نفس تكويني و نفس تكويني انساني ممكن نيست نفس تكويني انسان ديگر باشد در آيه مباركه به تعبير علماي اصول تنزيل وجود اميرالمؤمنين (ع) به منزله وجود رسول الله(ص) است و منزّل بايد اثر منزّل عليه را داشته باشد و الا تنزيل لغو است آيه مباركه همان اثر و خصوصيات كه بر شخص وجود رسول الله (ص) عصمت رسول الله(ص) سخاوت و علم رسول الله(ص) ولايت رسول الله(ص) اين خصوصياتي كه براي وجود پيغمبر است همين خصوصيات منزّل عليه بر وجود تنزيلي رسول الله(ص) كه اميرالمومنين علي بن ابيطالب (ع) باشد مترتب است و منظور اين مسئله بسيار مهمي است اما با اين وقت محدود توضيح اين مسئله اظهار نمي‌شود و علل اربعه‌اي كه مقدمتا مثال زديم از ديد واقعيت شناسي فلسفي اينكه هر چيزي داراي علل اربعه است براي مثال همين ساختمان دفتر مرجعيت اگر بخواهد وجود پيدا بكند چهار علت برايش متصور است : علت مادي آن آجر ، آهن ، گچ، سيمان ... . مي‌باشد  كه به اينها مي‌گويند علت مادي ، علت صوري دارد كه اين ساختمان باشد، حيات ، سقف چنين مدلي ، در و پنجرة چنين نوعي و... . اينها عبارت است از علت صوري ، علت فاعلي هم كه نياز به مهندس و معمار دارد كه ساختمان را به اين كيفيت بسازند .  و علت غائي هم نشستن در اين حيات ، محل تدريس ، محل اجتماعات، اعياد ، وفايات ائمه معصومين براي تحصيل... . اينها علت غائي است . آن وقت مسئله اي كه مطرح است براي پيروان اهل بيت (ع) كه علت غائي هر چيز و نيت و هدف هر چيز اشرف است بر آن وسيله و مقدماتي كه زمينه سازي مي‌شود.

علت غائي طالب علم، آقاياني كه وارد بسط حوزه و طلبگي شده است، اگر دچار غفلت و سهو نباشد اينكه هر چيزي داراي علت اربعه مي‌باشد و طلبه شده هم هدف و غايتي دارد علت غائي طلبه شدن چيست؟

علت غائي
تعريف علت غائي: العله الغائي ما هو تقدم في التصور و المتاخر في الوجود يعني در مقام تصور و لحاظ علمي مقدم بر همه علل ثلاثه ديگر است  و در مقام وجوب خارجي از همه علل ثلاثه ديگر متاخر تحقق پيدا مي‌كند و از همين جا اين شبهه اي كه در باره ائمه (ع) و در باره رسول الله (ص) است كه علت غائي خلقت عالم است چگونه وجود رسول الله(ص) بعد از ميليونها سال از خلقت دنيا و عالم متولد شده كه همه عالم طفيلي وجود رسول الله (ص) آفريده شده جوابش مشخص مي‌شود كه معناي علت غائي همين است يعني المتقدم في التصور و المتاخر في الوجود است. علم ازلي خداي تبارك و تعالي و وجود پيغمبر گرامي اسلام آن هم به علم حضوري الهي عين معلوم حاضر است عند العالم و قابل اشتباه نمي‌باشد مثل علم انسان به تشنگي و گرسنگي خودش، آيا انسان گرسنه اشتباه مي‌كند كه گرسنه باشد يا نباشد. انسان تشنه ممكن نيست اشتباه بكند كه تشنه باشد يا نباشد براي اينكه خود تشنگي حاضر است براي انسان پس علم حضوري عبارت است از حضور خود معلوم و علم نزد عالم در نقشه ازلي و علم حضوري ذات باري تعالي درازل وجود مقدس پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين(ع) علت غائي  خلقت آفرينش كائنات و عالم قرار گرفته اما در مقام وجود متاخر است چون معناي علت غائي همين است التقدم في التصور و متاخر في الوجود. غرض طلبه‌اي كه مي‌خواهد