احكام ارث
قَالَ اللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالي: لِّلّرِجَالِ نَصِيبُُ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّسُاءِ نَصِيبُُ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ أَكَثُرَ نَصِيباً مَّفْرُوضاً .[1]
النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُوْلُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللهِ .[2]
(مسئله 3268) اسباب و موجبات ارث سه چيز است:
1ـ «خويشاوندي نَسَبي» كه خود به سه دسته تقسيم ميشود و تفصيل آن در مسئله 3274 بيان شده است .
2ـ «خويشاوندي سَبَبي» يعني «زوجيت» كه به وسيله آن زن و شوهر دائم از يكديگر ارث ميبرند .
3ـ «ولاء» به وسيله آن كسي كه بر ديگري يک نحو ولايت دارد ـ در صورت نبودن خويشاوندان نسبي ـ از او ارث ميبرد ؛ و آن بر سه قسم است:
الف: «ولاء عتق» كه بهواسطه آن مولي از بنده خود كه او را آزادكرده ارث ميبرد ؛ به شرط آنكه آن بنده خويشاوند نسبي نداشته باشد .
ب: «ضمان جريره» انسان با كسي قرار ميگذارد در زندگي كمک انسان و ضامن جنايات او باشد و در عوض از او ارث ببرد .
ج: «امامت» كه به واسطة آن امام مسلمين از كسيكه هيچ وارث ندارد ارث ميبرد .
لازم به ذكر است كه موضوع عتق در اين زمان منتفي شده است و ضمان جريره نيز متعارف نيست .
(مسئله 3269) چيزهاييكه بهطور كلي مانع ارث بردن انسان ميشود عبارت است از:
1ـ «بنده بودن» ؛ پس بنده هر چند فرزند يا پدر ميت باشد از او ارث نميبرد .
2ـ «كفر» ؛ پس كافر از مسلمان ارث نميبرد .
3ـ «قتل عمد»؛ پس اگر كسي به ناحق و عمداً ديگري را كشته باشد از او ارث نميبرد .
(مسئله 3270) مسلمان از كافر ارث ميبرد ؛ ولي كافر ـ هر چند پدر يا پسر ميت باشد ـ از مسلمان ارث نميبرد ؛ خواه كافر اصلي باشد يا مرتد . بنابراين اگر مسلماني هم وارث مسلمان و هم وارث غير مسلمان داشته باشد همة دارايي او به وارث مسلمان ميرسد ، هر چند وارث مسلمان جزو دستة دوم يا سوم باشد ؛ و اگر مسلمان هيچ وارث مسلماني ندارد ارث او مال امام مسلمين است كه در زمان غيبت به دست فقيه جامعالشرايط ميرسد .
(مسئله 3271) اگر كافر بميرد و وارث مسلمان داشته باشد همة ارث او به وارث مسلمان ميرسد ، هر چند جزو دستة دوم يا سوم باشد ؛ ولي اگر وارث مسلماني نداشته باشد ارث او به وارث كافر ميرسد . لكن كافر مرتد در اين جهت حكم مسلمان را دارد كه ارث او به وارث كافر نميرسد ؛ بلكه اگر وارث مسلمان نداشته باشد ارث او مال امام مسلمين است .
(مسئله 3272) اگر كسي يكي از خويشاوندان خود را عمداً و به ناحق بكشد از ارث او محروم ميشود . ولي اگر از روي خطا يا به صورت شبه عمد باشد از او ارث ميبرد ؛ هر چند ارث بردن او از دية قتل محل اشكال است و بنا بر احتياط با ورثة ديگر مصالحه كند .
(مسئله 3273) قاتل گرچه خود ارث نميبرد ولي مانع ارث بردن ديگران نميشود ؛ بنابراين اگر به عنوان مثال فرزندي پدر خود را عمداً و يا ناحق بكشد و ميت فرزند ديگري نداشته باشد ، هر چند خود قاتل ارث نميبرد ولي فرزندان او ارث ميبرند ؛ و اگر كسي از طبقة اول وجود ندارد طبقة دوم ارث ميبرند ؛ و اگر طبقة دوم هم وجود ندارد طبقة سوم ارث ميبرند .
(مسئله 3274) كساني كه به واسطه خويشاوندي نسبي ارث ميبرند سه طبقهاند:
طبقة اول: پدر و مادر و اولاد ميت ؛ و با نبودن اولاد ، اولادِ اولاد هر چه پايين روند ، هركدام به ميت نزديكتر است ارث ميبرد ؛ و تا يك نفر از اين طبقه هست طبقه دوم ارث نميبرند .
طبقة دوم: پدر بزرگ و مادر بزرگ هر چه بالا روند ـ پدري باشند يا مادري ـ و برادر و خواهر ميت ؛ و با نبودن خواهر و برادر ، اولاد آنان هر چه پايين روند ، هركدام به ميت نزديكتر است ؛ و تا يك نفر از اين دسته هست طبقه سوم ارث نميبرند .
طبقة سوم: عمو ، عمه ، دايي و خاله هرچه بالا روند و اولاد آنان هر چه پايين روند ؛ و تا هنگاميكه يك نفر از عموها و عمهها و داييها و خالههاي ميت زنده باشد اولاد آنان ارث نميبرند . ولي اگر ميت فقط عموي پدري و پسرعموي پدر و مادري داشته باشد و به جز اينها وارث ديگري نداشته باشد ، ارث او به پسر عموي پدر و مادري ميرسد و عموي پدري ارث نميبرد .
