عيبهايی كه به واسطه آنها می‌توان عقد را به هم زد

(مسئله 2826) اگر مرد پس از عقد ازدواج بفهمد زن او دارای يكی از عيبهای هفت‌گانه زير است مي‌تواند عقد را به‌هم بزند:

ديوانگی      

بيماری خوره       

بيماری برص (پيسی)      

كوری

5 ـ لنگ بودن به طوری كه معلوم باشد .  

افضا شده ؛ يعني راه ادرار و حيض او يكي شده باشد ، ولی اگر راه حيض و مدفوع او يكی شده باشد به‌هم زدن عقد اشكال دارد و بايد احتياط شود .

در آلت تناسلی زن گوشت يا استخوانی باشد كه مانع نزديكی شود .

(مسئله 2827) عيبهای هفت‌گانه در صورتي به مرد حق به‌هم زدن عقد را مي‌دهد كه پيش از عقد وجود داشته باشد و مرد از آن بي‌اطلاع باشد ؛ ولي اگر بعد از عقد پيدا شود يا پيش از عقد وجود داشته و مرد از آن آگاه بوده و به آن رضايت داشته است حق فسخ ندارد .

(مسئله 2828) اگر زن پس از عقد بفهمد شوهر او يكي از عيوب چهارگانه زير را داراست مي‌تواند عقد را به هم بزند:

1ـ  ديوانه باشد يا پس از عقد ديوانه شود ؛ هر چند بعد از دخول باشد .

آلت مردانگي نداشته باشد .

بيضه‌هاي او را كشيده باشند .

عنّين باشد و به‌طور كلي نتواند عمل زناشويي را انجام دهد ؛ هر چند بعد از عقد و پيش از دخول حادث شده باشد .

(مسئله 2829) حق به هم زدن عقد در موارد نامبرده غير از مورد چهارم (عنّين بودن مرد) فوري است ؛ پس اگر زن يا مرد بر يكي از عيوب ذكر شده اطلاع پيدا كند و عقد را به هم نزند بنا بر احتياط واجب حق او ساقط مي‌شود ؛ مگر اين‌كه به اصل حق يا به فوريت آن جاهل بوده ،كه در اين صورت پس از آگاهي و اطلاع باز هم حق فسخ او فوري است .

(مسئله 2830) در مورد عيب چهارم (عنّين بودن مرد) زن بايد به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم شرع يك سال ـ براي آزمايش و درمان ـ به مرد مهلت دهد ؛ پس اگر در اين مدت هيچ نتوانست با زني نزديكي نمايد زن حق فسخ دارد .

(مسئله 2831) اگر مرد يا زن به خاطر يكي از عيبهايي كه گفته شد عقد را به هم بزند بدون طلاق از هم جدا مي‌شوند .

(مسئله 2832) اگر زن به خاطر عنّين بودن مرد عقد را به هم بزند شوهر نصف مهر را بدهكار است . ولي اگر زن يا مرد به خاطر عيبهاي ديگر عقد را به هم بزنند ، چنانچه مرد نزديكي كرده باشد همة مهر را بدهكار است ؛ و در غير اين صورت چيزي بدهكار نيست .

(مسئله 2833) اگر زن شخصاً با ظاهر سازي و تدليس مردي را فريب دهد و به عقد او درآيد و بعد از عقد معلوم شود يكي از عيوب ذكر شده را داراست ، پس از آن‌كه شوهر عقد را فسخ كرد زن مهرية تعيين شده را طلبكار نيست ، هر چند شوهر با او نزديكي كرده باشد ؛ ولي خوب است شوهر چيزي به او بدهد . و اگر ديگري مرد را فريب داده باشد ، در مواردي كه مرد بايد مهريه را به زن بپردازد مي‌تواند مقدار آن را از شخص فريب‌دهنده بگيرد .

(مسئله 2834) هرگاه بين زن و شوهر در مورد يكي از عيبهايي كه بيان شد ـ به جز عنّين بودن مرد ـ اختلاف پيدا شود ، چنانچه كسي كه مدعي عيب است دو شاهد عادل داشته باشد حرف او مقدم است ؛ و در غير اين صورت حرف كسي كه منكر عيب است يا قسم خوردن پذيرفته مي‌شود . و اگر در مورد عنّين بودن مرد اختلاف پيدا شود بايد به تفصلي كه در مسئله  2830 گفته شد به حاكم شرع مراجعه نمايند.