احکام روزه قضا

(مسئله 1733) اگر ديوانه‌اي عاقل شود يا كافري مسلمان گردد ، قضاي روزه‌هاي زمان ديوانگي يا كفر بر او واجب نيست ؛ ولي اگر مسلماني كافر شود و دوباره مسلمان گردد قضاي روزه‌هاي زمان كفر بر او واجب است .

(مسئله 1734) روزه‌اي‌كه از انسان به واسطة مستي ترك شده بايد قضا شود ، هرچند چيزي را كه به وسيلة آن مست شده براي معالجه خورده باشد ؛ بلكه اگر نيت روزه كرده و مست شده بنا بر احتياط واجب بايد آن روزه را تمام كند و قضاي آن را نيز به جا آورد .

(مسئله 1735) كسي‌كه براي عذري يا بدون عذر چند روز را روزه نگرفته و بعد در شمارة آن شك كرده دو حالت دارد:

اگر شك كند كه چه وقت عذرش برطرف شده بنا بر احتياط واجب بايد به احتمال بيشتر عمل كند ؛ مثل كسي‌كه پيش از ماه رمضان به مسافرت رفته و نمي‌داند پنجم رمضان از سفر بازگشته يا ششم ، چنين شخصي بايد احتياطاً شش روز را روزه بگيرد .

اگر شک كند كه چه وقت عذر برايش پيدا شده مي‌تواند مقدار كمتر را قضا نمايد ؛ مثل كسي‌كه در روزهاي آخر ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از رمضان نمي‌داند كه ابتداي سفر او بيست و پنجم بوده يا بيست و ششم ، چنين شخصي مي‌تواند روز بيست و ششم را روز شروع مسافرت خود حساب كند و پنج روزة قضا بگيرد ؛ مگر اين‌كه مقدار روزهايي را كه روزه نگرفته مي‌دانسته و بعد فراموش كرده باشد كه در اين صورت بنا بر احتياط مقدار بيشتر را كه احتمال مي‌دهد قضا نمايد .

(مسئله 1736) زن حائض يا نفساء روزه‌هايي را كه در روزهاي حيض يا نفاس نگرفته بايد پس از پاك شدن قضا نمايد ؛ ولي زن مستحاضه بايد به ترتيبي كه در احكام استحاضه گفته شد روزه‌هاي خود را بگيرد ؛ و در اين صورت ديگر قضا ندارد .

(مسئله 1737) اگر در ماه رمضان به واسطة عذري روزه نگيرد و پس از رمضان عذر او برطرف شود ، بنابر احتياط واجب تا رمضان سال بعد قضاي آن را به جا آورد ؛ و چنانچه تا رمضان آينده از روي عمد قضاي روزه را نگيرد بايد علاوه بر قضاي روزه براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد .

(مسئله 1738) اگر در قضاي روزة رمضان كوتاهي كند تا وقت تنگ شود و در تنگي وقت عذري پيدا كند ، بايد روزه‌ها را پس از رمضان قضا نمايد و براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد .

(مسئله 1739) اگر موقعي كه عذر دارد تصميم داشته باشد كه پس از برطرف شدن عذر روزه‌هاي خود را قضا كند و پيش از آن‌كه قضا نمايد در تنگي وقت عذري پيدا كند ، بايد قضاي آن را بگيرد و بنا بر احتياط واجب براي هر روز هم يك مدّ طعام به فقير بدهد .

(مسئله 1740) اگر بيماري انسان چند سال ادامه پيدا كند و پس از بهبودي تا رمضان آينده به اندازة قضا وقت داشته باشد ، بايد قضاي رمضان آخر را بگيرد و براي هر روز از سالهاي پيش يك مدّ طعام به فقير بدهد و قضاي آنها واجب نيست .

(مسئله 1741) كسي‌كه از چند ماه رمضان روزة قضا دارد ، قضاي هركدام را كه اول بگيرد مانعي ندارد ؛ ولي اگر وقت قضاي رمضان آخر تنگ باشد ـ مثل آن‌كه پنج روز از رمضان آخر قضا داشته و پنج روز هم به رمضان مانده باشد ـ بنا بر احتياط واجب اول قضاي رمضان آخر را بگيرد .