(مسئله 3275) زن و شوهر از يكديگر ارث ميبرند ، و با هر سه طبقه و همچنين با اقسام ولاء همراه ميباشند كه احكام آن خواهد آمد .
ارث طبقه اول
(مسئله 3276) اگر وارث ميت فقط يك نفر از طبقة اول باشد همة داريي به او ميرسد ؛ خواه «پدريا مادر يا يك پسر يا يك دختر» باشد . و اگر «چند پسر يا چند دختر» باشند مال به طور مساوي بين آنان تقسيم ميشود ؛ ولي اگر وارث ميت «يك پسر و يك دختر» يا «چند پسر و دختر» باشند ، بايد مال را به گونهاي تقسيم كرد كه هر پسري دو برابر دختر ارث ببرد .
(مسئله 3277) اگر وارث ميت فقط «پدر و مادر» او باشند مالرا سهقسمت ميكنند، دو قسمت آن را پدر و يك قسمت ديگر را مادر ميبرد ؛ اما اگر ميت «دو برادر يا چهار خواهر» و «يا يك برادر و دو خواهر» هم داشته باشد كه همة آنان زنده و مسلمان و آزاد و پدري باشند ـ يعني پدر آنان با پدر ميت يكي باشد ، خواه مادرشان با مادر ميت يكي باشد يا نه ـ گرچه تا هنگامي كه پدر و مادر زنده باشند برادر و خواهر ارث نميبرند ، ولي بودن آنها سبب ميشود كه مادر يك ششم ارث ببرد و بقيه را به پدر بدهند . و در حقيقت چون نفقة آنان به عهدة پدر است بر سهم پدر افزوده ميشود .
(مسئله 3278) اگر وارث ميت فقط «پدر و مادر و يك دختر» باشند ، چنانچه ميت «دو برادر يا چهار خواهر» و يا«يك برادر و دوخواهر» پدري نداشته باشد مال را پنج قسمت ميكنند: پدر و مادر هركدام يك قسمت و دختر سه قسمت آن را ميبرد . و اگر «دو برادر يا چهار خواهر» و «يا يك برادر و دو خواهر» پدري داشته باشد بنا بر مشهور مال را شش قسمت ميكنند: پدر و مادر هركدام يك قسمت و دختر سه قسمت ميبرد ، و يك قسمت باقيمانده را چهار قسمت ميكنند: يك قسمت را به پدر و سه قسمت را به دختر ميدهند ، و در حقيقت مادر بيش از يك ششم نميبرد ؛ ولي احوط اين است كه در اين صورت نيز با تحصيل رضايت پدر و دختر مانند صورت اول مال را پنج قسمت كنند: سه قسمت را به دختر بدهند و به هر يك از پدر و مادر يك قسمت بپردازند .
(مسئله 3279) اگر وارث ميت فقط «پدر و مادر و يك پسر» باشند مال را شش قسمت ميكنند: پدر و مادر هركدام يك قسمت و پسر چهار قسمت آن را ميبرد ؛ و اگر «چند پسر يا چند دختر» باشند آن چهار قسمت را به طور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند ؛ و اگر «يك پسر و يك دختر» يا «چند پسر و دختر» باشند آن چهار قسمت را طوري تقسيم ميكنند كه هر پسري دو برابر دختر ارث ببرد .
(مسئله 3280) اگر وارث ميت فقط «پدر و يك پسر» يا «مادر و يك پسر» باشند مال را شش قسمت ميكنند: يك قسمت آن را پدر يا مادر و پنج قسمت را پسر ميبرد .
(مسئله 3281) اگر وارث ميت فقط «پدر و يك دختر» يا «مادر و يك دختر» باشند مال را چهار قسمت ميكنند: يك قسمت آن را پدر يا مادر و بقيه را دختر ميبرد .
(مسئله 3282) اگر وارث ميت فقط «پدر يا مادر» با «يك پسر و يك دختر» يا «چند پسر و دختر» باشند مال را شش قسمت ميكنند: يك قسمت آن را پدر يا مادر ميبرد و بقيه را طوري قسمت ميكنند كه هر پسري دو برابر دختر ببرد .
(مسئله 3283) اگر وارث ميت فقط «پدر و چند دختر» يا «مادر و چند دختر» باشند مال را پنج قسمت ميكنند: يك قسمت را پدر و يا مادر ميبرد و چهار قسمت ديگر را دخترها به طور مساوي بين خودشان تقسيم ميكنند .
