مسائل شک در طواف
(مسئله 429) در چند مورد طواف كننده به شک خود اعتنا نميكند و حكم به صحت طواف او ميشود:
اول: بعد از فراغت از هفت شَوْط شككند آيا طواف را صحيح انجام داده يا نه؛ مثلا احتمال بدهد از طرف راست دور زده باشد، يا در حال طواف مُحدث بوده، يا از داخل حِجْر اسماعيل(علیه دالسلام) طواف كرده باشد.
دوم: بعد از فراغت از طواف و وارد شدن در واجب ديگري ـ مثلا نماز طواف يا سعي ـ در عدد شَوْطها شك كند؛ به شرط اينكه يك طرف احتمال او هفت شَوْط باشد، مثلا شك كند آيا هفت شَوْط بجا آورده يا كمتر يا بيشتر. ولي اگر از طواف منصرف شده و هنوز وارد واجب ديگري نشده در عدد شَوْطها شک كند و احتمال نقيصه در ميان باشد، صحت طواف او خالي از اشكال نيست و احوط اعادة آن است.
سوم: در آخر شَوْط باشد و يقين دارد كه هفت شَوْط كامل طواف كرده ولي نسبت به زياده شك كند و احتمال بدهد كه يك شَوْط يا بيشتر اضافه كرده باشد.
چهارم: كسيكه كثيرالشک و خارج از متعارف باشد؛ و خوب است چنين شخصي ديگري را وادار كند تا مراقب طواف او باشد و عدد شَوْطها را حفظ كند.
(مسئله 430) در چند صورت شک در طواف موجب بطلان طواف است وبايد آن را از سر گيرد؛ و جامع همة آنها اين است كه هفت شَوْط قطعي نشده باشد و احتمال نقيصه در بين باشد:
اول: همة اطراف احتمال، كمتر از هفت باشد؛ مثل اينكه شك بين سه و چهار، يا چهار و پنج، يا پنج و شش باشد.
دوم: پيش از فراغت از طواف، بين هفت و كمتر شك كند.
سوم: بين كمتر از هفت و بيشتر از هفت شك كند، مثلا شك كند آيا شش شَوْط بجا آورده يا هشت شَوْط.
چهارم: بين هفت و كمتر و زيادتر شك كند و هنوز از طواف، منصرف نشده باشد.
پنجم: پيش از رسيدن به حجر الأسود و تمام شدن شَوْط، بين هفت و بيشتر شك كند.
(مسئله 431) «گمان» در عدد شَوْطها و در شرايط طواف معتبر نيست و حكم شك را دارد.
(مسئلة 432) اگر در طواف مستحب در عدد شَوْطها شك كند، بنابركمتر گذارد و طواف او صحيح است.
(مسئلة 433) اگر رفيق انسان كه مورد اعتماد است به عدد شَوْطها يقين دارد اعتماد بر شماره او جايز است.