مسائل تقاص

(مسئله 3134) در مواردي كه صاحب حق قادر به دريافت حق خود از راههاي متعارف نيست مي‌تواند به هر شكل كه قادر است حق خود را از مال مديون بردارد ؛ ولي بنا بر احتياط از حاكم شرع يا نماينده او ـ هر چند به طور اجمال ـ اجازه بگيرد . و اين نوع احقاق حق را در فقه «تقاص» مي‌گويند .

(مسئله 3135) اگر بدهكار مالي نزد طلبكار دارد و پس از مطالبه طلبكار از دادن بدهي خود بدون عذر كوتاهي مي‌كند ، ظاهراً طلبكار مي‌تواند به مقدار طلب خود از مال او بردارد ؛ ولي اگر بدهكار مال خود را نزد طلبكار امانت گذاشته است بنا بر احتياط در امانت تصرف نكند . همچنين اگر كسي مال شخص ديگري را غصب نمايد ؛ صاحب حق مي‌تواند به مقدار حق خود از مال غاصب بردارد .

(مسئله 3136) تقاص ازمالی كه بين بدهكار و ديگري مشترک است جايز نمي‌باشد؛ مگر اين‌كه شريك اجازه دهد.

(مسئله 3137) اگر كسي مال مشتركي را غصب كند هر يك از دو شريک مي‌تواند به مقدار سهم خود تقاص نمايد .

(مسئله 3138) اگر بعد از تقاص خطا و اشتباه تقاص كننده معلوم شود بايد جبران گردد ؛ و چنانچه مال مورد تقاص از بين رفته باشد بايد قيمت آن را بپردازد .

(مسئله 3139) در موارد زير تقاص كردن جايز نيست:

اگر طرف منكر حق او نباشد و در پرداخت آن اهمال نورزد و به هنگام مطالبه حاضر به پرداخت باشد ؛ هر چند طلبكار از مطالبه شرم داشته باشد .

اگر انكار طرف از اين جهت باشد كه خود را مُحق مي‌داند و يا در حقانيت مدعي ترديد داشته باشد .

اگر بدهكار نزد حاكم شرع با تقاضاي طلبكار قسم ياد كرده باشد كه مديون نيست .

    احكام لُقَطه (مالی كه انسان آن را پيدا مي‌كند)

به مالی كه گم شده و انسان آن را پيدا مي‌كند « لُقَطه » مي‌گويند ؛ لقطه اقسام مختلفي دارد كه حكم هر يک در مسائل آينده بيان خواهد شد .

(مسئله 3140) مالي كه انسان پيدا كرده اگر نشانه‌ای نداشته باشد كه به واسطه آن صاحبش معلوم شود ـ مثلاً يک اسكناس صد تومانی را پيدا كرده ـ دوصورت دارد:

اگر در حرم خدا در مكه پيدا كرده باشد ، بنا بر احتياط آن را با اجازه حاكم شرع از طرف صاحبش صدقه بدهد .

اگر در غير حرم پيدا كرده و قيمت آن يك درهم (يعني «419/2» گرم نقرة سكه‌دار) يا بيشتر باشد ، بنا بر احتياط با اجازة حاكم شرع از طرف صاحبش صدقه دهد ؛ و اگر كمتر از يك درهم باشد مي‌تواند آن را براي خود بردارد .

(مسئله 3141) مال گمشده اگر نشانه داشته باشد و قيمت آن از يک درهم كمتر باشد دو صورت دارد:

چنانچه صاحب آن ـ هر چند به طور اجمال ـ معلوم باشد و انسان نداند راضي است يا نه ، نمي‌تواند بدون اجازه او بردارد .

چنانچه صاحب آن ـ هر چند به طور اجمال ـ معلوم نباشد ، در صورتي كه در غير حرم خدا پيدا شده باشد لازم نيست اعلام كند و مي‌تواند به قصد تملك براي خود بردارد ؛ ولي اگر بعد صاحبش پيدا شود بنا بر احتياط عين آن ، و اگر از بين رفته عوض آن را به او بپردازد ؛ و در صورتي كه در حرم خدا پيدا شده باشد بنا بر احتياط آن را برندارد .