(مسئله 3284) اگر ميت اولاد ندارد ولي نوه داشتهباشد ، نوة پسري او ـ گرچه دختر باشدـ سهم پسر ميت و نوة دختري ـگرچه پسر باشد ـ سهم دختر او را ميبرد ؛ و چنانچه نوة پسري و دختري متعدد باشند ، سهم هر يك از پسر و دختر ميت بين اولاد او اگر همجنس باشند به طور مساوي و اگر همجنس نباشند به طوري كه سهم هر پسر دو برابر هر دختر باشد تقسيم ميشود . به عبارت ديگر ابتدا مال بين اولاد ميت كه مردهاند و فرزند دارند تقسيم ميشود و بعد سهم هركدام از آنان به وارثش ميرسد ؛ از باب مثال اگر ميت چهار نوه داشته باشد: «يك پسر و يك دختر از يك دختر» و «يك پسر و يك دختر از يك پسر» در اين صورت مال را سه سهم ميكنند: دو سهم براي پسر ميت و يك سهم براي دختر ميت در نظر ميگيرند ، و بعد سهم آنان را طوري بين فرزندانشان تقسيم ميكنند كه هر پسري دو برابر دختر ارث ببرد .
(مسئله 3285) با وجود پدر و مادرميت پدربزرگ و مادربزرگ ارث نميبرند؛ ولي در صورتي كه سهم پدر ميت يا مادر ميت بيش از يك ششم مال باشد مستحب است يك ششم از همة تركه را به پدر يا مادر خود به عنوان طعمه يا بخشش بدهد ، و اگر هر دو زنده باشند يك ششم را بين آنان به طور مساوي تقسيم نمايد .
(مسئله 3286) مقصود از فرزنديكه از انسان ارث ميبرد بچهاي است كه از نطفه او متولد شده باشد ؛ خواه از زن دائم باشد يا موقت . پس اگر كسي بچهدار نميشود و بچهاي را از پرورشگاه يا از ديگران به فرزندي قبول ميكند ، آن بچه فرزند او نميشود و از او ارث نميبرد ؛ مگر اينكه در زمان حيات خود چيزي را به او ببخشد . و جايز نيست شناسنامة او را نيز به نام خود بگيرد ؛ هر چند اصل عمل او از نظر عاطفي كار خوبي است و اجر و ثواب نيز دارد .
ارث طبقه دوم
(مسئله 3287) طبقة دوم از كساني كه به واسطة خويشاوندي نسبي ارث ميبرند عبارتند از «پدربزرگ ، مادربزرگ ، خواهران و برادران» ميت و اگر برادر و خواهر نداشته باشد اولاد آنان ارث ميبرند . و با بودن برادر و خواهر پدري و مادري ، برادر و خواهر پدري ارث نميبرند ؛ ولي برادر و خواهر مادري سهم خود را ميبرند .
(مسئله 3288) اگر وارث ميت فقط «يك برادر يا يك خواهر» باشد همة مال به او ميرسد ؛ و اگر «چند برادر يا چند خواهر» پدر و مادري باشند مال به طور مساوي ميان آنها تقسيم ميشود ؛ و اگر «چند برادر و خواهر پدر و مادري» با هم باشند هر برادر دو برابر خواهر ارث ميبرد .
(مسئله 3289) اگر ميت «برادر و خواهر پدر و مادري» دارد «برادر و خواهر پدري» كه از مادر با ميت جدا هستند ارث نميبرند ؛ و اگر برادر و خواهر پدر و مادري ندارد و فقط «يك خواهر يا يك برادر» پدري داشته باشد همة مال به او ميرسد ؛ و اگر «چند برادر يا چند خواهر» پدري داشته باشد مال به طور مساوي بين آنان تقسيم ميشود ؛ و اگر «برادر و خواهر پدري» داشته باشد هر برادري دو برابر خواهر ارث ميبرد .
(مسئله 3290) اگر وارث ميت فقط «يك خواهر يا يك برادر» مادري باشد كه از پدر با ميت جداست همة مال به او ميرسد ؛ و اگر «چند برادر مادري» يا «چند خواهر مادري» يا «چند برادر و خواهر مادري» باشند مال به طور مساوي بين آنان تقسيم ميشود .
(مسئله 3291) اگر ميت «برادر و خواهر پدر و مادري» و «برادر و خواهر پدري» و «يك برادر و يا يك خواهر مادري» داشته باشد ، برادر و خواهر پدري ارث نميبرند و مال را به شش قسمت تقسيم ميكنند: يك قسمت را به برادر يا خواهر مادري ميدهند و بقيه را ميان برادر و خواهر پدر و مادري به گونهاي تقسيم ميكنند كه هر برادر دو برابر خواهر ارث ببرد .
(مسئله 3292) اگر ميت «برادر و خواهر پدر و مادري» و«برادر و خواهر پدري» و «برادر و خواهر مادري» داشته باشد، برادر و خواهر پدري ارث نميبرند و مال را سه قسمت ميكنند: يك قسمت را برادر و خواهر مادري به طور مساوي بين خودشان تقسيم ميكنند و بقيه را بين برادر و خواهر پدر و مادري به گونهاي تقسيم ميكنند كه هر برادر دو برابر خواهر ارث ببرد .
(مسئله 3293) اگر وارث ميت فقط «برادر و خواهر پدري» و «يك برادر و يا يك خواهر مادري» باشند مال را شش قسمت ميكنند: يك قسمت آن را برادر يا خواهر مادري ميبرد و بقيه را بين برادر و خواهر پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه هر برادر دو برابر خواهر ارث ببرد .
(مسئله 3294) اگر وارث ميت فقط «برادر و خواهر پدي» و «چند برادر و خواهر مادري» باشند مال را سه قسمت ميكنند: يك قسمت آن را برادر و خواهر مادري به طور مساوي بين خودشان تقسيم ميكنند و بقيه را بين برادر و خواهر پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه هر برادر دو برابر خواهر ارث ببرد .
