احکام خرید و فروش

قال الله و تبارك و تعالي: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا .[1]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الأنْعَامِ إِلا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ .[2]

(مسئله 2187) در خريد و فروش خواندن صيغه عربي شرط نيست ، و فروشنده به قصد اين‌كه مال خود را در مقابل مال ديگري از آنِ او كند با هر واژه‌اي بگويد: اين مال را در برابر فلان مبلغ به تو فروختم ؛ و خريدار هم بگويد: قبول كردم ؛ معامله درست است ، ولي بايد فروشنده و خريدار قصد انشاء داشته باشد يعني به گفتن آن دو جمله مقصودشان خريد و فروش باشد ؛ بلكه اگر بدون همين گفتار هم فروشنده مال خود را در برابر مبلغي به ديگري بدهد تا ملك او باشد و او هم قبول كند، معامله مصالحه انجام شده و صحيح است .

(مسئله 2188) ياد گرفتن مسائل داد و ستد و معاملات به اندازه نياز واجب است .

(مسئله 2189) اگر انسان نداند معامله‌اي كه كرده صحيح است يا باطل ، نمي‌تواند در مالي كه گرفته تصرف كند ؛ ولي چنانچه هنگام معامله احكام آن را مي‌دانسته و پس از معامله شك كرده باشد كه صحيح انجام داده يا نه ، تصرف او اشكال ندارد و معامله صحيح است .

(مسئله 2190) مستحب است فروشنده در بهاي كالا بين مشتريها تفاوت نگذارد و در تعيين قيمت سختگيري نكند ؛ و اگر خريدار پشيمان شود و تقاضاي به هم زدن معامله را نمايد بپذيرد .

(مسئله 2191) قسم خوردن در معامله اگر راست باشد مكروه ، و اگر دروغ باشد حرام است .

 

      معاملات باطل

در چند مورد معامله باطل است:

1ـ خريد و فروش عين نجسي كه از آن منفعت حرام برده مي‌شود ؛ مثل مشروبات الكلي . ولي خريد و فروش چيزهايي ـ همچون خون انسان براي تزريق ـ كه منفعت حلال دارند جايز است .

(مسئله 2192) خريد و فروش چيزي كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است ، و نيز دارويي كه عين آن نجس نيست و نجس شده و درمان منحصر به آن است اشكال ندارد ؛ ولي بنا بر احتياط فروشنده بايد نجس بودن آن را به خريدار يادآور شود .

(مسئله 2193) بنا بر احتياط واجب بايد دارويي را كه عين آن نجس است معامله نكنند ؛ مگر آن‌كه درمان منحصر به آن باشد .

(مسئله 2194) اگر چيز پاكي مانند: روغن ، نفت و بنزين كه آب كشيدن آن ممكن نيست نجس شود ، چنانچه مثلاً روغن نجس را براي خوردن بفروشند معامله باطل و عمل حرام است ؛ و اگر براي كاري بخواهند كه پاک بودن شرط آن نيست ـ مانند اين‌كه بنزين يا نفت را براي سوخت ماشين يا بخاري بخواهند ـ فروش آن اشكال ندارد ؛ ولي بنا بر احتياط به خريدار اطلاع دهند .

(مسئله 2195) خريد و فروش روغن و داروهاي روان و عطرهايي كه از كشورهاي غير اسلامي وارد مي‌شود اگر نجس بودن آن قطعي نباشد اشكال ندارد ؛ ولي چنانچه در كشورهاي غير اسلامي از دست كافر بگيرند و از اجزاي حيواني باشد كه خون جهنده دارد نجس است ، و معاملة آن باطل مي‌باشد ؛ بلكه اگر در كشور اسلامي هم از دست كافر بگيرند معاملة آن باطل است ؛ مگر آن‌كه بدانند از مسلمان خريده است .

(مسئله 2196) اگر روباه يا پلنگ را به غير دستوري كه در شرع معين شده كشته باشند يا خودش مرده باشد ، خريد و فروش پوست آن حرام و معاملة آن باطل است .

(مسئله 2197) خريد و فرش گوشت و پوست و پيه و چرمي كه از كشورهاي غير اسلامي مي‌آورند يا از دست كافر گرفته مي‌شود باطل است ؛ مگر اين‌كه انسان بداند از حيواني است كه ذبح شرعي شده است .