درس بخواند غايت و هدفي دارد و هدف يك نماينده مذهبي و عالم اين است كه احكام دين را ياد بگيرد و اسلام را براي مردم تبليغ كند. اسلام نور است اگر يك مقداري قوانين اسلام را برنامه دين اسلام را انسان فكر بكند و به آن عمل بشود نجات دهنده دنيا و آخرت بشريت است. از جمله قوانين بين المللي اسلام را شما در نظر بگيريد تفسير تحليلي بنده جلد اول را مطالعه كنيد كه در آنجا قوانين بين المللي اسلام چيست بيان شده. هدف طلبه‌اي از درس ‌خواندن و تحصيل بايد اين باشد كه بياموزد احكام دين را و تبليغ بكند براي ديگران. حقيقتاً طلبه به چه كيفيت مي‌خواهد اسلام را تبليغ بكند اين ديني كه نجات دهنده بشريت در دنيا و آخرت است. در سازمان ملل كه امروز حرفهايي از حقوق بشر زده مي‌شود زده مي‌شود، اين‌ها اصلاً بشر را نمي‌شناسد كه چه رسد به اينكه براي بشر قانون جعل كند حقوق بشر را تعيين كند  شما كه حتي بشر را نمي‌شناسيد چگونه براي بشر قانون جعل مي‌كنيد. چند تا شرابي و قماري و سيگاري كنار يك ميز نشسته و به نام حقوق بشر قانون اظهار مي‌كنيد شما حتي دنياي بشر را نمي‌شناسيد چه رسد به آخرت بشر، كه براي نجات بشر قانون وضع كنيد . انسان جاهل مگر مي‌تواند چنين كاري كند يا قانون جعل كند براي هدايت بشر باشد امكان ندارد قوانين نوراني اسلام اگر واقعاً تبليغ بشود و هم نورانيت دنياي بشريت ظاهر مي‌شود و هم نجات و سعادت اخروي بشر را تامين مي كند .

قائده نفي سبيل
 يكي از قوانين بين المللي اسلام قاعده نفي سبيل است كه در برخي موارد تخصيص خورده است، قرآن كريم مي‌فرمايد: وَلَن يّجْعَلَ ٱللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً (نساء آيه 141) بنده در اول كتاب تضاد اجتماعي و امتياز انسان الهي همين آيه مباركه را اظهار كردم وَلَن يّجْعَلَ ٱللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً اينكه اسلام واقعاً چه دين آقايي است كه خداي تبارك و تعالي نفي مي‌كند سلطنت انسان غيرمسلمان را از انسان مسلمان در فقه اين قاعده نفي سبيل چقد صغري و چقدر مصداق دارد مثلا در مورد ولايت بر اولاد، يك پدر مسلمان براي فرزند ولي بالذات است . و يك جد پدري  مسلمان براي فرزند مسلمان ولي بالذات است غير از اعتبار الهي نياز به جعل و اعتبار ديگري ندارد خداي تبارك و تعالي پدر را ولي بالذات براي فرزند قرار داده جد پدري را ولي بالذات براي اولاد و نوه ها قرار داده اين ها نياز به اعتبار ندارد. اما همين قانون كه پدر مسلمان ولايت بر اولاد دارد در مورد قاعده نفي سبيل تخصيص مي‌خورد يعني پدر كافر ولايت بر فرزند مسلمان ندارد و لذا اگر يك دختر مسلمان كه پدرش كافر باشد ازدواج بكند نياز به اذن ولي ندارد براي اينكه به قاعده نفي سبيل پدر كافر ولايت ندارد بر فرزند مسلم و همين طور در مسئله ارث، يعني فرزند كافر از پدر مسلمان ارث نمي‌برد قاعده ارث كه انقدر از مسلمات قوانين دين اسلام است و يك امر قهري و تكويني است وقتي كه موّرث از دنيا برود قهرا اموال انتقال پيدا مي‌كند براي ورّاث مسئله اعتباري هم نيست اما يك فرزند كافر وقتي مورّث او مسلمان باشد از دنيا برود ارث نمي‌برد يا در مسئله ارتداد زوج