(مسئله 3142) اگر مالي را كه پيدا كرده نشانه‌اي دارد كه به واسطه آن مي‌تواند صاحبش را پيدا كند ـ هرچند بداند صاحب آن‌ كافري است‌كه در امان و پناه مسلمانهاست ـ چنانچه قيمت آن به يك درهم يا بيشتر مي‌رسد يكي از دو صورت را دارد:

اگر آن مال در غير حرم خدا پيدا شده باشد ، بايد تا يک سال در محل اجتماعات مردم و جايي كه احتمال مي‌دهد صاحب مال آنجا باشد اعلام كند ؛ و چنانچه از روزي كه آن را پيدا كرده تا يك هفته هر روز ، و بعد تا يک سال يک هفته‌اي يک مرتبه به گونه‌ای كه گفته شد اعلام نمايد كافي است . و چنانچه پس از يک سال صاحب آن پيدا نشود ، مي‌تواند آن را براي خود بردارد به قصد اين‌كه هرگاه صاحبش پيدا شد عين آن را ، و اگر تلف شده عوض آن را به او بپردازد ؛ و نيز مي‌تواند آن را برای صاحبش نگهداري كند . ولي بنا بر احتياط مستحب با اجازه حاكم شرع از طرف صاحبش صدقه دهد و يا آن را به حاكم شرع بدهد ؛ و اگر صاحبش پيدا شد و به صدقه راضي نشد عوض آن را به او بدهد ، و ثواب صدقه براي خودش مي‌باشد .

اگر آن مال در حرم خدا پيدا شده باشد ، بنا بر احتياط آن را برندارد ؛ و اگر برداشت بعد از يك سال معرفي آن را براي صاحبش نگه دارد يا آن را با اجازه حاكم شرع صدقه دهد و يا به حاكم شرع برساند ؛ و بنا بر احتياط واجب نمي‌تواند براي خودش بردارد.

(مسئله 3143) اگر كودک نابالغ چيزي پيدا كند كه نشانه دارد و قيمت آن به يک درهم يا بيشتر مي‌رسد ، ولي او بايد اعلام نمايد و پس از يک سال اعلام آن را برای كودک بردارد يا براي صاحبش نگه دارد و يا صدقه بدهد ؛ هركدام براي كودک اصلح باشد .

(مسئله 3144) اگر معرفي و اعلام ، نياز به هزينه دارد ـ مثل اين‌كه پيدا كننده به هر دليلي قدرت اعلام ندارد و بايد به ديگري مزد دهد تا اعلام كند ، يا كالاي پيدا شده داراي اهميت است و بايد به وسيلة روزنامه يا نظاير آن آگهي و اعلام نمايد ـ مي‌تواند هزينة معرفي و آگهي را از صاحبش بگيرد .

(مسئله 3145) اگر در بين سالي كه اعلام مي‌كند از پيدا شدن صاحب مال به‌گونه‌اي مأيوس شود كه اعلام لغو شمرده مي‌شود ، احتياط واجب آن است كه آن را با اجازة حاكم شرع صدقه دهد و براي خودش برندارد .

(مسئله 3146) اگر در موردي كه بايد اعلام كند بداند با اعلام كردن صاحب آن پيدا نمي‌شود و معرفي لغو شمرده مي‌شود ، مي‌تواند در همان روز اول با اجازة حاكم شرع آن را صدقه دهد ؛ و چنانچه پس از آن صاحبش پيدا شود و به صدقه راضي نشود ، بايد عوض آن را به او بدهد و ثواب صدقه براي خود اوست .

(مسئله 3147) اگر در بين سالی كه اعلام مي‌كند مال از بين برود ، چنانچه در نگهداري آن كوتاهی كرده و يا در آن تصرف نموده باشد بايد عوض آن را به صاحبش بدهد ؛ و اگر كوتاهی و تصرف نكرده باشد چيزي بر او واجب نيست .

(مسئله 3148) اگر پس از يک سال اعلام صاحب مال پيدا نشود و او مال را براي صاحبش نگهداری كند و از بين برود ، چنانچه در نگهداری آن كوتاهي يا زياده روي ننموده ضامن نيست ؛ ولي اگر براي خود برداشته يا از طرف صاحبش صدقه داده باشد و او به صدقه دادن راضي نشود در هر صورت ضامن است .

(مسئله 3149) هنگام اعلام لازم نيست جنس چيزي را كه پيدا كرده بگويد ؛ بلكه همين قدر كه بگويد: «چيزی پيدا كرده‌ام» كافی است ؛ مگر اين‌كه اعلام به اين شكل بي‌فايده باشد . و چنانچه شخصي نشانه‌هاي آن را به گونه‌اي بگويد كه اطمينان به صداقت او پيدا شود كافي است ؛ و لازم نيست نشانه‌هايي را كه بيشتر اوقات صاحب مال متوجه آنها نيست بگويد .

(مسئله 3150) شخصي كه مالي را پيدا مي‌كند لازم نيست خودش اعلام نمايد ؛ بلكه فرد مطمئني مي‌تواند از طرف او اعلام كند .