(مسئله 2198) خريد و فروش گوشت ، پوست ، مرغ ، پيه و چرمي كه در دست مسلمانان است اشكال ندارد ؛ ولي اگر انسان بداند كه از كافر گرفته و تحقيق نكرده از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه ، خريدن آن حرام و معامله باطل است .

(مسئله 2199) خريد و فروش شراب و هر مست‌كنندة ديگر حرام است و گرفتن پول در مقابل آن نيز به شدت حرام و از اقسام معصيت به شمار آمده است .

(مسئله 2200) خريد و فروش مردار حرام است ولي خريد و فروش پشم و مو و ديگر اجزاي آن كه روح در آنها حلول نمي‌كند مانعي ندارد .

(مسئله 2201) خريد و فروش حيواني كه نمي‌دانيم كه تزكيه شده است يا نه ، جايز نيست مگر اين‌كه احراز شود كه تزكيه شده است .

(مسئله 2202) خريد و فروش حيواني كه تزكيه نشده ولي پاك است ـ مانند ماهي ـ بنا بر احتياط واجب جايز نيست .

(مسئله 2203) حيوان و گوشتي كه از بازار مسلمانها و از دست مسلمان خريداري شود در حكم تزكيه شده مي‌باشد .

(مسئله 2204) حيواني كه از كشورهاي غير اسلامي آورده شود در حكم تزكيه شده نمي‌باشد ؛ اگر چه از دست مسلمان خريداري شود ، مگر اين‌كه احتمال بدهيم كه آن شخص ذبح شرعي شدنش را احراز كرده است .

(مسئله 2205) خريد و فروش خوك و سگ حرام است مگر سگ شكاري و آن سگ آموزش يافته‌اي است كه به خوبي و به كيفيت تعليم يافته بتواند شكار كند گرچه سلوقي نباشد .

(مسئله 2206) خريد و فروش حيوانات درنده و ديگر حيوانات حرام گوشت اگر هدف از آنها منحصر به استفادة حرام و ضرر نباشد جايز است به جز بوزينگان .

(مسئله 2207) اجاره دادن اعيان براي استفادة حرام ، حرام و باطل است ، مانند اجاره دادن خانه و مغازه براي ميگساري و هرزه‌گي و اجاره دادن ماشين براي نقل و انتقال شراب و امثال آن .

(مسئله 2208) كسب و تجارت به وسيله شرط بندي و گرويي قرار دادن قمار و غير آن حرام است و كسي‌كه برنده مي‌شود حق تصرف در گرويي ندارد ، به جز در مورد اسب‌دواني و تيراندازي .

(مسئله 2209) در شرط بندي فرق نمي‌كند كه در مورد كاري باشد كه به يكي از طرفين گروگذار مربوط باشد ، مانند مسابقه در كشتي ، شنا ، شعر ، وزنه‌برداري و غيره و يا به ديگري مربوط باشد مانند شرط بندي براي باريدن باران يا آمدن فلان كس يا برنده شدن يكي از تيمها و حيوان‌ها ...

(مسئله 2210) از بين بردن پولهاي تقلبي واجب نيست ، ولي معامله با آنها در صورتي كه طرف معامله آگاه نباشد از باب غش در معامله حرام مي‌باشد .

(مسئله 2211) چاپ ، نشر ، نگهداری ، تبليغ و ترويج باطل كتابهای گمراه كننده و فساد برانگيز اگر موجب گمراهی و فساد و يا تقويت و ترويج فساد باشد حرام است .

(مسئله 2212) انواع فال‌بينی‌های رايج كه با به كارگرفتن مهره ، سنگريزه ، جام ، و امثال آنها از پشت پرده خبر مي‌دهند و هيچ مستند علمي و عقلانی ندارند اگر به صورت قطعی خبر دهند حرام و كسب كردن با آن نيز حرام می‌باشد و هكذا تصديق كردن و گفتار آن ، ولی اگر به صورت قطعی نباشد مانعی ندارد .

(مسئله 2213) احضار جن اگر به طريق سحر باشد حرام است ، در غير اين صورت جايز ، به شرط اين‌كه آزار مؤمني را در پي نداشته باشد .

(مسئله 2214) خبر دادن از مسائل پشت پرده به وسيله احضار جن و يا ارتباط با ارواح به صورت قطعي حرام است ، البته مي‌توان گفت اين ادعاها از ريشه دروغ ، برخي از اين مدعيان احضار ، شياد و حقه‌باز هستند و برخي دچار خيالات شده‌اند ، اگر در مواردي هم اظهارات مدعيان احضار ارواح درست از آب دربيايد از تلقينات جن و شياطين است نه از ارواح مردگان .