اگر زوج مرتد بشود علاقه زوجيت با زن مسلمان از بين مي‌رود و فسخ مي‌شود يا در مورد ازدواج موقت يك مرد مسلمان با زن غير مسلمان جايز است اگر زن اهل كتاب باشد اما عكس قضيه ازدواج مرد غير مسلمان و يا اهل كتاب با زن مسلمان جايز نيست قاعده نفي سبيل است. يا در مورد حق قصاص اولاد كافر مقتول حق قصاص مسلمان را ندارد قاعده نفي سبيل است و ده ها مورد را شما در فقه اسلام حساب كنيد: وفاي به عهد، حفظ امانت و احترام به والدين اينها از قوانين بين المللي اسلام است. حتي در مسائل اجتماعي مثل ساختمان سازي از نظر قوانين اسلام جائز نيست اينكه ساختمان و ديوار يك انسان غير مسلمان يك وجب بلند تر از ديوار مسلمان باشد. الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ (من لا يحضره الفقيه، جلد چهارم در چهار جلدي‌ها ص334) روايات ما اين گونه عزت را براي مسلمان ها براي مومنين بيان مي‌كند. بنده مسائل اهل ذمه در كشور هاي اسلامي را بيان نمي‌كنم در اينجا، اگردنبال قوانين اهل ذمه برويم غوغا است از جهت جامعيت و صلح و امنيت قوانين اسلام حقيقت قضيه. اينكه خداي تبارك و تعالي چه عزتي براي مسلمين قرار داده است وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ (منافقون آيه 8) سوره منافقين را بخوانيد تا نورانيت قرآن را بدانيد. قانونگذار و انسان شناس فقط خداي تبارك وتعالي است او صراط مستقيم را رسيدن به هدايت و اقعي و سعادت واقعي را براي انسان اعتبار مي‌كند آن وقت شما ببينيد كه امروز مسلمان ها چگونه دچار ذلت شده و چه كار برا ي هجرت به كشور‌هاي غير مسلمان مي‌كنند آيا اجير شدن براي غير مسلمان سبيل نيست، يعني كار كردن براي غير مسلمان سبيل نيست. يك انساني كه برود مزدوري بكند براي غير مسلمان هيچ ذلتي روشن تر از اينها مي‌شود لذا بنده فتوا دادم و بيان كردم اينها را پخش كنيد وظيفه داريد مسئوليت و تكليف الهي است هجرت به كشور هاي غير اسلام براي زندگي كردن جايز نمي‌باشد اين فتواي بنده است مگر براي ضرورت، براي علاج مرض براي مسائل طبي حفاظت جان يك انسان كه در آن مكان كه حفاظت جاني نداشته باشد اما براي پول، براي نان اينها هجرت مي‌كنند. حقيقتا عذاب الهي است كه انسان هم دينش را از دست مي‌دهد و هم دنيايش را. چه ذلتي روشن تر از اينها مي‌شود كه شما مي‌بينيد امروزه در كشورهاي غير اسلامي چه مصيبتها و بلاهايي بر سر مسلمانهاي مهاجر در اثر هجرت اختياري خودشان وارد مي‌شود كسي صحبت مي‌كرد در مشهد كه تا زبان آنها را ياد بگيرند، مهاجرين دو سال سه سال زبان آن كشور را تعليم و آموزش مي‌ببينند و اكثر مردم نمي‌فهمند و مي‌گويند بله ما درس مي‌خوانيم. بابا زبان مي‌خواهند به آنها آموزش دهند نه اينكه درس بخوانند بعد از آنكه زبان به آنها آموزش دادند آن وقت كار‌هاي غير مناسب را به ‌آنها مي‌دهند و ... از اين موارد بسيار است. اين چه ذلتي است، عزت آن است كه پيام رسان رسول گرامي اسلام (ص) دِحي كلبي وقتي آمد نزد امپراطور روم، با چنان عزتي وارد مجلس شد بر او اعتراض مي‌كند چرا خضوع نكردي گفت پيامبر(ص) ما فرموده سلام مسلمان بر غير مسلمان جايز نيست تواضع مسلمان براي غير مسلمان ممنوع است.