(مسئله 3151) اگر مالي را كه كمتر از بهاي «419/2» گرم نقره سكه‌دار ارزش دارد پيدا كند و از آن صرف نظر نمايد و در مسجد يا جاي ديگر بگذارد ، چنانچه كسي آن را بردارد براي او حلال است ؛ ولي اگر قيمت آن به «419/2» گرم نقره سكه‌دار برسد و اعلام نكند و در جايي كه پيدا كرده و يا در مسجد يا در جاي ديگر بگذارد و آن چيز از بين برود يا ديگري آن را بردارد ، كسي‌كه ابتدا آن را پيدا كرده ضامن است .

(مسئله 3152) هرگاه چيزي پيدا كند‌كه اگر بماند فاسد مي‌شود ، بايد تا مقداري كه ممكن است آن را نگه دارد ؛ بعد بنا بر احتياط با اجازه حاكم شرع قيمت كند و خودش بردارد و بفروشد و پولش را نگه دارد ، و اگر صاحب آن پيدا نشد از طرف او صدقه بدهد . و احتياط واجب آن است كه براي صدقه دادن از حاكم شرع اجازه بگيرد .

(مسئله 3153) قيمت مال پيدا شده بايد برحسب زمان و مكاني كه مال در آن پيدا شده محاسبه شود .

(مسئله 3154) اگر چيزي را كه پيدا كرده هنگام وضو گرفتن و نماز خواندن همراه او باشد ، در صورتي كه قصدش اين باشد كه صاحب آن را پيدا كند اشكال ندارد .

(مسئله 3155) اگر دو شاهد عادل شهادت دهند كه مالِ پيدا شده براي فلان شخص است،  بايد مال به‌آن فرد داده شود؛ چه پيش از شروع اعلام باشد يا در بين و يا پس از آن .

(مسئله 3156) اگر كسي كه مال نشانه‌دار را پيدا كرده بميرد ، چنانچه پس از پايان اعلام آن را براي خودش برداشته و مرده باشد مالكيت آن به همان صورت به وارث او منتقل مي‌شود كه اگر صاحبش پيدا شد به او برگردانده شود ؛ و اگر قبل از شروع اعلام يا بين آن مرده باشد ظاهراً ورثه بايد به جاي او اعلام نمايند .

(مسئله 3157) اگر كفش كسي را ببرند و كفش ديگري به جاي آن بگذارند يكي از دو صورت را دارد:

چنانچه بداند كفشي كه مانده از همان كسي است كه كفش او را برده ، در صورتي‌كه از پيدا شدن صاحبش مأيوس و يا برايش مشقت داشته باشد مي‌تواند آن را براي خود بردارد ؛ ولي اگر بهاي آن از كفش خودش بيشتر است بايد هرگاه صاحب آن را پيدا كرد كفش را عوض كند يا تفاوت قيمت را به او بدهد و يا رضايت او را به دست آورد ؛ و چنانچه از پيدا شدن صاحب آن نااميد شود بايد با اجازة حاكم شرع تفاوت قيمت را از طرف صاحبش صدقه دهد .

چنانچه احتمال دهد كفشي كه مانده مال ديگري باشد نه مال كسي كه كفش او را برده است ، احكام مال گمشده را دارد كه در مسائل گذشته بيان شد .

(مسئله 3158) لوازم و ابزار و اشيائي را كه براي تعمير و مانند آن نزد تعميركاران و صاحبان صنايع مي‌برند ، اگر صاحب آن جنس ناشناخته باشد و ديگر سراغ آن نرود و صاحب صنعت پس از جستجو و تحقيق از آمدن صاحب جنس نااميد شود بايد آن را از طرف صاحبش صدقه دهد؛ و بنا بر احتياط واجب با اجازة حاكم شرع باشد .

(مسئله 3159) اگر دزد مالي را كه به سرقت برده نزد انسان امانت بگذارد ، جايز نيست آن را به خود دزد برگرداند ؛ بلكه بايد آن را به صاحبش بدهد . و اگر صاحبش به هيچ‌وجه معلوم نيست حكم لقطه بر آن جاري مي‌شود .

(مسئله 3160) اگر مالي از ديگران در بين اموال انسان باقي بماند و صاحب آن يا محل و مكان او به هيچ وجه معلوم نباشد به گونه‌اي كه رساندن مال به صاحبش براي او ميسر نيست و از پيدا كردن او نيز مأيوس باشد ، بايد آن را از طرف صاحبش و با اجازة حاكم شرع صدقه بدهد . همچنين اگر انسان در معاملات و داد و ستدها كم و زياد كرده و در اثر مرور زمان صاحبان آنها را فراموش كرده است و شناخت آنان براي او ميسر نيست ، بايد عوض آنها را از طرف صاحبان آنها و با اجازة حاكم شرع صدقه بدهد . و بنا بر احتياط در هر دو صورت اگر مقدار آن را نمي‌داند به قدري صدقه دهد كه مطمئن شود بريءُ‌الذمّه شده است . و به اين كار در اصطلاح «ردّ مظالم» گفته مي‌شود .