(مسئله 2215) مراجعه نمودن و ياري جستن از كساني‌كه احضار جن مي‌كنند در امور مباحه مانعي ندارد .

(مسئله 2216) سحر و جادوگري حرام و تكسب به آن باطل و حرام مي‌باشد و بايد آن وجه حرام را به صاحب اصلي آن برگرداند. در برخي روايات آمده است ساحر محكوم به منكر است .

(مسئله 2217) معامله كردن با فردي كه اموالش با مال حرامي چون ربا ، رشوه ، قمار دزدي ، مي‌فروشي و امثال آنها آميخته است مانعي ندارد ، مگر در موردي كه انسان بداند پولي كه به او داده مي‌شود پول حرام مي‌باشد جايز نيست .

(مسئله 2218) اگر چيزي را كه مي‌شود استفادة حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشد كه آن را در حرام مصرف كنند ، مثلاً انگور را به اين قصد بفروشد كه از آن شراب تهيه نمايند معامله آن حرام و باطل است . يا چوب را به قصد اين بفرستد كه بت و صليب درست كنند .

(مسئله 2219) خريدن چيزي كه از قمار ، دزدي يا از معاملة باطل تهيه شده باطل و تصرف در آن مال حرام است و اگر كسي آن را بخرد بايد به صاحب اصلي‌اش برگرداند .

(مسئله 2220) اگر گوشت يا پوست و يا ساير اجزاي مردار به جز استفاده در مواردي كه پاك بودن در آن شرط است منافع قابل توجه ديگري داشته باشد ـ مانند اين‌كه براي خوراك دام و طيور و يا تبديل آنها به كود و مانند آن توسط دستگاههاي جديد مورد بهره‌برداري قرار گيرد ـ ظاهراً خريد و فروش آنها به همين قصد اشكال ندارد .

(مسئله 2221) اگر شيعه با غير شيعه معامله‌اي انجام دهد كه از نظر شيعه حرام باشد ولي از نظر غير شيعه جايز باشد ، بر شيعه جايز است كه در آن مال تصرف كند ، ولي نه از جهت معامله حرام ، بلكه از جهت الزام طرف به مقتضاي آيينه خود او و قاعدة الزام .

(مسئله 2222) اگر انسان شراب ، گوشت خوك و امثال آنها را به غير شيعه بفروشد معامله حرام است ، تسليم جنس نيز حرام مي‌باشد و مستحق قيمت آن نمي‌شود ولي اگر اين كار را از روي ناداني و يا نافرماني انجام بدهد ، مي‌تواند در پول آن تصرف كند .

(مسئله 2223) اگر مالي از غير شيعه در دست شيعه قرار بگيرد كه از نظر فقه شيعه حق او نيست ولي طرف به مقتضاي آيين خود ، شيعه را صاحب آن مال مي‌داند ، شيعه مي‌تواند در آن مال تصرف كند .

(مسئله 2224) اگر مال كافري كه مالش محترم نيست ، به وسيله معامله حرام در دست شيعه قرار بگيرد ، شيعه می‌تواند در آن تصرف كند ، اگر چه از نظر دين آن شخص مال او (شيعه) نيز .

2ـ خريد و فروش مالي كه از راه نامشروع به دست آمده است .

(مسئله 2225) خريد و فروش مالي كه از راه نامشروع به دست آمده ـ مانند مال غصبي يا مالي كه از راه دزدي يا قمار و يا به وسيلة معاملة باطلي به دست آمده ـ حرام و باطل است ، و فروشنده بايد پولي را كه گرفته پس بدهد .

(مسئله 2226) اگر خريدار از اول قصدش اين باشد كه بهاي جنس را ندهد يا از پول حرام پرداخت كند ، معامله اشكال دارد و تصرف در آن نيز محل اشكال است . و اگر از اول قصدش اين نباشد معامله صحيح است ؛ ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بپردازد .

(مسئله 2227) فروشنده مال غصبي بايد پولي را كه از خريدار گرفته به او برگرداند ؛ ولي اگر مالك معامله را امضا كند صحيح مي‌شود .

