مسائل كم كردن از طواف يا قطع طواف
(مسئله 419) قطع كردن طواف مستحب هر چند بدون عذر باشد مانعي ندارد. بلكه در طواف واجب نيز دليل مورد اعتمادي بر حرمت قطع آن نيست؛ هر چند احوط ترك است، مگر در صورت ضرورت يا احتياج.
(مسئله 420) اگر در بين طواف عمدا آن را رها كرد، پس اگر منافي طواف بجا نياورده و موالات عرفي آن نيز به هم نخورده است ميتواند همان طواف را تمام كند و طواف او صحيح است.
و اگر منافي طواف بجا آورده يا موالات عرفي آن به هم خورده است، پس اگر پيش از نصف بوده طواف او باطل است و بايد آن را از سر گيرد؛ و اگر بعد از نصف بوده بنابراحتياط آن را تمام كند و دوباره از سر گيرد.
(مسئله 421) اگر در بين طواف خسته شد ميتواند در محل طواف به مقداري كه موالات عرفي طواف به هم نخورد استراحت كند و بعد طواف را ادامه دهد.
(مسئله 422) اگر در بين طواف واجب عمدا آن را رها كند و داخل كعبة معظّمه شود، پس اگر پيش از نصف طواف باشد طواف او باطل ميشود و بايد آن را از سر گيرد. و اگر پس از نصف باشد بنابراحتياط آن را تمام كند و نماز آن را نيز بخواند؛ ولي دوباره طواف و نماز را از سر گيرد.
(مسئله 423) اگر از روي سهو و فراموشي بعضي از طواف واجب را ترک كرد و پيش از خارج شدن از مَطاف [1] و به هم خوردن موالات عرفي و حادث شدن منافيات طواف يادش آمد، ميتواند آن را تمام كند و طواف او صحيح است.
و اگر از مطاف به طور كلي خارج شده يا موالات عرفي آن به هم خورده است يا بعضي از منافيات طواف حادث شده؛ مسئله چند صورت دارد:
اول: مقدار باقيمانده يك شَوْط يا كمتر باشد؛ در اين صورت پس از اينكه يادش آمد بايد باقيمانده را بجا آورد و طواف او صحيح است. و اگر خودش نميتواند ـ مثل اينكه به وطن برگشته است ـ بايد براي همان باقيمانده نايب بگيرد.
دوم: مقدار باقيمانده بيشتر از يك شَوْط باشد ولي چهار شَوْط را تمام كرده باشد؛ اين صورت نيز بنابر اقوي مثل صورت اول است. ولي بنابراحتياط پس از تمام كردن طواف سابق همة طواف را نيز از سر گيرد؛ و اين احتياط تا ممكن است ترك نشود.
سوم: بيش از نصف طواف را بجا آورده باشد ولي چهار شَوْط را تمام نكرده باشد؛ در اين صورت پس از اينكه يادش آمد بنابراحتياط واجب طواف سابق را تمام كند و پس از نماز آن، دوباره طواف و نماز آن را از سر گيرد.
چهارم: كمتر از نصف طواف را بجا آورده باشد؛ در اين صورت بنابر مشهور و قاعده، طواف او باطل است؛ ولي بنابراحتياط مانند صورت سوم عمل نمايد. و در همة اين صوَر اگر به وطن برگشته و برگشتن به مكه براي او مشقت دارد براي خود نايب بگيرد.
(مسئله 424) اگر در بين سعي صفا و مروه متوجه شود كه بعضي از طواف را ترك كرده است بنابراحتياط نسبت به طواف مانند مسئله پيش عمل نمايد، و نسبت به سعي بنابراحتياط آن را تمام كند و دوباره بجا آورد. مگر اينكه توجه او به نقص طواف بعد از انجام چهار شَوْط از طواف و چهار شَوْط از سعي باشد كه در اين صورت پس از اتمام طواف و اعاده آن بنابراحتياط اتمام سعي كافي است.
(مسئله 425) اگر در بين طواف مريض شود به گونهاي كه نميتواند طواف را هر چند با كمك ديگران ادامه دهد، پس اگر بعد از تمام شدن شَوْط چهارم باشد بنابراحتياط براي تمام كردن آن نايب بگيرد؛ و اگر در مكه حالش خوب شد خودش نيز باقيمانده را بجا آورد، و بهتر است همة طواف را نيز از سر گيرد.
و اگر پيش از نصف باشد طواف او باطل ميشود. پس اگر در آينده بتواند بايد خودش آن را بجا آورد، هر چند ديگران او را طواف دهند؛ و اگر نتواند بايد نايب بگيرد.
و اگر بعد از نصف و پيش از تمام شدن شَوْط چهارم باشد بنابراحتياط مانند صورت اول عمل كند و بعد نيز طواف را از سر گيرد؛ و اگر نميتواند نايب بگيرد.
(مسئله 426) قطع كردن طواف براي انجام كارهاي ضروري مربوط به خود يا ديگران مانعي ندارد؛ بلكه در اخبار وارده نسبت به قطع طواف براي انجام خواستههاي مؤمنين ترغيب و تشويق نيزشده است.
پس اگر طواف مستحب باشد در هر صورت ميتواند از جايي كه قطع كرده ادامه دهد. و اگر طواف واجب باشد، پس اگر از محل طواف خارج نشده و موالات عرفي نيز به هم نخورده است ميتواند طواف سابق را ادامه دهد و صحيح است؛ و اگر موالات عرفي به هم خورده است در مسئله چند صورت است:
اول: بعد از شَوْط چهارم قطع شده باشد؛ در اين صورت بايد طواف گذشته را ادامه دهد و صحيح است؛ ولي بنابراحتياط پس از تمام كردن، آن را از سر گيرد.
دوم: بعد از نصف طواف و پيش از تمام شدن شَوْط چهارم باشد؛ در اين صورت احتياط كند، بعني طواف گذشته را تمام كند و بعد آن را از سر گيرد.
سوم: پيش از نصف باشد در اين صورت طواف او باطل شده و بايد آن را از سر گيرد.
(مسئله 427) اگر در اثر عارض شدن جنابت يا حيض يا نفاس يا حدث اصغر و يا نجس شدن بدن يا لباس طواف را قطع كند، حكم آنها در بحث شرايط طواف، «مسائل380 ، 389 و396» بيان شده است.
(مسئله 428) اگر در بين طواف واجب وقت نماز واجب تنگ شود، واجب است طواف را قطع كند و نماز را بخواند. پس اگر بعد از شَوْط چهارم طواف بوده همان طواف را تمام كند؛ و اگر پيش از تمام شدن شَوْط چهارم بوده، بنابراحتياط طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و دوباره آن را از سر گيرد. ونيز جايز بلكه مستحب است براي درک جماعت يا فضيلت وقت، طواف واجب را قطع كند و پس از نماز مطابق دستور فوق عمل نمايد.
_________________________
[1] ـ محدوده معيني است كه بايد طواف در آن واقع شود؛ و مقدار آن محدوده در مسئله 409 بيان شده است.