پدران مسلمان، طلبه ها هدف شما چيست؟ غير از اين است كه عزت اسلام و قوانين اسلام را تبليغ كنيم. در كشورهاي اسلامي لااقل في الجمله مراعات دين وجود دارد، نورانيت كربلا و نجف و حرم حضرت رضا و حضرت معصومه وجود دارد. آيا براي رسيدن به يك آش و نخود انسان مي خواهد عزت اسلام  را از دست بدهد اسلامي كه به صراحت اعلام جهاني مي‌كند وَلَن يّجْعَلَ ٱللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً (نساء آيه 141)، الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ (من لا يحضره الفقيه، جلد چهارم در چهار جلدي‌ها ص334). اين‌ها را چه كسي براي مردم تبليغ كند و برساند شما كه اينقدر در اين مدت در بين مهاجرين تبليغ رفتيد آيا اين ها را واقعا بيان كرده ايد كه چنين چيزي شرعا حرام است و ذلت است. خدا كه روزي انسان را مي‌دهد، آخرش مردن در كشورهاي اسلامي خيلي باعزت تر از اين است كه سگ شويي و خوك چراني بكند و يا شراب فروشي حرام خوار را بكند و زيا پشت زن و مرد آنها را كيسه بكشد و حمام كند يا كارهاي ديگر آنها را انجام بدهد. آگاه ساختن مردم از اين مسائل وظيفه كيست ؟ شما روحانيون طلاب مباني ثروت مسلمين و امكانات حوزه‌هاي علميه را براي مردم بيان كنيد و امروز هم روز ميلاد حضرت امام خميني «ره» است بنده تبريك عرض مي كنم براي مسلمين. ايشان وقتي در نجف سخنراني مي‌كرد مي‌فرمود اگر حوزه‌هاي علميه اداره بشود تنها وجوهات و سهم بازار بغداد كفايت مي كند براي اداره حوزه هاي علميه يعني هيچ مسلمانها هم وجوهات را پرداخت نكند فقط بازار بغداد وجوهاتش را پرداخت كند براي اداره حوزه علميه نجف براي اداره حوزه علميه قم كافي است نياز به پرداخت وجوهات ديگران نيست. اما اگر امام زمان «عج» باشند الآن اعلام ‌كند كه بايد جهاد با اسراييل كرد، يقين بدانيم كه آمريكا دشمن اسلام است بايد در مقابل آمريكا ايستاده‌گي كرد چون ما اين را يقين مي دانيم كه آمريكا دشمن اسلام است شما هم يقين بكنيد برنامه‌اي دارد براي زدن اسلام ولو بعد از پنجاه يا صدسال باشد اگر امروز امام زمان«عج» اعلام بكند دنياي اسلام بسيج شود براي جنگ با اسراييل چقدر هزينه مي‌خواهد وجوهات اسلام براي همين است ما مباني داريم كه اگر اين مباني اسلام از نظر ثروت اسلامي تبليغ شود نيازي ندارد كه انسان دنبال خيّر راه برود.