(مسئله 2228) اگر كسي مالي را غصب كند و بفروشد و پس از فروش صاحب مال معامله را براي خودش اجازه دهد ، معامله صحيح است ؛ و احتياط واجب آن است كه مشتري و صاحب مال در منفعتي كه براي جنس و عوض آن در فاصلة عقد و اجازه پيدا شده با يكديگر مصالحه نمايند .

(مسئله 2229) اگر كسي مالي را غصب كند و به قصد اين‌كه پول آن مال خودش باشد آن را بفروشد ، چنانچه صاحب مال معامله را رد كند معامله باطل است ؛ و اگر براي كسي هم كه مال را غصب كرده اجازه نمايد صحت معامله محل اشكال است ؛ ولي اگر براي خودش اجازه نمايد معامله صحيح است .

3ـ خريد و فروش چيزهايي كه ماليت نداشته و ارزش ندارند ، و يا منافع معمولي آنها فقط كار حرام باشد .

(مسئله 2230) خريد و فروش چيزهاي بي‌ارزش ـ مانند يك پر كاه ـ و نيز چيزهايي كه از نظر شرعي خريد و فروش آن ممنوع شده ـ مانند ابزار لهو و لعب در صورتي كه از وسايل اختصاصي حرام باشد ـ حرام و باطل است .

(مسئله 2231) خريد فروش چيزهايي مانند: تلويزيون ، ويدئو و گيرندة ماهواره كه زمينة كاربرد حرام نيز دارند ، چنانچه به انگيزة استفادة حرام باشد جايز نيست ؛ ولي اگر به قصد استفادة حلال باشد اشكال ندارد .

(مسئله 2232) اگر انگور را به قصد درست كردن شراب بفروشد معامله حرام است . ولي اگر آن را براي مقاصد ديگري به جز حرام بفروشد ـ هر چند به كسي‌كه مي‌داند از آن استفادة حرام مي‌كند ـ ظاهراً اشكال ندارد ؛ هر چند خوب است بنا بر احتياط از معامله با كسي‌كه از آن استفادة حرام مي‌كند خودداري شود .

(مسئله 2233) ساختن مجسمه انسان و حيوانات در صورتي كه براي پرستش يا در معرض آن باشد جايز نيست ؛ بلكه بنا بر احتياط از ساختن آن در هر حال اجتناب شود . ولي خريد و فروش مجسمه و نيز كالايي كه روي آن چهرة انسان يا حيوان كنده‌كاري شده اشكال ندارد .

4ـ معامله ربوی

(مسئله 2234) «معامله ربوی» آن است كه كالايي را در برابر مقداري اضافه از همان كالا ، يا همان مقدار از آن كالا و پول اضافه ، و يا همان مقدار از آن كالا و انجام يك كار اضافي و يا قرار مدت براي يك طرف بفروشند ؛ مثلاً يك تن گندم بفروشد در مقابل يك تن گندم و پنج من ديگر ، يا يك تن گندم بفروشد به يك تن گندم و هزار تومان ، يا يك تن گندم بفروشد به يك تن گندم و انجام كاري براي فروشنده و يا يك تن گندم نقد بفروشد به يك تن گندم كه شش ماه ديگر تحويل داده شود ، كه همة اين موارد معاملة ربوي بوده و باطل مي‌باشد . و در روايات گناه يك درهم ربا بزرگتر از هفتاد مرتبه زناي با محارم بيان شده است .[3]

(مسئله 2235) اگر يكي از دو كالاي هم‌جنس سالم و ديگري معيوب يا جنس يكي خوب و جنس ديگري بد باشد يا با يكديگر اختلاف قيمت داشته باشند ، چنانچه بيشتر از مقداري كه مي‌دهد بگيرد باز هم ربا و حرام است .

(مسئله 2236) در جايي كه مي‌خواهند دو كالاي هم‌جنس را كه با هم تفاوت قيمت دارند معامله كنند ، مي‌توانند چيزي را ضميمه كنند به شكلي كه از معاملة «مثل به مثل همراه با زياده» خارج گردد ؛ مثلاً اگر يك خروار گندم خوب ارزش دو خروار گندم بد را دارد و بخواهند يك خروار خوب را به دو خروار بد بفروشند ، مي‌توانند يك خروار گندم خوب را با يك جفت كفش به دو خروار گندم بد بفروشند ؛ و بهتر است يك خروار گندم خوب را به پول بفروشند و بعد با آن پول دو خروار گندم بد را بخرند .

