احكام ازدواج
قال الله تبارك و تعالي: وَ أَنْكِحُوا الْأَيامي مِنْكُمْ وَالصّالِحينَ مَنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ
واسعٌ عليمٌ .[1]
يعني: «زنان و مردان مجرد جامعه و نيز بندگان و كنيزاني را كه آمادگي و صلاحيت ازدواج دارند به نكاح يكديگر درآوريد ؛ و اگر هم نيازمند و فقير باشند خداوند آنان را از فضل خود بينياز ميگرداند ؛ چه آنكه خداوند گشايش دهنده دانايي است» .
از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) روايت شده است كه فرمودند: ازدواج سنت من است و هر كه از سنت من روي گرداند از من نخواهد بود .[2] در برخي ديگر از روايات ازدواج وسيله به دستآوردن نصف دين و وسيلة گشايش روزي معرفي شده است .[3] و در بعضي اخبار افراد مجرد (عزب) مورد مذمت قرار گرفتهاند .[4]
غرض در اسلام به ازدواج بسيار سفارش شده است ؛ بنابراين شايسته است مسلمانان اين سنت الهي را آنچنان كه مورد رضايت شارع مقدس است به جا آورند و خود را اسير تشريفات زايد و آداب و رسوم غلط ننموده ، سعي كنند فرهنگ اسلام را در جامعه پياده نمايند . مسئولين جامعه نيز وظيفه دارند در حد امكان تسهيلات لازم را در اين زمينه فراهم آورند .
(مسئله 2795) مستحب است در شوهر دادن دختري كه بالغ شده و به رشد فكري و جسمي رسيده عجله كنند ؛ و شايسته است چنانچه فرد مناسب و مؤمني پيشنهاد ازدواج با او را كرد از قبول آن استنكاف ننمايند ؛ و در هر صورت رضايت دختر را نيز در نظر بگيرند .
(مسئله 2796) كسيكه به واسطة نداشتن همسر به حرام ميافتد واجب است ازدواج كند .
(مسئله 2797) با عقد ازدواج زن به مرد حلال ميشود ؛ و عقد ازدواج بر دو قسم است:
1ـ «عقد دائم» ؛ و آن عقدی است كه مدت ندارد و زن تا پايان زندگي بر مرد حلال ميشود . و زني را كه به اين صورت عقد ميشود «همسر دائم» ميگويند .
2ـ «عقد موقت» و يا «متعه» ؛ و آن عقدی است كه زن به طور موقت و تا زمان محدودي به مرد حلال ميشود . و زني را كه به اين صورت عقد ميشود «همسر موقت» ميگويند .
(مسئله 2798) در عقد موقت اگر مهر معين نشود عقد باطل است . و اگر مدت معين نشود بنا بر مشهور به عقد دائم تبديل ميشود ؛ ولي بنا بر احتياط يا طلاق دهد و يا صيغة عقد دائم را تجديد نمايند .
(مسئله 2799) مرد با رعايت جهات زير میتواند دو يا سه و يا حداكثر چهار همسر دائم برای خود اختيار كند:
1ـ بتواند بين همسران خود به عدالت رفتار نمايد .
2ـ توانايی اداره بيش از يک خانواده را داشته باشد .
پس اگر مرد نتواند بين همسران خود به عدالت رفتار نمايد و يا نتواند آنان را اداره نمايد نبايد بيش از يک همسر برای خود اختيار كند .
(مسئله 2800) در ازدواج دائم و موقت خواندن صيغه شرط است و تنها راضي بودن زن و مرد كافي نيست .
(مسئله 2801) در عقد ازدواج زن و مرد ميتوانند خودشان صيغه را بخوانند و ميتوانند وكيل بگيرند. وكيل هم لازم نيست مرد باشد ؛ بلكه زن هم ميتواند براي خواندن صيغه عقد از طرف ديگري وكيل شود .
(مسئله 2802) اگر زن و مرد توان خواندن صيغه را ندارند بايد وكيل بگيرند . و تا هنگاميكه يقين نكردهاند وكيل صيغة عقد را خوانده نميتوانند به يكديگر نگاه محرمانه كنند و مجرد گمان به اينكه وكيل صيغه را خوانده است كفايت نميكند ؛ ولي اگر وكيل بگويد صيغه را خواندهام و از گفتة او اطمينان حاصل شود كافي است .
(مسئله 2803) يك نفر ميتواند از طرف زن و مرد وكيل شود و صيغة عقد را به طور دائم يا موقت اجرا كند ؛ اعم از اينكه زن را براي خوش عقد كند يا براي ديگري ، ولي احتياط مستحب آن است كه عقد را دو نفر بخوانند .
(مسئله 2804) اگر زن شخصي را وكيل كند تا مثلاً يك ماه او را به عقد مردي در آورد و ابتداي آن را معين نكند ، در صورتي كه از گفتة زن معلوم شود كه به وكيل اختيار كامل داده آن وكيل ميتواند هر وقت بخواهد او را يكماه به عقد آن مرد درآورد ؛ و اگر معلوم باشد كه زن روز يا ساعت معيني را قصد كرده بايد صيغه را مطابق قصد او بخواند .
_________________________
[1]ـ سوره نور آيه 32
[2]ـ مستدرك الوسائل كتاب النكاح ، باب 1 از ابواب مقدمات النكاح ، حديث18 ، 15
[3]ـ وسائل الشيعه كتاب النكاح ، باب 1 از ابواب مقدمات النكاح و آدابه ، حديث 11 ، 5
[4]ـ وسائل الشيعه كتاب النكاح ، باب 2 از ابواب مقدمات النكاح و آدابه ، حديث7 ، 3