(مسئله 3295) اگر وارث ميت فقط «برادر و خواهر و زن» او باشند ، زن به تفصيلي كه در «ارث زن و شوهر» گفته ميشود ارث خود را ميبرد و خواهر و برادر به طوري كه در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را ميبرند ؛ همچنين اگر زني بميرد و وارث او فقط «خواهر و برادر و شوهر» او باشند ، شوهر نصف مال را ميبرد و خواهر و برادر به طوريكه در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را ميبرند . و به خاطر ارث بردن زن يا شوهر از سهم برادر و خواهر مادري چيزي كم نميشود ، بلكه از سهم برادر و خواهر پدر و مادري يا پدري كم ميشود ؛ مثلاً اگر وارث ميت «شوهر» و «برادر و خواهر مادري» و «برادر و خواهر پدر و مادري» او باشند ، نصف مال به شوهر ميرسد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادري ميدهند و آنچه باقي ميماند مال برادر و خواهر پدر و مادري است . بنابراين اگر همة مال او شش تومان باشد ، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادري و يك تومان به برادر و خواهر پدر و مادري ميدهند .
(مسئله 3296) اگر برادر و خواهر ميت همگي قبل از او از دنيا رفته باشند سهم ارث آنان را به اولادشان ميدهند ؛ و سهم «برادرزاده و خواهرزادة مادري» به طور مساوي بين آنان قسمت ميشود ؛ و از سهمي كه به « برادرزاده و خواهرزادة پدر و مادري يا پدري» ميرسد هر پسري دو برابر دختر ميبرد . و اگر خواهر و برادر ميت متعدد بودهاند ابتدا مال بين آنان تقسيم ميگردد و بعد ارث هركدام بين اولادشان قسمت ميشود .
(مسئله 3297) اگر وارث ميت فقط «يك پدربزرگ» يا «يك مادربزرگ» است ـ پدري باشد يا مادري ـ همه مال به او ميرسد . و با بودن پدربزگ ميت «پدر پدربزرگ» ارث نميبرد .
(مسئله 3298) اگر وارث ميت فقط «پدربزرگ و مادربزرگ پدري» باشند مال سه قسمت ميشود: دو قسمت را پدربزرگ و يك قسمت را مادربزرگ ميبرد ؛ و اگر وارث فقط «پدربزرگ و مادربزرگ مادري» باشند مال را به طور مساوي بين خودشان تقسيم ميكنند .
(مسئله 3299) اگر وارث ميت فقط «يك پدربزرگ يا مادربزرگ پدري» و «يك پدربزرگ يا مادربزرگ مادري» باشند مال را سه قسمت ميكنند: دو قسمت را پدربزرگ يا مادربزرگ پدري و يك قسمت را پدربزرگ يا مادربزرگ مادري به ارث ميبرد .
(مسئله 3300) اگر وارث ميت «پدربزرگ و مادربزرگ پدري» و «پدربزرگ و مادربزرگ مادري» باشند مال سه قسمت ميشود: يك قسمت آن را پدربزرگ و مادربزرگ مادري به طور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند و دو قسمت ديگر را بين پدربزرگ و مادربزرگ پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه پدربزرگ دو برابر مادربزرگ ارث ببرد .
(مسئله 3301) اگر وارث ميت فقط «زن» و «پدربزرگ و مادربزرگ پدري» و «پدربزرگ و مادربزرگ مادري» باشند ، زن به تفصيلي كه در «ارث زن و شوهر» گفته ميشود ارث خود را ميبرد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به پدربزرگ و مادربزرگ مادري ميدهند كه به طور مساوي بين خودشان قسمت كنند و بقيه را بين پدربزرگ و مادربزرگ پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه پدربزرگ دو برابر مادربزرگ ارث ببرد . و اگر وارث ميت «شوهر» و «پدربزرگ» و «مادربزرگ» باشند ، شوهر نصف مال را ميبرد و پدربزرگ و مادربزرگ اگر مادري باشند بقية مال را به طور مساوي بين خود تقسيم ميكنند ، و اگر پدري باشند پدربزرگ دو برابر مادربزرگ ارث ميبرد ، و اگر هم پدري و هم مادري باشند يك سوم اصل مال را پدربزرگ و مادربزرگ مادري به طور مساوي تقسيم ميكنند و بقيه را كه يك ششم اصل مال است پدربزرگ و مادربزرگ پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه پدربزرگ دو برابر مادربزرگ ارث ببرد .
(مسئله 3302) اگر وارث ميت «پدربزرگ يا مادربزرگ يا هر دوي آنان» با «برادر يا خواهر و يا هر دو ، يا برادرزاده و خواهرزاده و يا هر دو» باشند ، در همة اين موارد پدربزرگ حكم يك برادر و مادربزرگ حكم يك خواهر را براي ميت دارند ؛ ولي مانع از ارث بردن برادرزاده و خواهرزاده نميشود .
ارث طبقه سوم
(مسئله 3303) طبقة سوم «عمو ، عمه ، دايي ، خاله و اولاد آنان» هستند ـ به تفصيلي كه در اول ارث گفته شد ـ كه اگر هيچيك از ورثة طبقة اول و دوم نباشند اينها ارث ميبرند .