    مال مجهول المالک

«مجهول المالک» به مالی می‌گويند كه صاحب آن مشخص نيست .

(مسئله 3161) اگر حيواني همچون گوسفند يا مرغ وارد خانه انسان شود و صاحب آن معلوم نباشد حكم لقطه را ندارد ، بلكه «مجهول المالک» مي‌باشد ؛ پس بايد براي پيدا كردن صاحب آن جستجو كند و چنانچه از يافتن او مأيوس شد با اجازه حاكم شرع حيوان يا بهاي آن را صدقه دهد . همچنين است اگر كبوتري كه بال آن بريده شده است وارد منزل انسان شود ؛ ولي اگر بال كبوتر بريده نباشد و انسان نداند صاحب دارد يا نه ، مي‌تواند آن را به قصد تملك براي خود بردارد ؛ و اگر بداند صاحب دارد بايد آن را به صاحبش برگرداند ، و اگر صاحب آن را نمي‌شناسد و از پيدا كردن او مأيوس است بايد آن را صدقه دهد .

(مسئله 3162) اگر در جايي كه عمران و آبادي است حيواني را پيدا كند يكي از دو صورت را دارد:

اگر حيوان سالم است و در معرض تلف نباشد ، جايز نيست آن را بگيرد ؛ و اگر گرفت بايد آن را حفظ كند و علوفه‌اش را نيز تأمين كند و حق ندارد از صاحبش عوض آن را مطالبه نمايد . و در صورتي كه آن حيوان گوسفند باشد و صاحب آن پيدا نشود ، مي‌تواند آن را براي صاحبش نگه دارد و يا اين‌كه پس از سه روز آن را بفروشد و پول آن را از طرف صاحبش صدقه دهد ؛ و چنانچه صاحبش پيدا شود و صدقه را قبول نكند بايد پول آن را  به صاحبش بدهد .

اگر حيوان در اثر مرض يا غير آن در معرض تلف باشد ، جايز است آن را بگيرد و در اين صورت واجب است علوفة آن را تأمين كند ؛ و در صورتي كه قصد مجان نداشته باشد مي‌تواند پس از پيدا شدن صاحبش آن را مطالبه نمايد ، و يا اين‌كه از پشم يا شير يا سواري آن استفاده كند و از مخارجش كم كند . و اگر حيوان تلف شود ضامن آن نيست ؛ مگر اين‌كه در حفظ آن كوتاهي كرده باشد .

(مسئله 3163) اگر حيوانی را در جايی كه عمران و آبادی نيست ـ مانند بيابانها و جنگلها و كوهها و راههاي بيابانی ـ پيدا كند و صاحب آن معلوم نباشد دو صورت دارد:

اگر در آن محل آب و گياه وجود دارد و حيوان از لحاظ جسمي يا قدرت دويدن مي‌تواند خود را از درندگان حفظ كند ، جايز نيست آن را بگيرد .

اگر در آن محل آب وگياه وجود ندارد و يا حيوان در معرض خطر باشد ـ مانند گوسفند و بچه شتر ـ جايز است آن را بگيرد و به مقدار ممكن معرفي‌كند . و چنانچه از پيدا كردن صاحبش مأيوس شد مي‌تواند آن را تملك كند و يا اين‌كه براي صاحبش حفظ نمايد ؛ ولي در صورت تملك اگر صاحبش پيدا شود بايد عوض آن را به او بدهد .

(مسئله 3164) اگر بچه‌اي گم شده باشد و ولي او پيدا نشود و يا او را سر راه گذاشته باشند ، جايز است بلكه اگر در معرض تلف باشد واجب است انسان او را بردارد و حفظ كند و مخارجش را تأمين نمايد تا به حد بلوغ برسد و يا پدر يا مادر يا جد پدري او پيدا شود . و چنانچه بچه مالي همراه خود دارد جايز است با اجازة حاكم شرع آن مال را به مصرف او برساند ؛ و اگر مال ندارد از بيت المال يا زكوات يا مردمان خير براي مخارج او كمک بگيرد ؛ و اگر ممكن نشد خودش مخارج او را بدهد ، و در اين صورت مي‌تواند مخارجي را كه متحمل مي‌شود يادداشت كرده تا پس از بزرگ شدن و تمكن بچه از او مطالبه نمايد .

(مسئله 3165) مالی كه صاحب آن مشخص باشد ولی به هيچ وجه به او دسترسی نيست در حكم مجهول المالک مي‌باشد .