نماز طواف
چهارم از واجبات عمره تمتّع «نماز طواف» است.
(مسئله 441) واجب است بعد از تمام شدن طواف واجب دو ركعت نماز مانند نماز صبح به قصد نماز طواف بخواند؛ خواه طواف عمره باشد يا طواف حج يا طواف نساء.
(مسئله 442) واجب است پس از تمام شدن طواف واجب بدون فاصلة عرفي نماز طواف را بخواند؛ و نبايد عمدا آن را تأخير اندازد.
(مسئله 443) نماز طواف واجب را بنابراحتياط واجب بايد پشت مقام ابراهيم(علیه السلام) و نزديک به آن بخواند؛ به نحوي كه مقام در جلوي او قرار گيرد و عرفا گفته شود نزد مقام خوانده است. مگر اينكه در اثر كثرت جمعيت نتواند و مزاحم او شوند؛ پس در اين صورت آن را پشت مقام ولي عقبتر بخواند، ولي بنابراحتياط واجب نزديكترين مكان را نسبت به مقام ابراهيم(علیه السلام) رعايت نمايد. و اما نماز طواف مستحب را در هر جاي مسجدالحرام بخواند كافي است.
(مسئله 444) جايز است در نماز طواف پس از حمد هر سورهاي را كه ميخواهد بخواند؛ به جز سورههايي كه در آنها سجدة واجب است. ولي مستحب مؤكد است در ركعت اول سورة «قل هو الله احد» و در ركعت دوم سورة «قل يا ايّها الكافرون» را بخواند.
(مسئله 445) نماز طواف را ميتواند مانند نماز صبح بلند بخواند، و ميتواند مانند نماز ظهر آهسته قرائت كند.
(مسئله 446) اگر در ركعتهاي نماز طواف شك كرد، نماز باطل ميشود و بايد آن را از سر بگيرد. و اگر در يكي از افعال يا اقوال آن شك كرد، پس اگر محل آن نگذشته است آن را بجا آورد؛ و اگر محل آن گذشته است به شك خود اعتنا نكند. و اگر در ركعتهاي آن يا در افعال و اقوال آن به يك طرف اطمينان پيدا كرد به اطمينان خود عمل كند.
(مسئله 447) اگر نماز طواف واجب را فراموش كند و در اثناء سعي يادش آيد، بايد برگردد و نماز را پشت مقام بخواند و سپس سعي را از محلي كه قطع نموده تمام كند.
(مسئله 448) اگر نماز طواف واجب را فراموش كرد و پس از عمره يا حج يادش آيد، پس اگر هنوز در مكه است بايد آن را در پشت مقام بجا آورد؛ همچنين است اگر از مكه خارج شده ولي ميتواند به مكه برگردد و براي او مشقت ندارد. و لازم نيست سعي را اعاده نمايد؛ هر چند خوب است. و اگر برگشتن به مكه براي او حرج و مشقت دارد هر جا هست ـ هر چند در شهر خود ـ آن را بخواند.
(مسئله 449) در حكم فراموشي نماز است اگر در اثر ندانستن مسئله آن را نخوانده است، يا فهميد نمازي كه خوانده باطل بوده است.
(مسئله 450) اگر نماز طوافي را كه فراموش كرده يا باطل بوده با در اثر ندانستن مسئله نخوانده است پيش از خواندن آن از دنيا برود، وليّ او بايد آن را به جاي او بخواند.
(مسئله 451) اگر عمدا و با علم به مسئله نماز طواف عمره يا حج را نخواند تا وقت تدارک آن بگذرد، در اين صورت صحيح بودن عمره و حج او محل اشكال است؛ پس بنابراحتياط واجب نماز را بخواند و عمره يا حج را نيز اعاده نمايد.
(مسئله 452) بر هر مكلف واجب است نماز خود و شرايط و واجبات و قرائت و ذكرهاي واجب آن را به طور صحيح ياد بگيرد؛ مخصوصا كسيكه ميخواهد به حج برود. و اگر كوتاهي كند و نماز خود را تصحيح نكند، صحت عمره و حج او محل اشكال است؛ و قهرا در حلال شدن زن و ساير محرمات احرام با اشكال مواجه ميشود.