(مسئله 3304) اگر وارث ميت فقط «يك عمو يا يك عمه» است ـ چه پدر و مادري باشد يا پدري يا مادري ـ همة مال به او ميرسد . و اگر «چند عمو يا چند عمه» باشند و همه پدر و مادري يا همه پدري باشند مال بهطور مساوي بين آنان قسمت ميشود ؛ ولي اگر عمو و عمه با هم باشند و همه پدر و مادري يا همه پدري باشند ، بايد ارث را به گونهاي تقسيم كنند كه عمو دو برابر عمه ارث ببرد .
(مسئله 3305) اگر وارث ميت فقط «چند عموي مادري» يا «چند عمة مادري» باشند مال به طور مساوي بين آنان قسمت ميشود ؛ ولي اگر ميت فقط «چند عمو و عمة مادري» داشته باشد بنا بر احتياط واجب بايد با يكديگر مصالحه كنند .
(مسئله 3306) اگر وارث ميت عمو و عمه باشد و بعضي پدري و بعضي مادري و بعضي پدر و مادري باشند «عمو و عمة پدري» ارث نميبرند ؛ پس اگر ميت يا عمو يا يك عمة مادري دارد مال را شش قسمت ميكنند: يك قسمت را به «عمو يا عمة مادري» ميدهند و بقيه را بين «عمو و عمة پدر و مادري» به گونهاي تقسيم ميكنند كه عمو دو برابر عمه ارث ببرد و اگر چند عمو يا عمه يا عمو و عمة مادري دارد مال را سه قسمت ميكنند: دو قسمت را بين «عمو و عمة پدر و مادري» به گونهاي تقسيم ميكنند كه عمو دو برابر عمه ارث ببرد و يك قسمت را به «عمو و عمة مادري» ميدهند كه بين خود تقسيم نمايند و بنا بر احتياط واجب در تقسيم با يكديگر مصالحه نمايند .
(مسئله 3307) اگر وارث ميت فقط «يك دايي يا يك خاله» باشد همة مال به او ميرسد . و اگر وارث «دايي و خاله» باشند و همه پدر و مادري يا پدري باشند بنا بر احتياط مال را با مصالحه بين خود تقسيم نمايند ؛ ولي اگر همه مادري باشند مال به طور مساوي بين آنها تقسيم ميشود .
(مسئله 3308) اگر وارث ميت فقط «يك دايي يا يك خالة مادري» و «دايي و خالة پدر و مادري» و «دايي و خالة پدري» باشند ، دايي و خالة پدري ارث نميبرند و مال را شش قسمت ميكنند: يك قسمت را به دايي يا خالة مادري و بقيه را به دايي و خالة پدر و مادري ميدهند ؛ و احتياط آن است كه در تقسيم آن با يكديگر مصالحه نمايند .
(مسئله 3309) اگر وارث ميت فقط «دايي و خالة پدري» و «دايي و خالة مادري» و «دايي و خالة پدر و مادري» باشند ، دايي و خالة پدري ارث نميبرند و بايد مال را سه قسمت كنند: يك قسمت آن را دايي و خالة مادري به طور مساوي بين خودشان قسمت نمايند و بقيه را به دايي و خالة پدر و مادري بدهند ؛ و احتياط آن است كه در تقسيم آن با يكديگر مصالحه نمايند .
(مسئله 3310) اگر وارث ميت «يك دايي يا يك خاله» و «يك عمو يا يك عمه» باشند مال را سه قسمت ميكنند: يك قسمت را دايي يا خاله و بقيه را عمو يا عمه به ارث ميبرد و به طور كلي يك سوم مال سهم دايي و خاله است و دو سوم آن سهم عمو و عمه .
(مسئله 3311) اگر وارث ميت «يك دايي يا يك خاله» و «عمو و عمه» باشد و عمو و عمه پدر و مادري يا پدري باشند مال را سه قسمت ميكنند: يك قسمت را دايي يا خاله ميبرد و دو قسمت ديگر را بين عمو و عمه به گونهاي تقسيم ميكنند كه عمو دو برابر عمه ارث ببرد .
(مسئله 3312) اگر وارث ميت «يك دايي يا يك خاله» و «يك عمو يا يك عمة مادري» و «عمو و عمة پدر و مادري يا پدري» باشند مال را سه قسمت ميكنند: يك قسمت آن را به دايي يا خاله ميدهند و دو قسمت باقيمانده را شش قسمت ميكنند ، يك قسمت را به عمو يا عمه مادري ميدهند و بقيه را بين عمو و عمة پدر و مادري يا پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه عمو دو برابر عمه ارث ببرد . بنابراين اگر مال را نه قسمت كنند ، سه قسمت را به دايي يا خاله و يك قسمت را به عمو يا عمة مادري و پنج قسمت ديگر را به عمو و عمة پدر و مادري يا پدري ميدهند .
