شرايط انشای صيغه عقد

(مسئله 2810) اجراي عقد ازدواج داراي پنج شرط است:

بنا بر احتياط واجب در صورت توانايي به عربي صحيح خوانده شود ؛ و اگر خود مرد و زن نتوانند به عربي صحيح بخوانند بهتر است وكيل بگيرند .

مرد و زن يا وكيل آنها هنگام خواندن صيغه معناي آن را بدانند و قصد انشاء يعني ايجاد پيوند زناشويي داشته باشند ؛ يعني اگر خود مرد و زن صيغه را مي‌خوانند ، زن به گفتن: «زَوَّجْتُكَ نَفْسي» قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد ، و مرد به گفتن: «قَبِلْتُ التَّزْويجِ» زن بودن او را براي خود قبول نمايد ؛ و اگر وكيل مرد و زن صيغه را مي‌خوانند ، به گفتن: «زَوَّجْتُ» و«قَبِلْتُ» قصدشان اين باشد كه مرد و زني كه آنان را وكيل كرده‌اند زن و شوهر شوند .

كسي‌كه صيغه را اجرا مي‌كند بايد عاقل و بنا بر احتياط بالغ باشد ؛ چه براي خودش بخواند يا از طرف ديگري وكيل شده باشد .

اگر صيغة عقد را وكيل يا وليّ زن و شوهر اجرا مي‌كند بايد زن و شوهر را با نام بردن يا با اشاره و مانند آن معلوم كند ؛ پس در جايي كه چند زن و چند مرد حضور دارند ، اگر وكيل بي‌آن‌كه زن و مرد را معلوم كند بگويد: موكّل خود را به عقد ازدواج تو درآوردم ، يا كسي‌كه چند دختر دارد يكي از دخترانش را به طور نامعلوم به عقد مردي درآورد عقد باطل است .

اكراه و زور در بين نباشد و زن و مرد به ازدواج راضي باشند ؛ ولي اگر زن ظاهراً به اصرار اجازه دهد و معلوم باشد كه قلباً راضی است عقد صحيح است .

(مسئله 2811) اگر در عقد يک حرف غلط خواندن شود كه معنا را عوض كند عقد باطل است .

(مسئله 2812) كسي‌كه دستور زبان عربي را نمي‌داند ، اگر قرائتش صحيح باشد و معناي هر كلمه از عقد را جداگانه بداند و قصد انشاء نمايد و از هر لفظي معناي آن را قصد كند مي‌تواند عقد را بخواند .

(مسئله 2813) اگر زني را براي مردي بدون اجازة آنان عقد كنند و بعداً زن و مرد بگويند به آن عقد راضي هستيم و آن را اجازه نمايند عقد صحيح است . همچنين اگر بدون اجازه و اطلاع يكي از آن دو باشد و پس از عقد به آن راضي شود و آن را اجازه نمايد عقد صحيح است .

(مسئله 2814) اگر زن و مرد يا يكي از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند، در صورتي كه پس از خواندن عقد به آن راضي شوند و آن را اجازه نمايند عقد صحيح است . همچنين اگر عقد را به وكالت اجباري از طرف آنان خوانده باشند و بعد راضي شوند و اجازه نمايند عقد صحيح است؛ هر چند در هر دو صورت احتياط مستحب آن است كه صيغه را دوباره بخوانند .

(مسئله 2815) پدر و جد پدري مي‌توانند براي فرزند نابالغ يا ديوانة خود كه به حال ديوانگي بالغ شده است همسر انتخاب كنند و او را عقد نمايند ؛ و بنا بر احتياط واجب بايد ازدواج به مصلحت نابالغ و يا ديوانه باشد ؛ و در اين جهت بين عقد دائم يا موقت فرقي وجود ندارد . و پس از آن‌كه آن بچه بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد ، چنانچه آن ازدواج با رعايت مصلحت او بوده نمي‌تواند آن را به‌هم بزند ؛ و اگر با توجه به مفسده بوده مي‌تواند آن را به‌هم بزند ؛ و اگر در نظر ولي نه مصلحت و نه مفسده داشته بنا بر احتياط دوباره عقد را بخوانند .

(مسئله 2816) دختر باكره‌اي‌كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است ـ يعني رشد فكري و جسمي داشته و مصلحت خود را تشخيص مي‌دهد ـ اگر بخواهد ازدواج كند بنا بر احتياط واجب بايد از پدر و يا در نبودن او از جد پدري اجازه بگيرد ؛ و اجازة مادر و برادر شرط نيست . و اگر پدر و جد پدري در دسترس نيستند ، به طوري كه نمي‌توان از آنان اجازه گرفت و دختر نياز به شوهر دارد اجازه گرفتن از آنان لازم نيست . همچنين اگر دختر رشد فكري و جسمي داشته و بخواهد با شخصي كه در نظر شرع و عرف كُفْو[5] او مي‌باشد ازدواج كند و پدر يا جد پدري بهانه‌تراشي و سختگيري كرده و اجازه نمي‌دهند ، اجازة آنان لازم نيست ؛ ولي اگر پدر يا جد پدري نيز مورد ديگري را كه شرعاً و عرفاً كُفو او مي‌باشد پيشنهاد مي‌كنند احوط آن است كه از آنان اجازه بگيرد .

(مسئله 2817) دختري كه باكره نيست چنانچه بكارتش به واسطة شوهر كردن از بين رفته باشد لازم نيست از پدر يا جد پدري اجازه بگيرد ؛ ولي اگر به واسطة پريدن يا مانند آن از بين رفته باشد بايد از آنان اجازه بگيرد ؛ بلكه اگر ـ نَعوذ بالله ـ به واسطة زنا هم از بين رفته باشد احوط آن است كه اجازه بگيرد .

(مسئله 2818) اگر دختر مسلمان باشد ولي پدر يا جد پدري او مسلمان نباشد لازم نيست از آنان اجازه بگيرد .

(مسئله 2819) در عقد دائم و موقت زن و مرد دو ركن اصلي عقدند و بايد هنگام عقد معين و مشخص باشند . و در عقد دائم اگر نامي از مهر برده نشود عقد صحيح است ؛  هر چند شوهر پس از نزديكي «مهر المثل» يعنی مهری مانند مهر زنهای همانند او را بدهكار است .

(مسئله 2820) «مَهر» اندازه معيني ندارد و مي‌توان هر چيز حلالي را كه ارزش داشته باشد ـ كم باشد يا زياد ، عين باشد يا منفعت ـ مهر قرار داد ؛ و از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده كه فرموده‌اند: «بهترين زنان امت من زنی است كه از همه زيباتر و از همه كم‌مهرتر باشد» .[6]

(مسئله 2821) بهتر است مهر زنان مؤمن مطابق«مهر السنّه» باشد ؛ يعني مهري كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) براي هريک از زنان و دختران خود از جمله حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قرار دادند و آن پانصد درهم نقره سكه‌دار است كه وزن هر درهم «6/12» نخود مي‌باشد و جمعاً «5/262» مثقال معمولی نقره سكه‌دار مي‌شود ؛ و قيمت آن تابع نرخ روز است .

_________________________

[5]ـ زن و مردي كه علاوه بر تساوي در دين و مذهبِ حق در شئون خانوادگي و اجتماعي هم سطح و يا نزديک به هم باشند .

[6]ـ وسائل الشيعه كتاب النكاح ، باب 52 از ابواب مقدمات النكاح و آدابه ، حديث3