(مسئله 2237) اگر چيزي را كه مثل پارچه متر و ذرع مي‌كنند يا مثل گردو مي‌شمارند معامله كنند و زيادي بگيرند ـ مثلاً ده عد گردو بدهند و يازده عدد بگيرند ـ اشكال ندارد ؛ و اگر چيزي در بعضي شهرها با شماره معامله مي‌شود و در بعضي شهرها با وزن يا پيمانه ، ملاك همان شهري است كه معامله در آن واقع مي‌شود ؛ مگر اين‌كه جنس را در بيشتر شهرها به وزن يا پيمانه بفروشند ، كه در اين صورت بنا بر احتياط واجب در هيچ شهري نبايد آن را به زيادتر بفروشند .

(مسئله 2238) اگر چيزي را كه مي‌فروشد و عوضي را كه مي‌گيرد از يك جنس نباشد ، زيادي گرفتن اشكال ندارد ؛ پس اگر سه كيلو برنج را با پنج كيلو گندم معامله كند صحيح است . ولي اگر جنسي را كه مي‌فروشد و عوضي را كه مي‌گيرد از يك اصل به دست آمده باشند ، بايد در معامله زيادي نگيرد ؛ مثلاً اگر سه كيلو ماست بفروشد تا پنج كيلو شير بگيرد ربا و حرام است . و احتياط واجب آن است كه در معاملة ميوة رسيده با ميوة نارس نيز  زيادي نگيرند .

(مسئله 2239) جو و گندم در ربا يك جنس حساب مي‌شوند ؛ پس اگر سه كيلو گندم بدهد تا چهار كيلو جو بگيرد ربا و حرام است ؛ همچنين اگر مثلاً ده كيلو جو بخرد كه سرِ خرمن ده كيلو گندم بدهد ، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدتي گندم را مي‌دهد مثل آن است كه زيادي گرفته باشد و حرام است .

(مسئله 2240) اگر مسلمان از كافري كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشكال ندارد .

(مسئله 2241) پدر و فرزند و نيز زن دائمي و شوهر مي‌توانند از يكديگر ربا بگيرند .

(مسئله 2242) خريد و فروش پولهاي غير هم‌جنس نظير معاملة ريال در مقابل دلار يا پوند و يا غير آن اگر با اضافه باشد اشكال ندارد ؛ همچنين خريد و فروش پول هم‌جنس با اضافه اگر به قصد فرار از رباي قرضي  نباشد و معامله جدي باشد اشكال ندارد .

(مسئله 2243) خريد و فروشي كه آميحته با غش باشد و «غش» آميختن كالاي نامرغوب با كالاي مرغوب است به گونه‌اي كه قابل تشخيص نباشد ؛ مانند روغني كه با پيه مخلوط كرده باشند . از پيامبر اكرم(ص) روايت شده كه فرمودند: هركس با برادر مسلمان خود غش كند خداوند بركت روزي او را مي‌برد و راه معاش او را مي‌بندد و او را به خودش وا مي‌گذارد .[4]

(مسئله 2244) اگر فروشنده قيمت خريد جنس را به مشتري بگويد ، بايد تمام خصوصيات معامله را كه به واسطة آنها قيمت مال كم يا زياد مي‌شود بيان نمايد ؛ اگر چه به همان قيمت يا كمتر از آن بفروشد ؛ به عنوان مثال بايد بگويد كه نقد خريده است يا نسيه .

(مسئله 2245) اگر كالاي مرغوب را آميخته با كالاي نامرغوب بفروشد ، چنانچه هنگام معامله آن را مشخص كند ـ مثلاً در جايي كه روغن را همراه با پيه مي‌فروشد بگويد اين روغن را مي‌فروشم ـ خريدار مي‌تواند معامله را به هم بزند ؛ ولي اگر آن را به طور كلي بفروشد و معين نكند ـ مثلا روغنِ‌كلي بفروشد ولي روغن همراه با پيه تحويل دهد ـ خريدار مي‌تواند آن را پس دهد و روغن خالص مطالبه نمايد .

 _________________________

[1]ـ سوره نساء آيه 29

[2]ـ سوره مانده آيه 1

[3]ـ وسائل الشيعه كتاب التجاره ، باب 1 از ابواب الربا ، حديث1

[4]ـ وسائل الشيعه كتاب التجاره ، باب 86 از ابواب ما يكتسب به ، حديث11