سعي بين صفا و مروه
واجبات، شرايط، احكام و آداب آن
پنجم از واجبات عمرة تمتّع: «سعي بين صفا و مروه» است
سعی بين صفا و مروه
(مسئله 461) واجب است پس از نماز طواف سعي كند بين صفا و مروه كه دو كوه معروفند، بدين نحو كه از صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا؛ و اين عمل در حج و عمرة مفرده نيز واجب است.
(مسئله 462) سعي بين صفا و مروه بايد هفت مرتبه باشد؛ و هر مرتبه را يك «شَوْط» مينامند. بدين نحو كه از صفا به مروه يك شَوْط است و از مروه به صفا نيز يك شَوْط.
(مسئله 463) در سعي واجب است از صفا شروع كند، و در نتيجه به مروه ختم ميشود. پس اگر از مروه شروع كند، سعي باطل است و بايد آن را از سرگيرد.
(مسئله 464) بنابراحتياط واجب در سعي بايد از اول كوه صفا، از پايين آن شروع كند و تا اولين جزء كوه مروه ادامه دهد؛ و اگر مقداري روي كوه صفا برود و از آنجا به شكل متعارف شروع كند مانعي ندارد. چنانكه در مروه هم ميتواند براي احتياط كمي بالاي آن برود.
(مسئله 465) در سعي جايز است بدون عذر نيز بر حيوان يا دوچرخه و مانند آن سوار شود و سواره سعي كند؛ هر چند پياده رفتن افضل است.
(مسئله 466) واجب است رفت و برگشت بين صفا و مروه از راه متعارف باشد؛ و اگر فرضا از داخل مسجدالحرام يا راهي ديگر به طرف مروه برود كافي نيست؛ ولي لازم نيست رفت و برگشت در يك خط مستقيم باشد.
(مسئله 467) واجب است هنگام رفتن به طرف مروه متوجه مروه باشد؛ و هنگام رفتن به طرف صفا متوجه صفا باشد. پس اگر عقب عقب برود يا پهلوي خود را به طرف صفا و مروه كند و راه برود باطل است؛ ولي نگاه كردن به طرف راست يا چپ و احيانا به پشت سر مانعي ندارد.
(مسئله 468) سعي نيز مانند طواف از عبادات است و بايد آن را به قصد قربت و با خلوص نيّت براي خدا بجا آورد؛ و اگر به قصد ريا يا مقاصد ديگر آن را بجا آورد باطل است.
(مسئله 469) در سعي بايد نيّت كند كه براي عمرة تمتّع است يا حج و يا عمرة مفرده.
(مسئله 470) در سعي پوشاندن عورت و پاك بودن بدن و لباس و طهارت از حدث معتبر نيست. پس ميتواند بدون وضو يا به حال جنابت يا حيض و يا نفاس سعي را بجا آورد؛ هر چند خوب است تا جايي كه ميتواند پاک و با وضو باشد.
(مسئله 471) سعي نيز همانند طواف يكي از اركان عمره و حج است. پس اگر عمدا آن را ترك كند تا زمانيكه تدارك آن ممكن نباشد، عمره و حج او باطل است؛ هر چند از روي ندانستن مسئله باشد.
و اگر آن را فراموش كند، هر وقت يادش آمد بايد آن را بجا آورد. و اگر برگشتن به مكه براي او حرج و مشقت دارد، بايد براي خود نايب بگيرد تا سعي را به جاي او بجا آورد؛ و عمره و حج او صحيح است.
(مسئله 472) واجب است سعي را پس از طواف و نماز طواف بجا آورد؛ و اگر عمدا آن را پيش از طواف يا نماز طواف بجا آورد بايد آن را بعد از نماز طواف از سرگيرد؛ و اگر از روي فراموشي سعي را جلو بيندازد بنابراحتياط واجب پس از طواف و نماز آن، سعي را اعاده نمايد.
(مسئله 473) اگر بيماري را به دوش بگيرد تا او را سعي دهد و براي خودش نيز نيّت سعي نمايد، سعي هر دو صحيح است.
(مسئله 474) اگر كسي به هيچ گونه حتي سواره نتواند سعي را بجا آورد بايد نايب بگيرد تا سعي را به جاي او بجا آورد؛ و عمره و حجش صحيح است.
(مسئله 475) پس از نماز طواف لازم نيست فورا و بلافاصله سعي را انجام دهد؛ بلكه ميتواند به خاطر رفع خستگي يا گرمي هوا يا جهات ديگر تا شب همان روز تأخير اندازد. هر چند احوط عدم تأخير است؛ مگر به جهت عذر، از قبيل بيماري و مانند آن.
ولي تأخير سعي تا روز بعد بدون عذر جايز نيست؛ واگر تأخير انداخت گناه كرده، لكن عمره و حج او صحيح است.
(مسئله 476) بنابراحتياط واجب بايد موالات عرفي را در سعي رعايت كند و بين شَوْطهاي آن و همچنين بين اجزاي آنها زياد فاصله نيندازد؛ ولي به جهت استراحت و رفع خستگي ميتواند مقدار كمي بركوه صفا يا مروه بلكه در وسط راه بنشيند. چنانكه اگر وقت نماز واجب روزانه داخل شود مانعي ندارد نماز را بخواند و بعد سعي را از محل قطع آن ادامه دهد؛ هر چند بهتر است اگر شوط چهارم را تمام نكرده پس ازتمام كردن سعي سابق، همة آن را نيز از سر گيرد. و اگر وقت نماز واجب تنگ شده واجب است نماز را مقدم دارد.
(مسئله 477) اگر بين صفا و مروه را چند طبقه كنند پس سعي هر طبقهاي كه ميان دو كوه واقع شده بنابر اقوي مانعي ندارد؛ هر چند احوط سعي در همان راهي است كه از قديم متعارف بوده است. و اگر بالاتر از دو كوه واقع شده باشد سعي در آنجا محل اشكال است.