انتخابات غربی يا سلب آزادی
فرض كنيم جامعه اي200 ميليون بعلاوة 1 نفر جمعيت دارد ، اين جمعيت دو نفـر را به نـام آقاي زيـد و آقاي عمـرو كانديـداي رياست جمهوري ميكـنند ، 100 ميليون آنان به آقاي زيد رأي مي دهـند و 100 ميليون به اضافة يك نفـر به آقـاي عمرو رأي مي دهنـد . در نتيجه به واسطة يك نفر رأي بيشتر آقاي عمرو برنده مي شود و سرنوشت سياسي ، اقتصادي 200 ميليون به علاوة 1 نفر را به دست مي گيرد .
آيا حكومت آقاي عمرو نسبت به 100 ميليون جمعيتي كه بـه او رأي نـداده اند ظالمانـه نيست ؟ آقاي عمـرو بر اين 100 مـيليون جمعيت به چه مجوز قانوني حكومت مي كند ؟ آقاي عمرو روي چه ملاك قانوني و كدام دموكراسي سرنوشت سـياسي و اقتصـادي 100مـيليون جمعيتي را كه بـه او رأي نداده اند بدست مي گيرد ؟ و …
از استعمارگران سؤال مي شود كجا شد آن انتخابات آزاد كه در مـقام شعار مي گـفتيد رحمت آن همه را شامل است . نتيجـه معكـوس درآمد و قريـب نصف جامعه حـق آزادي در زندگي از آنها سلب گرديد و ديكتاتوري بدون چون و چرا بـر آنان حكومت مي كنـد . چنين انتخاباتي هم از ديـد وجدان ، هم از نظـر عقل و برهان و هم از نظـر شريعت الهي مردود و غير قانوني است .