مباني ثروت اسلام
 مباني اسلام زكات است مباني اسلام خمس است مباني اسلام صدقات مستحبه است مباني اسلام موقوفات عامه است مباني اسلام رد مظالم است شما اينها را شما فكر مي كنيد مباني اسلام يعني مال وصيت به ثلث است و اينها را خداي تبارك و تعالي براي اسلام و مراجع تقليد قرار داده است. اما به شرطي كه اينها تبليغ شود براي مردم ، يكي از علماي قم را من شنيدم صحبتش را از تلويزيون مدرسه اي ساخته است بسيار مهم، مي‌گفت طلبه ها به من اعتراض مي‌كند كه چرا شما اين همه وجوهات را براي سقف مدرسه اي بيش از ده‌ها ميليون تومان خرج كرده‌اي؟ اولا شما فكر بكنيد اينها به تعبيري كه امروز مطرح است نماد عزت اسلام و مرجعيت است وقتي از دنياي خارج اسلام مهماني مي‌آيد ببيند كه شيعه چه عظمتي و چه قدرت و چه همتي دارد كه دراختيار مراجع چنين امكاناتي فراهم بكند اينها نماد قدرت تشيع در جهان  بشريت است. جواب: اينها مال الوصيه هست كساني بودند كه ثلت مال شان يا همه مال شان را دراختيار فلاني باشد كه هركاري خواست انجام دهد. غرض اين ها امكانات مالي اسلام است اما چه كسي مي خواهد اينها را تبليغ كند آيا شما واقعا اينها را انجام داده‌ايد؟! هنوز ما به عنوان ابزاري كار كرديم و ديگران هم به عنوان ابزاري به ما  نگاه كرده اند ، فكر كنيد به عنوان يك هدف افغانستان يك كشور است بنده يك كتابي را قبل از چهل سال در نجف اشرف مي خواندم به نام الامام الصادق و المذاهب الاربعه نويسنده اش اسد حيدر عراقي در مورد نفوس شيعيان در افغانستان مي‌گويد: «عشر ملايين شيعه في افغانستان» اين تعبير قبل از چهل سال است كه ده ميليون شيعه در كشور افغانستان وجود دارد، خيلي مسئله هست از نظر تاريخي كه يك نويسنده صاحب نظر علمي چنين نظري را مطرح مي‌كند، آيا آقايان به اين نظرات توجه دارند واقعا ! افغانستان يك كشور است، كاشان رفته بودم كه دعوت كرده بودند در روز شهادت فاطمه زهرا «س»، كاشان يك شهرستان است استان نيست، يك كشور هم نيست اما از نظر علمي اين همه طلبه‌اي كه دارد، امام جمعه و جماعتي كه دارد علي الحساب مساوي است با كار‌هاي فرهنگي افغانستان. اما افغانستان كه يك كشور است در اين مسائل هركسي كه كاسه‌اي ساخته يا ريشه‌اش از فلان حزب يا فلان حزب ديگر سر در مي آورد، اما اگر يك حوزه مستقلي به نام امام زمان (عج) يا امام صادق(ع) ساخته شده باشد و چندين هزار طلبه آنجا تحصيل كنند مبلغش تبليغ و مدّرِسش تدريس بكند ، مجتهدش اجتهاد كند و عموم مردم از آن استفاده كنند آيا چنين جايي هست؟ اينها مسائل حسي و وجداني است، و اگر هست در كجا است؟ مسئله نظري نيست كه شما با نظر و استدلال  اثبات يا نفي كنيد، چه كسي اين هدف را داشته باشد مردم افغانستان بسيار ملت شريفي هستند بنده تجربه اي كه دارم شما برويد ببينيد در كتاب ولايت و امامت يا اصل چهارم در اسلام ، اين كتاب قبل از چهل سال در نجف اشرف نوشته شده است و در سال 1400 هجري قمري چاپ شده در آنجا بنده قوانين حكومت اسلامي را نوشتم كه حكومت اسلامي قواعد و قوانين جكومت اسلامي چيست ؟ غرض اينكه اينها را چه كسي براي مردم بيان كند مردم با اين خوبي كه همت دارند هم تدين و تقوي دارند هم حقيقتاً دنبال مرجعيت و روحانيت هستند اما آگاهي و اطلاع ندارند اينها مسئوليت حقيقي آقايان است كه بيان بكند  مسائل را امروز به حكم قرآن و به حكم قاعده نفي سبيل مبادا مردم مسلمان هجرت بكنند براي زندگي كردن در كشورهاي غير اسلامي، قوانين و امكانات اسلام را براي مردم بيان كنيد خداي تبارك و تعالي يك پنجم ثروت كل كره زمين را در اختيار مرجعيت و روحانيت قرار داده و تنها اين نيست كه افراد يك پنجم منافع كسب يا زكاتش را در اختيار اسلام بگذارند ثروت اسلام جهاني است و يك پنجم ثروت كل كره زمين مربوط به اسلام و مسلمين است. اگر اينها حقيقتاً براي مردم بيان و تبليغ شود اسلام هيچ نيازي ندارد كه خيّر يا باني پيدا كند مگر روايت نداريم: ان الله تبارک و تعالی اشرک بین الاغنیاء و الفقراء فی الاموال، فلیس لهم ان یصرفوا الی غیر شرکائهم (وسائل 6/150؛ وافی 2/ (م 6) 25). خداي تبارك و تعالي فقرا و مستمندان را شريك در اموال اغنياء و ثروتمندان قرار داده، آن آقا خيال نكند اگر خمسي، وجهي مي‌دهد اينها آن را مي‌خورند نخير غاصب تويي يعني اگر تو  يك پنجم خمست را پرداخت نكني يا زكاتت را حساب نكني يا رد مظالمت را ندهي، توغاصبي . خداي تبارك و تعالي فقرا را شريك در اموال اغنيا قرار داده .

عطاي خاص الهي براي رسول الله(ص)
بسم الله الرحمن الرحيم* إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ(سوره كوثر) عطاي خداي تبارك و تعالي مربوط به خداي تبارك و تعالي است اين بيان امام حسين (ع) نفس تنزيلي رسول الله(ص) است كه در دعاي عرفه وقتي كه اشك مي‌ريزد چنين بيان مي‌كند عطاي عام خدوند و عطاي خاص الهي، رحمت عام و رحمت خاص خداي متعال را : الحمد لله الذي ليس لقضائه دافع، ولا لعطائه مانع، ولا كصنعه صنع صانع، هو الجواد الواسع، فطر أجناس البدائع ...(دعاي امام حسين (ع) در روز عرفه ، مفاتيح الجنان).

كه در تفسير بسم الله الرحمن الرحيم كساني كه درس تفسير بنده حضور دارند مي دانند كه ما رحمت عام الهي و رحمت خاص خداي تبارك و تعالي در تفسير بسم الله الرحمن الرحيم شايد كه نزديك يك سال توضيح و تفسير داده‌ام اينها عطاي خداي تبارك و تعالي الهي مي‌باشد هر چه شما فكر كنيد ، در مورد آسمان فكر كنيد عطاي خداست آيه قرآن مي‌فرمايد: قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (سوره طه آيه 50)يعني خلقت و آفرينش عطاي خداي تبارك و تعالي است كه قرآن مي‌فرمايد: قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (طه آيه 50) خلقت انسان، زمين و جهان و ... همه عطاي الهي مي‌باشد و هم هدايت خداي متعال . در باره آسمان، زمين، انسان فكر كنيد . أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا (سوره محمد آيه 24) چرا مردم فكر نمي‌كنند مگر دلهايشان قفل شده، درباره عطاهاي خداي متعال فكر كنند إِنَّ فِى خَلْقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱخْتِلَٰفِ ٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلْفُلْكِ ٱلَّتِى تَجْرِى فِى ٱلْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٍۢ فَأَحْيَا بِهِ ٱلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍۢ وَتَصْرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلْمُسَخَّرِ بَيْنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلْأَرْضِ لَآياَٰتٍۢ لِّقَوْمٍۢ يَعْقِلُون (سوره بقرة آيه 164) ، أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ * وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ* وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ (سوره غاشيه آيات 17 – 20) اينها عطاي عام خداي تبارك و تعالي است اما عطاي خاصي است كه مخصوص اهلش عطا مي‌شود. همان طوري كه رحمت رحيمه خداوند رحمت خاص است رحمت رحمانيه خداوند تبارك و تعالي عام است براي كل كائنات و مخلوقات در جهان آفرينش و خلقت. رحمت خاص و عطاي خاص خداوند تبارك براي پيغمبر رحمه للعالمين عطاي كوثر است وجود فاطمه زهرا (س). امكان ندارد اين عطاي خاص خداوند متعال غير از پيغمبر براي كسي ديگر داده شود به تعبير فلسفي سنخيت  لازم است براي عطاي خاص و معطي له. اگر سنخيت نباشد از طرف معطي عطا براي طرف و معطي له عنايت نمي‌شود. هم وجود فاطمه زهرا(س) ملكوتي و هم روح فاطمه زهرا ملكوتي است آيا سنگ يا گياه قابليت دارد  كه روح انسان در آن حلول كند مگر اينكه معجزه الهي باشد.

خداي تبارك و تعالي وقتي فرمود: بسم الله الرحمن الرحيم* إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (كوثر آيه 1) عطاي عام الهي فراگير همه كائنات است اما عطاي خاص الهي سنخيت نياز دارد عطاي خاص الهي وجود فاطمه زهرا (س) است. فاطمه زهرايي براي رسول الله(ص) است كه وقتي مي‌خواهد تكوّن پيدا كند پيامبر اسلام چهل روز در غار حرا مشغول عبادت الهي است  شخصيت خديجه (س) هم به همين كيفيت است بعد از آن كه جبرئيل سيب بهشتي را آورد و پيامبر تناول كرد از اين مائده ملكوتي تكوّن پيدا كند شخصيت فاطمه زهرا(س). پس هم روح ملكوتي و هم بدن ملكوتي است يك چنين عطاي خاص قابليت ندارد غير از پيامبر گرامي اسلام(ص) براي كسان ديگر داده شود قرآن مي‌فرمايد: بسم الله الرحمن الرحيم* إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ(سوره كوثر) اين عطاي خاص خداوند تبارك و تعالي فاطمه زهرا(س) براي پيغمبر گرامي اسلام است در عين حالي كه ائمه نفس تنزيلي رسول الله(ص) است اما فاطمه زهرا(س) هديه و عطاي خاص خداوند تبارك و تعالي است وجود فاطمه زهرا (س) حيات اسلام است و وجود فاطمه زهرا(س) ، ام سبطين ام الحسن و الحسين ام الائمه (عليهم السلام) سرچشمه حيات و بقاي اسلام است چه وجود بابركتي است كه امروز اسلام در فضاي عالم الي يوم القيامه از بركت وجود فاطمه زهرا(س) شعله مي‌كشد اميدوارم دعا كنند آقايان اهل علم به عنوان امراي مذهبي خداوند توفيق عمر باعزت براي شما عنايت بكند، عمر نافع براي خدمت به اسلام و مسلمين عنايت كند هر عمري براي انسان نافع نيست، اگر شمر و صدام  داعشيان زنده نبود چنين جنايتي در كربلا و عراق مرتكب نمي‌شد ، علت غائي طلبگي ما اين است كه بيان حقايق واقعي اسلام را بين جامعه مسلمين كنيم ، قول نافع و عمر باعزت از خداي تبارك و تعالي براي خدمت به اسلام و مسلمين مسئلت داريم انشاء الله والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته وعلي عباد الله الصالحين.