(مسئله 3313) اگر وارث ميت «يك دايي يا يك خاله» و «عمو و عمة مادري» و «عمو و عمة پدر و مادري يا پدري» باشند مال را سه قسمت ميكنند: يك قسمت را دايي يا خاله ميبرد و دو قسمت باقيمانده را سه سهم ميكنند: يك سهم آن را به عمو و عمة مادري ميدهند كه بنا بر احتياط واجب با هم مصالحه ميكنند ، و دو سهم ديگر را بين عمو و عمة پدر و مادري يا پدري به گونهاي تقسيم ميكنند كه عمو دو برابر عمه ارث ببرد . بنابراين اگر مال را نه قسمت كنند ، سه قسمت آن سهم خاله يا دايي و دو قسمت سهم عمو و عمة مادري و چهار قسمت سهم عمو و عمة پدر و مادري يا پدري ميباشد .
(مسئله 3314) اگر وارث ميت «چند دايي و چند خاله» كه همه پدر و مادري يا پدري و يا مادري هستند و «عمو و عمه» باشند مال سه سهم ميشود: دو سهم آن را به دستوري كه در مسئله پيش گفته شد عمو و عمه بين خود تقسيم ميكنند ، و يك سهم آن را داييها و خالهها به نحوي كه گذشت بين خودشان قسمت مينمايند .
(مسئله 3315) اگر وارث ميت «دايي يا خالة مادري» و «چند دايي و خالة پدر و مادري يا پدري» و «عمو و عمه» باشند مال سه سهم ميشود: دو سهم آن را به دستوري كه سابقاً گفته شد عمو و عمه بين خودشان قسمت ميكنند ؛ پس اگر ميت يك دايي يا يك خالة مادري دارد يك سهم ديگر آن را شش قسمت ميكنند: يك قسمت را به دايي يا خالة مادري ميدهند و بقيه را به دايي و خالة پدر و مادري يا پدري ميدهند كه بنابر احتياط بايد در تقسيم آن با هم صلح كنند ؛ و اگر چند دايي مادري يا چند خالة مادري يا هم دايي مادري و هم خالة مادري دارد آن يك سهم را سه قسمت ميكنند: يك قسمت را داييها و خالههاي مادري به طور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند ، بقيه را به دايي و خالة پدر و مادري يا پدري ميدهند كه بنا بر احتياط در تقسيم آن با يكديگر مصالحه كنند .
(مسئله 3316) اگر ميت عمو و عمه و دايي وخاله نداشته باشد، مقداريكه به عمو و عمه ميرسد به اولاد آنان ، و مقداريكه به دايي و خاله ميرسد به اولاد آنان داده ميشود به گونهاي كه ابتدا مال بين عمو و عمه و دايي و خالهها تقسيم ميشود و بعد سهم هركدام بين اولادشان تقسيم ميگردد .
(مسئله 3317) اگر عمو و عمه و دايي و خالة خود ميت و اولاد آنان ـ هر چه پايين روند ـ نباشند ، عمو و عمه و دايي و خالة پدر و مادر ميت ارث ميبرند ؛ و اگر اينها نباشند اولادشان ارث ميبرند ؛ و اگر اينها هم نباشند عمو و عمه و دايي و خالة پدربزرگ و مادربزرگ ميت ، و اگر اينها هم نباشند اولادشان ارث ميبرند .
(مسئله 3318) اگر وارث ميت «عمو و عمه و دايي و خالة پدر» و «عمو و عمه و دايي و خالة مادر» او باشند و همة اينها فقط پدر و مادري يا فقط پدري و يا فقط مادري باشند مال سه سهم ميشود: يك سهم آن مال عمو و عمه و دايي و خالة مادر ميت است كه بنا بر احتياط در تقسيم آن باهم مصالحه كنند و اگر فقط دايي و خالة مادري باشند باهم مساويند و دو سهم ديگر آن را سه قسمت ميكنند: يك قسمت را دايي و خالة پدر ميت بين خودشان قسمت مينمايند و در پدر و مادري يا پدري با هم مصالحه كنند ولي در مادري با يكديگر مساويند ، و دو قسمت ديگر آن را به عمو و عمة پدر ميت ميدهند و عمو دو برابر عمه ميبرد مگر در مادري كه با هم مصالحه كنند ، و اگر بعضي از اينها پدر و مادري و بعضي پدري و بعضي مادري باشند در هر دستهاي پدري ارث نميبرد و مادري اگر يك نفر است يك ششم و اگر بيشتر است يك سوم ميبرد و باقيمانده سهم پدر و مادري ميباشد ، و اگر پدر و مادري موجود نيست پدري سهم او را ميبرد .
ارث زن و شوهر
(مسئله 3319) اگر زن دائمي بميرد و فرزند نداشته باشد ، نصف همه مال او را شوهر و بقيه را ديگر وارثان ميبرند ؛ و اگر از آن شوهر يا شوهر سابق خود فرزند داشته باشد ، يک چهارم همه مال را شوهر و بقيه را وارثان ديگر ميبرند .
(مسئله 3320) اگر زن در حال بيماري شوهر كند و به آن بيماري از دنيا برود ، شوهرش ـ اگر چه با او نزديكي نكرده باشد ـ از او ارث ميبرد.
(مسئله 3321) اگر شوهر بميرد و از هيچ زني فرزند نداشته باشد ، همسر دائمي او يک چهارم مال او را به ارث ميبرد و بقيه را به وارثان ديگر ميدهند ؛ و اگر شوهر از آن زن يا از زن ديگر فرزند داشته باشد ، يک هشتم اموالش به همسر و بقيه به وارثان ديگر داده ميشود .