(مسئله 453) اگر نتوانست قرائت يا ذكرهاي واجب نماز را ياد بگيرد بايد كسي را وا دارد تا در وقت خواندن به او تلقين كند؛ و اگر ممكن نيست بايد به هر نحو ممكن است خودش نماز را بخواند، و به يك نفر نيز نيابت دهد تا به جاي او نماز را بخواند؛ و اگر كسي قرائت نمازش درست نيست و نميتواند خوب ياد بگيرد جايز نيست به نيابت ديگري به حج برود.
(مسئله 454) نماز طواف را در همه وقت جايز است بخواند؛ مگر اينكه موجب فوت نماز واجب يوميه شود؛ پس در اين صورت اول نماز يوميه را بخواند.
(مسئله 455) اگركسي نماز طواف واجب را در حجر اسماعيل(علیه السلام) بجا آورد و پس از نماز متوجه اشتباه خود شود بايد نماز را در پشت مقام ابراهيم(علیه السلام) اعاده نمايد.
(مسئله 456) كسيكه در عمرة تمتّع بعد از طواف وضويش باطل شده و خجالت كشيده كه بگويد وضويش باطل شده و نمازش را بيوضو خوانده و بعد از آن سعي و تقصير را بجا آورده و از احرام خارج شده است، بايد نماز طواف و سعي و تقصير را اعاده نماد.
(مسئله 457) خواندن نماز طواف به جماعت در حال اختيار محل اشكال است؛ و در حال ضرورت نيز نبايد به آن اكتفا كند.
(مسئله 458) اگر بين طواف واجب و نماز آن زياد فاصله بيندازد، هر چند گناه كرده است ولي لازم نيست طواف را از سر گيرد.
(مسئله 459) اگر قرائت نماز او غلط بوده و غلط بودن آن را نميدانسته ولي ركنهاي نماز را بجا آورده و شرايط آن را نيز رعايت كرده است، اعادة نماز لازم نيست.
مستحبات نماز طواف
(مسئله 460) 1ـ بر حسب فرموده شيخ صدوق(ره) مستحب است بعد از نماز طواف، حمد و ثناي خدا را بجا آورد و صلوات بر پيامبر اكرم(صلی الله علیه آله) و آل او بفرستد و از خدا بخواهد نماز او را قبول نمايد و آن را آخرين عهد با خود قرار ندهد و سپس بگويد:
«أَلْحَمْدُ لِلهِ بِمَحامِدِه كُلِّها عَلي نَعِمائِهِ كُلِّها حَتَّي يَنْتَهِيَ الْحَمْدُ إِلَي مَا يُحِبُّ رَبِّي وَ يَرْضِي. أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَقَبَّلْ مِنِّي وَ طَهِّرْ قَلْبِي وَزَكِّ عَمَلِي.
2ـ پس بكوشد در دعا و خواهش قبولي اعمال.
3ـ و به روايتي ديگر پس از نماز بگويد.
أللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطَواعِيَتي إِيَّاكَ وَ طَواعِيَتِي رَسُولَكَ صَلَّي الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَللَّهُمَّ جَنِّبْنِي أَنْ أَتَعَدّي حُدُودَكَ وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَ يُحِبُّ رَسُولَكَ وَ مَلائِكَتَكَ وَ عِبادَكَ الصَّالِحِينَ.
4ـ و به روايتي ديگر حضرت امام صادق(علیه السلام) پس از نماز طواف به سجده رفتند و فرمودند:
سَجَدَ لَكَ وَجْهِي تَعَبُّداً وَ رِقَّاً لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ حَقّاً حَقّاً اَلْأوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَئ وَ الْآخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَئ، وَ ها أنَا ذَا بَيْنَ يَدَيْكَ نَاصِيَتِي بَيَدِكَ فَاغْفِرْلِي إِنَّهُ لَايَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ فَاغْفِرْلِي فَاِنِّي مُقِرٌّ بِذُنُوبِي عَلي نَفْسِي وَ لَايَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ.
پس از سجده روي آن حضرت از گريه چنان بود كه گويا در آب فرو رفته باشد. [1]
_________________________
[1] ـ وسائل الشيعه ، كتاب الحج ، باب 78 از ابواب الطواف ، ح 2