(مسئله 1742) اگر قضاي روزة چند رمضان بر او واجب باشد خوب است معين كند ـ گرچه به طور اجمال ـ كه قضاي كدام رمضان را به جا مي‌آورد ؛ ولي اگر به طور كلي قصد نمايد ، قضاي رمضان جلوتر محسوب مي‌شود .

(مسئله 1743) كسي‌كه به نيت قضاي روزة رمضان روزه گرفته ، اگر وقت قضاي روزة او تنگ نباشد مي‌تواند پيش از ظهر روزة خود را باطل نمايد ؛ ولي بعد از ظهر جايز نيست آن را باطل كند بلكه كفاره هم دارد .

(مسئله 1744) اگر به دليل بيماري روزة رمضان را نگيرد و بيماري او تا رمضان سال بعد ادامه يابد ، قضاي روزه‌هايي را كه نگرفته بر او واجب نيست هر چند احوط است ؛ و بايد براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد . ولي چنانچه به واسطة عذر ديگري ـ مثلاً مسافرت ـ روزه نگرفته و عذر او تا رمضان سال بعد باقي بماند ، بايد روزه‌هايي را كه نگرفته قضا كند و بنا بر احتياط واجب براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد .

(مسئله 1745) اگر به علت بيماري روزة رمضان را نگيرد و پس از رمضان آن بيماري بهبود يابد ولي عذر ديگري پيدا كند كه نتواند تا رمضان سال بعد قضاي آن را به‌جا آورد ، بايد روزه‌هايي را كه نگرفته قضا نمايد ؛ همچنين اگر به علت ديگري غير از بيماري روزة رمضان را نگيرد و پس از رمضان آن عذر برطرف شود ولي به علت بيماري نتواند تا رمضان بعد روزه بگيرد ، بايد روزه‌هايي را كه نگرفته قضا نمايد ؛ و در هر دو صورت بنا بر احتياط واجب براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد .

(مسئله 1746) اگر قضاي روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد آن را به جا آورد و براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد ؛ و با تكرار سالهاي تأخير چيزي به كفاره اضافه نمي‌شود .

(مسئله 1747) اگر از روي عمد روزة رمضان را نگيرد بايد قضاي آن را به جا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد ؛ و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را به جا نياورد بنا بر احتياط واجب براي هر روز نيز يك مدّ طعام بدهد .

(مسئله 1748) اگر قضاي روزة ميتي را ـ به طور مجاني يا استيجار ـ گرفته باشد بنا بر احتياط واجب بعد از ظهر آن را باطل نكند .

(مسئله 1749) اگر به علت بيماري يا حيض و يا نفاس روزة رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن ماه رمضان بميرد ، لازم نيست روزه‌هاي او را قضا كنند ؛ ولي اگر به علت مسافرت روزة رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد بايد براي او قضا كنند .

(مسئله 1750) پس از مرگ پدر بزرگترين وارث مرد طبق طبقات ارث بايد قضاي نماز و روزة او را به تفصيلي كه در مسئله 1401 گذشت به‌جا آورد ؛ اين حكم بنا بر احتياط در مورد مادر هم جاري است . همچنين است اگر پدر يا مادر به جز روزة رمضان روزة واجب ديگري را ـ مانند روزة نذر ـ نگرفته باشند . در اين موارد اگر پدر ميت زنده است بنا بر احتياط با كمك پسر بزرگتر ميت اين كار را انجام دهد .

(مسئله 1751) اگر ميت به خاطر مسافرت روزه‌هاي خود را نگرفته باشد ، وليّ او ـ‌ يعني پسر بزرگتر و بنابر احتياط واجب بزرگترين وارث مرد مطابق طبقات ارث‌ـ بايد قضاي آنها را به‌جا آورد ؛ ولي اگر به خاطر بيماري روزه‌ها را نگرفته است ، قضاي‌ آنها در صورتي بر وليّ او واجب مي‌شود كه بر خود او قضاي آنها واجب بوده و به جا نياورده است .