(مسئله 3322) اگر زني بميرد و جز شوهرش هيچ وارثي نداشته باشد همه مال او به شوهر ميرسد ؛ و اگر مردي بميرد و جز زن وارث ديگري نداشته باشد يك چهارم مال به زن ميرسد ، و بقيه مال امام مسلمين است كه در زمان غيبت به فقيه جامعالشرايط ميرسد .
(مسئله 3323) زن ميت از همه اموال منقول ـ مانند: سرمايه ، پول ، فرش ، لباس و ساير لوازم زندگي ـ ارث ميبرد ؛ و از عين مطلق زمين و قيمت آن ارث نميبرد ؛ و نيز از خود هوايي ـ مثل ساختمان و درخت ـ ارث نميبرد و فقط از قيمت هوايي ارث ميبرد . ولي بنا بر احتياط مستحب در زمينِ غير خانه با ورثه مصالحه كنند ؛ و اگر زن از ميت بچه دارد بنا بر احتياط مستحب مؤكد از همة تركه حتي از زمين به او ارث بدهند ، يا با هم مصالحه كنند و او را راضي نمايند .
(مسئله 3324) اگر بخواهند ساختمان يا درخت و مانند آن را قيمت نمايند ، بايد حساب كنند كه اگر آنها بدون اجرت در زمين بمانند تا از بين بروند چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند .
(مسئله 3325) زميني كه در آن مجراي آب قنات و مانند آن قرار دارد و در حكم زمين ميباشد ؛ و آجر و چيزهايي كه در آن به كار رفته در حكم ساختمان است ؛ همچنين مبلغي كه به كارگر ، بنّا و يا معمار ساختمان پرداخت شده بنا بر اقوي به قيمت آن افزوده ميشود .
(مسئله 3326) وسايل شركتها و كارخانجات كوچك و بزرگ ـ مانند: ماشينآلات و تلفن و ميز و صندلي ـ گرچه نصب شده باشند جزو اموال منقول حساب ميشوند و زن از آنها ارث ميبرد .
(مسئله 3327) لباس و زيورآلات و چيزهاي ديگري كه مرد براي زن خود گرفته ، در صورتي كه به او بخشيده باشد بعد از وفات شوهر و يا طلاق دادن زن جزو دارايي زن ميباشد ؛ ولي اگر آنها را نبخشيده باشد ـ اگر چه زن آن را پوشيده باشد ـ جزو مال شوهر خواهد بود .
(مسئله 3328) زن نميتواند در چيزهايي كه ارث نميبرد بدون اجازة ساير ورثه تصرف كند . و نيز بنا بر احتياط واجب ورثة ديگر هم تا هنگامي كه سهم زن را ندادهاند نميتوانند در ساختمان و چيزهايي كه زن از قيمت آنها ارث ميبرد بدون اجازة او تصرف كنند ؛ و چنانچه پيش از دادن سهم زن اينها را بفروشند ، در صورتي كه زن معامله را اجازه دهد صحيح ميباشد ، وگرنه نسبت به سهم او محل اشكال است .
(مسئله 3329) اگر ميت بيش از يك زن دائم داشته باشد ، چنانچه فرزند ندارد بايد يك چهارم مال و اگر فرزند دارد يك هشتم را ميان زنان او به طور مساوي تقسيم كنند ؛ اگر چه شوهر با هيچ يك از آنان يا بعضي از آنان نزديكي نكرده باشد . ولي اگر در مرضي كه به آن از دنيا رفته زني را عقد كرده و با او نزديكي نكرده باشد ، آن زن از او ارث نميبرد و حق مهر هم ندارد .
(مسئله 3330) اگر زن را طلاق رجعي دهد، هر يك از زن يا شوهر اگر در بين عدّه بميرد ديگري از او ارث ميبرد ؛ ولي اگر بعد از گذشتن عدّه يا در عدّة طلاق بائن يكي از آنان بميرد ، ديگري از او ارث نميبرد .
(مسئله 3331) اگر شوهر در حال بيماري ، زن خود را طلاق دهد و پيش از تمام شدن دوازده ماه قمري بميرد ، زن با سه شرط از او ارث ميبرد:
1ـ زن در اين مدت شوهر نكرده باشد .
2ـ زن در اثر بيميلي به شوهر مالي به او نداده باشد كه به طلاق دادن زن راضي شود بلكه اگر چيزي هم به شوهر ندهد ولي طلاق به تقاضاي زن باشد باز هم ارث بردنش محل اشكال است .
3ـ شوهر در همان بيماري كه زن را طلاق داده مرده باشد ؛ پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگري از دنيا برود زن ارث نميبرد ؛ و اگر در همان بيماري ولي به جهت ديگري بميرد بنا بر احتياط ورثه با زن مصالحه نمايند .
(مسئله 3332) اگر به واسطة وجود زن يا شوهر نقصي در سهام ورثه پديد آيد ، از سهم «زن و شوهر و مادر» و «برادران و خواهران مادري» و «پدربزرگ و مادربزرگ مادري» و «داييها و خالهها» چيزي كسر نميشود ؛ بلكه آنان تمام سهام خود را از اصل مال ميبرند ، و آنچه نقص وارد شده از سهام «پدر» و «برادران و خواهران پدر و مادري يا پدري» و «پدربزرگ و مادربزرگ پدري» و «عموها و عمهها» كسر ميشود .
(مسئله 3333) در ازدواج موقت بين زن و شوهر ارث نيست ؛ و چنانچه در ضمن عقد شرط كنند كه زن ارث ببرد بنا بر احتياط با ساير ورثه مصالحه شود و ورثه او را راضي نمايند . ولي فرزندي كه از ازدواج موقت به دنيا ميآيد مانند فرزندان زن دائم ارث ميبرد .
ارث اختصاصي پسر بزرگتر
(مسئله 3334) پسر بزرگتر گذشته از سهم ارثيكه در مسائل پيش گفته شد «قرآن ، انگشتر ، شمشير و يا هر اسلحه ديگر و نيز لباسي را كه ميت پوشيده» به ارث ميبرد ؛ و اگر ميت از اين چهار چيز بيشتر از يكي داشته باشد ، چنانچه مورد استفاده او بوده بنا بر اقوي آنها هم به پسر بزرگتر اختصاص دارد . و در «لباسي كه ميت براي پوشيدن دوخته و هنوز استفاده نكرده» و نيز در «كتابها ، وسيله سواري و اثاث سفر» بنا بر احتياط با وارثان ديگر مصالحه شود .
(مسئله 3335) اگر پسر بزرگتر ميت پيش از او مرده باشد اشياي نامبرده را به بزرگترين پسري كه زنده است ميدهند .
(مسئله 3336) اگر پسر بزرگ ميت بيش از يكي باشد ـ به عنوان مثال از دو زن او در يک زمان دو پسر به دنيا آمده باشد ـ بايد اشياي نامبرده را به طور مساوي بين خودشان تقسيم كنند .
(مسئله 3337) اگر بدهي ميت مساوي يا بيش از دارايي او باشد ، بايد چهار چيزي را هم كه مال پسر بزرگتر است بابت بدهي او بدهند ؛ و اگر قرضش كمتر از مال او باشد بنا بر احتياط واجب از آن چهار چيز هم به نسبت به قرض او بپردازند .
مسائل متفرقه ارث
(مسئله 3338) اگر كسي از دو راه با ميت خويشاوندي داشته باشد از هر دو راه از او ارث ميبرد ؛ بنابراين اگر زن و شوهر با يكديگر خويشاوند باشند علاوه بر ارث زن و شوهري از جهت خويشاوندي نيز ارث ميبرند ؛ از باب مثال اگر مردي بميرد و زن او دختر عموي او باشد و وارث او پسر عمو و دختر عموها باشند ، زن از دو جهت ارث ميبرد .
(مسئله 3339) هرگاه بخواهند ارث را تقسيمكنند و همسرميت حامله باشد ـ هرچند در دستة اول وارث ديگري هم مانند فرزند يا پدر و يا مادر وجود داشته باشد ـ بايد براي كودكي كه در رحم مادر است سهم دو فرزند پسر را كنار بگذارند ، بلكه اگر احتمال دهند بيشتر است سهم بيشتري را كنار بگذارند تا پس از به دنيا آمدنِ كودك سهم واقعي او را برداشته و بقيه را ميان ورثة ديگر تقسيم كنند ؛ مگر اينكه با وسايل روز ثابت شود كودكي كه در رحم است پسر يا دختر و يا چند قلوست ، كه در اين صورت سهم واقعي او را كنار ميگذارند .
(مسئله 3340) اگر ميت هيچ وارثي نداشته باشد همة مال او متعلق به امام مسلمين است كه در زمان غيبت به فقيه جامعالشرايط پرداخت شود .
(مسئله 3341) اگر دو يا چند نفر كه از يكديگر ارث ميبرند به طور ناگهاني با هم غرق شوند و يا زير آوار بمانند و با هم بميرند و معلوم نشود كدام يك از آنان اول مرده است ، همه از يكديگر نسبت به آنچه قبل از مردن داشتهاند ارث ميبرند ؛ ولي آنچه را كه از يكديگر ارث ميبرند به ساير ورثة آنان منتقل ميشود . و اگر يكي از آنان دارايي دارد و ديگري ندارد ، كسيكه مال ندارد از ديگري ارث ميبرد . و در صورتي كه به سبب حوادث ديگر مانند تصادف اتومبيل يا سقوط هواپيما از دنيا رفته باشند بنا بر اقوي همين حكم جاري ميشود ؛ هر چند بنا بر احتياط مستحب با ساير ورثه مصالحه نمايند .
(مسئله 3342) حقوقي كه به خانواده بازنشستگان پرداخت ميشود اگر پسانداز دوران خدمت باشد جزو تركة ميت بوده و پس از اداي دَين و وصيت به همة وارثان ميرسد ؛ و آنچه را كه از طرف خود اداره يا ادارة بيمه پس از مرگ ميدهند تابع مقررات است و به هركس بدهند مال او ميشود .
(مسئله 3343) اگر وارث خنثاي مشكل باشد ـ بهگونهايكه با هيچيک از نشانههاي تعيين شده مرد يا زن بودن او مشخص نميشود ـ نصف ارث يک مرد و نصف ارث يک زن را به او ميدهند .