انسان شرقي و غربي را به رسميت نمي شناسيم

    انسان غربي عقربه فكـر او بر اساس و معيار قانون غرب مي چرخـد . اقتصاد او كـه همان اقتصاد گرفتـه شده از ربـا ، احتـكار ، قمـار ، شراب و فحشا است ، حول محور استثمار و استعمار دور مي زنـد . اسلام نه تنها چنين انساني را مسلمان ندانسته بلكه او را انسان هم نمي داند .

    اين گونه انسان را يك حيوان اقتصادي افسار گسيخته و رها شده در لجنزار طبيعت مي بينيم . چنين كسي حيوان خوب است كه چگونه بخورد و بياشامد ، چگونه خوابگاه ، آپارتمان و ساختمان بسازد و اگر در اثر پرخوري و پرخوابي دچـار مرض شود چگونـه معالجه كنـد و نه انسان خوب ، زيـرا از كمال و فضيلت انساني و تقواي ديني خبري ندارند و بر خلاف منطق دين و عقل به اين فضايل پشت پا زده است …

    چنين انساني جز استثمار و استعمار و جز بدست آوردن پـول و سرمايه غيرمشروع هدف ديگري ندارد . براي او فقـط پيدا كردن پول مطرح است ديگـر از چه راهي تحصيل شود ؟ از هر راهي كه باشد ، از راه دزدي ، شراب ، قمار ، خلاف عفت و از طريـق استثمار و استعمار ، راه معيني براي او در جهـت تحصيل اقتصاد مطرح نيست . زيرا ملاك براي او بدست آمدن پول و استفاده حيواني از آن است .

    از چه مالي باشد؟ مطرح نيست از هر مالي كه باشد ، از حلال ، از حرام از داخـل ، از خـارج و از هر طريقي كه باشـد مانع ندارد .

    از كجا باشد؟ باز هم مطرح نيست از هر كجا كه باشد ، از غرب ، از شرق از ظالم ، از مظلوم همه و همه نوع چاپيدن براي او مباح مي باشد . او چون زالوي دم بريده اي كه خون مي مكد و هرچه هم كه بمكد سير نمي شود ، زندگي مي كند . به فرمودة قرآن كريم ، لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ  (1) اينان ( انسان شرقي و غربي ) مو به مو همان روش و رسـوم جاهلانة دوران جاهليت و قبـل از جاهليت را عمل مي كنند و از همان قماشند ، بلكه بدتر از آنان حق را تكذيب مي كنـند . دين و رسالت انبيـاء و امامت اسلام را زير سؤال برده و همه گونه فضايل و كرامت انساني را قرباني هواهاي نفساني و شيطانيشان مي نمايند … . فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُـوا وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  (2)

_________________________

[1] ـ سوره انشقاق ، آيه 19

[2] ـ سوره انعام ، آيه 45